تمرکززدایی از فعالیت نشر به روایت مدیرعامل خانه کتاب

80 درصد بازار نشر دست تهرانی‌هاست

مهم‌ترین اتفاقی که سال 93 و البته 92 در صنعت نشر با آن مواجه بودیم، ورود افراد فرهیخته و فرهنگی به این حوزه بود.
کد خبر: ۷۸۶۳۰۹
خدشه نهادهای غیرمرتبط به کارگاه‌های نشر

در معاونت فرهنگی وزارت ارشاد از زمان آمدن تیم جدید، این همدلی و همزبانی به وجود آمده است و توانسته آرامش را برقرار کند و از تنش بکاهد، اما اشکالی که همچنان ناشران با آن مواجه هستند و دولت هم فکری برای آن نکرده، به سازمان‌های غیرمرتبط با حوزه فرهنگ برمی‌گردد.

نهادهایی مانند تعزیرات، تامین اجتماعی، دارایی و حتی شهرداری همچنان با تفسیرهای سلیقه‌ای فضای فعالیت ناشران را دچار مشکل کرده‌اند. این نهادها فضای کسب و کار ناشران را که به امور فرهنگی می‌پردازند، مرتب خدشه‌دار می‌کنند و این موضوعی است که باید برای رفع آن فکری کرد.

می‌گویند ناشران با مشکلات اقتصادی مواجهند. این درست است، اما ناشران در شرایط اقتصادی سخت‌تر از این هم در دوران دفاع مقدس کار می‌کردند. با چالش اقتصادی می‌توان شرایط را سپری کرد، اما با افرادی که فهم مناسبی از کار فرهنگی ندارند به هیچ وجه نمی‌توان این کار را انجام داد.

سوال من این است که مگر کل چرخش مالی و اقتصادی صنعت نشر کشور در طول سال چقدر است؟ منظورم تنها سود نیست، بلکه به کل چرخش مالی این صنعت اشاره دارم. نهایتا رقمی کمتر از هزار میلیارد تومان است که رقمی بسیار فقیرانه است. با چنین رقمی سازمان مالیات می‌خواهد چه کند؟ در حالی که مدام می‌گویند ناشران از مالیات معاف هستند. از سوی دیگر سازمان تامین اجتماعی مدام با تفسیرهای مختلف کارگاه‌های نشر را جریمه می‌کند. اینها همه به صنعت نشر شوک وارد می‌کند. سازمان‌های دیگر هم هر یک به نحوی آرامش فضای نشر را به هم می‌زنند. به ما می‌گویند برای چه تخفیف می‌دهیم و به همین علت ما را جریمه می‌کنند. می‌گویند تخفیف مصداق حراج است و به مجوز نیاز دارد. در حالی که انتشارات ما حدود 20 سال است در نمایشگاه خود همین تخفیف را به مخاطب ارائه می‌کند.

ساختار شهری ما به گونه‌ای است که این حس را به شهروندان پایتخت منتقل می‌کند که یک شهروند به سوپر مارکت، به قنادی، به قصابی، به رستوران، به بوتیک و به هر چیز دیگری نیاز دارد، اما به کتابفروشی نیاز ندارد. چند کتابفروشی جز راسته انقلاب و کریمخان در سطح شهر می‌توان یافت که فعالیت می‌کند؟ همان کتابفروشی‌های کریمخان هم امروز یکی بعد از دیگری تعطیل می‌شوند. این ساختار شهری نشان می‌دهد انگار شهروندان به هر چیزی نیاز دارند جز کتابفروشی.

می‌گویند قیمت کتاب‌ها افزایش و تیراژ کتاب کاهش یافته است و همین را به عنوان دوری مردم از کتاب عنوان می‌کنند. من معتقدم در کشوری که مردمش انتظار دارند کتاب، کالاهای فرهنگی، آموزش و پرورش و بهداشت و درمان برای آنها رایگان باشد، خیلی نمی‌توان چنین استدلال‌هایی کرد. مشکل اینجاست که هنوز سیاست‌هایی برای آشتی مردم با کتاب اتخاذ نشده است تا ذهنیت آنها را نسبت به رایگان بودن کتاب تغییر داد وگرنه همه می‌دانیم قیمت کتاب هرچقدر هم افزایش یافته باشد، در مقایسه با دیگر کشورها بسیار پایین‌تر است.

این روزها همه در تدارک نمایشگاه کتاب تهران هستند. در این که نمایشگاه کتاب اتفاق مهم و بزرگی است، کسی تردیدی ندارد، اما باید به این توجه داشته باشیم که چقدر مردم ما در طول سال کتاب می‌خرند و کتاب می‌خوانند؟ چقدر فرهنگیان ما، استادان ما، پزشکان ما، دانشجویان ما، مسئولان ما و اقشار مختلف مردم ما مطالعه می‌کنند؟ اما همه ما می‌خواهیم پشت نمایشگاه کتاب خود را پنهان کنیم. می‌خواهیم با آمارهایی مانند مهم‌ترین نمایشگاه کتاب خاورمیانه، پربازدیدکننده‌ترین نمایشگاه جهان و... خود را فریب دهیم و شرایط‌مان را توجیه کنیم.

فرهاد تیمورزاده / مدیر انتشارات تیمورزاده

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها