ساعتی در میان بازاری​هایی که می گویند بازار «شب عید» به خاطره ها پیوسته است

بره‌کُشان یا مگس‌پران

سوت و کور است. نیازی نیست توجه زیادی کنی تا این مساله را متوجه شوی. کافی است یک روز فارغ از رانندگی و وقت‌گذرانی در ترافیک، ‌بی‌خیال ماشینت شوی،‌ در خیابان‌های اصلی و بورس‌ها قدم بزنی تا ببینی که انگار شب عید امسال با سال‌های گذشته فرق دارد، خیابان‌ها خلوتند و مغازه‌ها سوت و کور.
کد خبر: ۷۷۵۰۱۲
بره‌کُشان یا مگس‌پران

هر سال اواسط بهمن ماه که می‌شد بلافاصله بعد از حراجی‌های زمستانه مردم را در هول‌ولای خرید عید می‌دیدی. خریدی که یکی از سنت‌های ایرانیان برای دعوت بهار به خانه و خانواده‌شان است.

همان‌طور که بهار می‌آید و جوانه به جان باغچه می‌اندازد،‌ خرید عید هم شور و شعفی آنچنانی در خانواده‌ها به پا می‌کند. دستفروش‌ها،‌ بوی لبو و باقالی،‌ مردمی که با تمام شلوغی خیابان‌ها دل به دریا می‌زدند و با جیب پرپول می‌آمدند تا حقوق و عیدی‌هایشان را خرج کنند. بچه‌ها ذوق لباس‌های عیدشان را می‌کردند. اینها تصویرهایی است که از کودکی در ذهن‌ها از شب عید به جا مانده. برای پیدا کردن علت این سوت و کوری بازار به چند بورس پوشاک،‌ لوازم خانه و ماشین سر زدیم تا نظر فروشندگان اصناف را در رابطه با استقبال مردم از خرید در این روزها بدانیم.

آقای فردین حدود 14 سال است که در صنف پوشاک بانوان (مانتو) فعالیت می‌کند. او معتقد است که استقبال مردم از خرید شب عید تا دو سال پیش خیلی خوب بوده، اما اکنون نسبت به آن سال‌ها استقبال خیلی کم شده، ما بیشتر اوقات از مردم می‌پرسیم که چرا خرید نمی‌کنید، یک عده در جواب می‌گویند که گران است و بهتر است در حراج خرید کنند، عده‌ای هم معتقدند که کارها تکراری شده و کیفیت‌شان خوب نیست. می‌توان گفت حدود 80 تا 85 درصد کسانی که داخل مغازه می‌آیند از گران بودن قیمت‌ها می‌نالند با این‌که امسال ما هیچکدام از قیمت‌ها را چندان بالا نبردیم. ما هر ساله در شب عید قیمت اجناس را حدود 15 تا 20 درصد افزایش می‌دهیم، آن هم به دلیل افزایش قیمتی است که در بازار اتفاق می‌افتد، یعنی تولیدی‌ها هم مجبور هستند با قیمت بالاتری اجناس را به مغازه‌دارها بفروشند. می‌توانم بگویم که امسال مغازه ما این کار را انجام نداد. اغلب کسانی که از کیفیت مانتوها ناراضی هستند، از طرح‌‌ها و مدل‌ها هم خوششان نمی‌آید. خیلی وقت‌ها شنیده‌ایم که می‌گویند طرح‌ها خیلی بد شده. وقتی بیشتر به خرید کردن مردم دقت می‌کنیم می‌بینیم که مانتوهایی که قیمتی بین 90 تا 120 هزار تومان دارند، بیشتر از مانتوهای دیگر به فروش می‌رسند، شاید این قیمت برای خرید یک مانتو برایشان پذیرفته است. آقای فردین در موردعلت اصلی این افت خرید اضافه می‌کند: «من فکر می‌کنم مقصر اصلی بازار خودمان هستیم. باید مدل‌های جدید و متنوعی با کیفیت بالا داشته باشیم تا مردم جنس ایرانی بخرند، من خودم تولید هم می‌کنم، اما مشکلی که وجود دارد قدرت خرید مردم است. اگر قرار باشد جنس باکیفیتی تهیه شود قیمت بالایی خواهد داشت که پرداختش از عهده مردم خارج است. همین مساله باعث می‌شود که مردم تا آخر فصل صبر کنند و مایحتاج خود را در حراج 30 تا 40 درصد پایین‌تر از قیمت واقعی خود بخرند.»

قدرت خرید مردم پایین آمده است

آقای سلیمانی صاحب یک مانتو‌فروشی در میدان هفت‌تیر است. او در دانشگاه رشته اقتصاد خوانده است و فکر می‌کند عوامل زیادی در این مورد موثر هستند که باید بررسی شود: «به نظر من قدرت خرید مردم برخلاف نظریه‌هایی که قبلا داده می‌شد، علت اصلی این معضل است. تقاضا به عوامل زیادی بستگی دارد. زمستان امسال درآمد مصرف‌کنندگان پایین آمده بود که این مساله به دلیل تورم سال‌های پیش و پایین بودن رشد اقتصادی بود. مردم عوامل مختلفی را برای خرید نکردن عنوان می‌کنند. بعضی که گروه بزرگی هستند از قیمت‌ها ناراضی هستند که این موضوع ناشی از بالا رفتن قیمت‌ها نیست، بلکه این نارضایتی در قدرت خرید آنهاست. پول در دست مردم کم شده یا به اصطلاح نقدینگی کم شده است و این خودش مشکل بزرگی است که رکود اقتصادی می‌آورد. عده دیگری از طرح‌ها و کیفیت‌ها راضی نیستند و گروهی هم اصلا از فضای ما خوششان نمی‌آید. مغازه ما ساده است. نه ویترین لوکسی دارد نه نورهای چشمنواز. این موارد هرکدام تاثیرگذار است.» خانمی به همراه همسر و بچه‌اش که بغلش کرده با یک مانتو و شلوار به صندوق می‌آید و از آقای سلیمانی می‌خواهد تا دکمه مانتو را عوض کند چون نگین‌های دکمه ریخته. مانتو و شلواری که خریده‌اند 286 هزار تومان قیمت دارد. وقتی در مورد قیمت‌ها از ایشان می‌پرسیم، می‌گوید: «امسال قیمت‌ها را افزایش چندانی ندادیم، یعنی اصلا بازار اجازه این کار را به ما نمی‌داد.»

یک فروشنده: از مردم می‌پرسیم چرا خرید نمی‌کنید یک عده در جواب می‌گویند که گران است و بهتر است در حراج خرید کنند عده‌ای هم معتقدند کارها تکراری شده و کیفیت‌شان خوب نیست. می‌توان گفت حدود 80 تا 85 درصد کسانی که داخل مغازه می‌آیند از گران بودن قیمت‌ها می‌نالند با این‌که امسال ما هیچکدام از قیمت‌ها را چندان بالا نبردیم

پا به پای تورم دویدیم، اما نرسیدیم

با این‌که آخر هفته است و توقع بیشتری برای خرید کردن داریم، اما جمعیتی که در میدان هفت تیر در حال قدم زدن و دیدن ویترین‌ها هستند، چنگی به دل نمی‌زند. چند تا مغازه آن طرف‌تر کمی خلوت دیده می‌شود. وارد مغازه که می‌شویم کمی خلوت است. دو نفر پشت صندوق ایستاده‌اند. وقتی از آنها در رابطه با استقبال مردم می‌پرسیم با خنده مغازه را نشان می‌دهند: ‌«مردم هم مثل ما، چه توقعی می‌توان داشت؟ وقتی خود من هر سال 5 عدد شلوار می‌خریدم و امسال 2 عدد خریدم، دیگر از مردم چه توقعی می‌توان داشت، مردم پول ندارند. قدرت خریدشان پایین آمده. هر سال مقداری به میزان تورم سال‌های قبل اضافه می‌شود، اما درآمدها چی؟ مثلا من حقوق‌بگیر هستم، امسال 10 درصد افزایش حقوق داشتم، در حالی که میزان تورم، بالای این مقدار است. انگار که مردم در سال‌های پیش از پس‌اندازهایشان خرج کرده‌اند و امسال کم آورده‌اند. ما خودمان تولید‌کننده هم هستیم. پارچه گران است،‌ بازار که می‌روی خرج کار، گران است، خیاط گران است،‌ اجاره جایی که می‌گیری گران است، اینها همه روی قیمت‌های ما تاثیرگذار بوده. امسال مجبور بودیم کارهای خارجی ما که با دلار خریداری می‌شد، هزینه بیشتری کنیم؛ همین می‌شود که مثلا این مانتو که سال گذشته 160 هزار تومان می‌فروختیم، امسال 213 هزار تومان قیمت زدیم.»

تولید مشکل این رکود را حل می‌کند

آقای حسینی 60 سال دارد، سالیان زیادی پای صندوق مغازه‌ها ایستاده ‌است. به نظر او تولید یکی از عوامل مهمی است که می‌تواند مردم را از رکود نجات دهد: «با این شرایط فعلی مردم فقط می‌توانند خرج خورد و خوراکشان را تامین کنند. سال‌های گذشته می‌دیدیم که خانم‌ها تفننی‌تر خرید می‌کردند، با این‌که لباسشان خراب نشده بود، اما باز هم خرید می‌کردند، اما در حال حاضر اگر لازم داشته باشند خرید می‌کنند. دست هم زیاد شده، سال‌ها پیش میدان هفت تیر فقط چند مانتوفروشی اصلی داشت، اما شما رشد مانتوفروشی‌ها را نسبت به سال گذشته ببینید! دیگر کم‌کم مغازه‌ها دارند به خیابان طالقانی می‌رسند نه این‌که بگویم بازار این نیاز را به وجود آورده،‌ یک تعدادی هستند که سرمایه‌ای دارند و لیسانس‌شان را هم گرفته‌اند می‌آیند اینجا مغازه می‌زنند. این طرز تفکر اشتباه است، ما نیاز به تولید داریم. حدود 40 سال پیش من در اصفهان تحصیل می‌کردم. در آن زمان حدود 40 کارخانه ریسندگی و بافندگی وجود داشت که به صورت سه شیفت کار می‌کرد، اما در حال حاضر چی؟ این اتفاق برای کل اقتصاد افتاده است. در آن زمان 18 میلیون جمعیت داشتیم، اما الان 90 میلیون. باتوجه به این‌که تولید باید گسترده‌تر می‌شد، اما می‌توان دید که بیشتر کارخانجات یا ورشکسته شدند یا به زور سر پا ایستادند. ما آدم‌های تولید نیستیم. به نظر من اگر تولید افزایش پیدا کند، مشکل اقتصاد حل می‌شود، مشکل مردم حل می‌شود، بیکاری کم می‌شود و ارزانی خواهیم داشت که منجر به ارزانی شب عید و استقبال مردم خواهد شد.» وقتی از او در رابطه با تغییر قیمت‌های اجناسشان می‌پرسیم، می‌گوید: «ما هر سال همین مانتوها را می‌فروشیم، چون سبک کار مغازه ما مانتوهای اداری و ساده است. امسال نه ما جنس‌مان را گران کردیم، نه تولیدکننده.» در این بین خانم و آقایی به همراه دختر سیزده، چهارده ساله‌شان کاپشن بلندی را روی میز می‌گذارند تا آقای حسینی حساب کند. او در جواب این‌که تا به حال چقدر برای خرید هزینه کرده است گفت: «امروز اولین روزی است که ما به خرید آمدیم. خودم مهم نیستم، اما بالاخره خانم و بچه نیاز دارند. پول هم نداریم مجبور هستیم در حراج خرید کنیم. الان هم آمدم برای دخترم کاپشن سال آینده‌اش را بخرم.»

مریم امیرپور / چمدان (ضمیمه آخر هفته روزنامه جام جم)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها