در تاریخ، اعراب پیش از اسلام همواره به داشتن پیشینه‌ای خرافی مشهور بوده‌اند. این پیشینه خرافی مواردی چند را در بر می‌گیرد که بت‌پرستی، ستاره‌پرستی و فرشته پرستی از آن جمله‌اند، اما میان اعراب جاهلی، اخلاق دیگری نیز رواج داشت که آنها همه این اخلاق را بر اثر همنشینی با همسایگان خود وام گرفته بودند.
کد خبر: ۷۶۷۷۶۲
قمار و فالگیری؛ 2 عادت جاهلی

قرآن نیز به این اخلاق جاهلی اشارات زیادی کرده و آنها را مذموم شمرده است. باید توجه داشت اعراب اغلب این اخلاق جاهلی را از اقوامی با آیین‌های متفاوتی وام گرفته بودند که در کنار آنها زندگی می‌کردند. یکی از اقوامی که از گذشته‌ای دور در کنار اعراب زندگی می‌کرد، یهودیان بودند.

تاریخ دقیق سکنا گزیدن یهودیان در شبه جزیره عربستان بسیار مشکل است، اما طبق روایات تاریخ، عده‌ای از آنها در زمان سلیمان نبی در یمن می‌زیستند و برخی دیگر در زمان نبوکد نصر به عربستان مهاجرت کردند، اما کوچ فزاینده یهودیان پس از خرابی معبد دوم بوده است و در قرون اولیه میلادی در نواحی تیماء، فدک، خیبر، وادی القراء و یثرب سکنا گزیدند. یهودیان پیش از مهاجرت تحت تأثیر همسایگان کنعانی و فینیقی باورها و افسانه‌های ملل مختلف را که با آداب و رسوم خود درهم‌آمیخته شده بود، به این محل آوردند و این افسانه‌ها را وارد باورهای اعراب کردند.

قرعه انداختن و قمار

یکی از اخلاق جاهلی‌ای که وارد باورهای اعراب شد، قرعه انداختن به وسیله تیر بود که نه تنها در بین اعراب و یهودیان که میان مردمان بین‌النهرین نیز انجام می‌شده است. این کار در زبان عربی ازلام نام گرفته است. ازلام در قرآن با نام‌های ایسار، انصاب، میسر و استقسام نیز آمده است. در قرآن همه این کلمات به معنای قمار یا فالگیری ترجمه شده است. در حالی که آنچه به معنای قمار در آن روزگار صورت می‌گرفته است، با آنچه امروز از معنای قمار مستفاد می‌شود، متفاوت است. پس به منظور روشن ساختن معنای این کلمات باید به تاریخ گذشته اعراب رجوع کرد.

ابتدا باید دانست مکه به‌واسطه وجود کعبه در روزگار قبل از بعثت پیامبر مکان با اهمیتی به شمار می‌رفته است.

اعراب از روزگاری دور کعبه را مکانی می‌دانستند که به دست ابراهیم(ع) و اسماعیل(ع) بنا شده بود. پس احترام به این مکان بر همه آنان واجب بود. از آنجا که این مکان محل درآمد قبیله قریش بود، آنها برای اداره آن اماکن دربانی و پرده‌داری، آب دادن به حجاج، مهمانداری و... را به وجود آورده بودند. یکی از این اماکن، ایسار یا ازلام نام داشت که در این مکان فالگیری و قرعه یا همان قمار صورت می‌گرفت. ازلام یا زلم به زبان عربی گونه‌ای تیر است که پر ندارد. استفاده از این تیر زمانی به کار می‌رفت که کسی قصد سفر می‌کرد یا با کسی خصومت داشت یا حتی می‌خواست مسیر درست را انتخاب کند. برای قرعه انداختن ده تیر (یا هفت تیر) انتخاب می‌شد که به روی سه تیر انجام آن کار نوشته می‌شد،‌ به روی سه تیر دیگر انجام ندادن آن کار و به روی چهار تیر دیگر چیزی نوشته نمی‌شد. سپس این ده تیر درون ظرفی انداخته می‌شد و فرد یکی از آنها را برمی‌داشت و پاسخ خود را می‌گرفت.

خداوند در قرآن صراحتاً این کار را نهی کرده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون: ای کسانی که ایمان آورده‏اید شراب و قمار و بت‌ها و تیرهای قرعه پلیدند [و] از عمل شیطانند پس از آنها دوری گزینید باشد که رستگار شوید.» (3:90) باید دانست این تیرها به بت‌های خاصی تعلق داشت.

در بعضی موارد انداختن تیر به‌سوی بت هبل بوده است و در مورد دیگری به‌سوی عشتروت. هر کدام از این بت‌ها به ملتی خاص تعلق داشت که پرستش آن میان اعراب نیز معمول شده بود. هبل خدایی موآبی و عشتروت خدایی فینیقی و کنعانی بودند.

قمار دوران قحطی

کلمه دیگری که در همین معنا به کار می‌رود، میسر است که فقط در دورانی خاص مثل قحطی از آن استفاده می‌کردند. روش آن به این صورت بود که شتر یا گوسفندی را انتخاب می‌کردند و اجزای آن را با انداختن تیر و بر حسب قرعه تعیین و گوشت قربانی را استفاده می‌کردند. قرآن مسلمانان را از آن بر حذر داشته است: «یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ....: درباره شراب و قمار از تو می‏پرسند بگو در آن دو گناهی بزرک است....» (219‌/‌2) پیامبر نیز این کار را نهی کرده است. یک بار چنین پیش آمد که پیامبر قبل از بعثت در سفری بود. ایشان به آشنایی برخورد که مشغول خوردن گوشت میسر بود. او این گوشت را به پیامبر تعارف کرد و پیامبر از پذیرش آن خودداری کرد و مرد را از خوردن آن برحذر داشت.

پیشگویی

این عمل برای پیشگویی و کهانت نیز به کار می‌رفته است که در این مورد کلمه استقسام مد نظر است. ریشه استقسام، قسم است که معنای تکه‌تکه کردن را می‌دهد: «... وَأَن تَسْتَقْسِمُواْ بِالأَزْلاَمِ ذَلِکُمْ فِسْقٌ الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن دِینِکُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ... و [نیز] قسمت کردن شما [چیزی را] به وسیله تیرهای قرعه این [کارها همه] نافرمانی [خدا]ست امروز کسانی که کافر شده‏اند از [کارشکنی در] دین شما نومید گردیده‏اند پس از ایشان مترسید و از من بترسید امروز دین شما را برایتان کامل کردم....» (3‌/‌5)

ساختن تیر و انجام کارهای مختلف به وسیله آن بر این اساس بود که ملل پیشین و اعراب پیش از اسلام برای طبیعت قوه جانمند انگاری قائل بودند. در نظر آنها درختان موجوداتی زنده محسوب می‌شدند که قادر به پیشگویی بودند؛ بنابراین از آنجا که درختان مجرای الهی به شمار می‌رفتند، چوب‌هایی که برای قرعه از آنها ساخته می‌شد نیز از همین قداست برخوردار بودند. با این اوصاف آنچه نزد اعراب اخلاق خرافی محسوب می‌شد، اعمالی بود که میان ملتی وسیع صورت می‌گرفته است. با ظهور پیامبران و بر حذر داشتن مردم از خرافه‌پرستی، یکتاپرستی و حقیقت رواج پیدا کرد و اسلام در مقام دینی تکمیل‌کننده، همه این آداب خرافی را از بین برد و پیامبر که بخوبی از این اخلاق آگاهی داشت، با بعثت خود فرمود: «پس از نبوت کهانت باطل شد.»

منابع:

تاریخ تمدن اسلام، جرجی زیدان، ترجمه علی جواهر کلام، چاپ هفتم، انتشارات امیرکبیر، 1372

باورها و اسطوره‌های عرب پیش از اسلام، محمود سلیم‌الحوت، ترجمه و تحقیق منیژه عبداللهی و حسین کیانی، انتشارات علمی، 1390

تاریخ ایران بعد از اسلام، عبدالحسین زرین‌کوب، انتشارات امیرکبیر، 1389

Magic and Divination in Ancient Palestine and Syra, An Jeffers, E.J. Brill, Leiden, The Netherland, 1996.

هما شهرام بخت / جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها