دنیا به کدامین سو می رود؟

جای خالی طنز دقیق و سیاسی در تلویزیون

تصویر او شاید هری پاتر را در پایان دهه چهارم زندگی‌اش به یاد بیاورد. با لهجه انگلیسی غلیظش هفته‌ای یک ‌بار پشت میز اجرای زنده می‌نشیند و به مدت نیم ساعت تو را زیر بار انبوهی از اطلاعات بمباران می‌کند. اطلاعاتی که گاهی تلخی آن، اگر چاشنی طنز همراهش نبود شاید تو را تا مرز جنون پیش می‌برد.
کد خبر: ۷۵۳۳۸۶
جای خالی طنز دقیق و سیاسی در تلویزیون

جان اولیور 37 ساله، اینک یکی از نام‌های معتبر رسانه‌ای است. برنامه او با نام «Last Week Tonight With John Oliver» که از یکی از شبکه‌های کابلی پربیننده ولی غیرعمومی آمریکا یعنی HBO پخش می‌شود، هفته‌ای یک ‌بار به مدت نیم ساعت، مخاطبش را با گزیده‌ای از اطلاعات و خبرهای هفته قبل رودررو می‌کند و برای همه‌فهم کردن، آنها را در چارچوبی طنز قرار می‌دهد. سپس یک موضوع ویژه را برمی‌گزیند و شروع به تحلیل عمیق‌تر آن می‌کند. برنامه که به پایان می‌رسد تازه نوبت رسانه‌های جدی است که دنبال این رسانه و خبر طنز و غیرواقعی حرکت کنند و مسیر آن را پی بگیرند و شروع به توضیح و شرح آن کنند.

جان اولیور کمدین سیاسی است که بیشتر کسانی که رسانه‌های غربی را دنبال می‌کنند او را به ‌واسطه حضورش در برنامه طنز شبانه سیاسی جان استوارت که از شبکه کمدی سنترال پخش می‌شود و برخی از شبکه‌های دیگر نیز آن را بازپخش می‌کنند، می‌شناسند.

بر اساس نظرسنجی‌های موجود، جمعیت‌شناسی بازدیدکنندگان برنامه‌های خبری تلویزیونی آمریکا به‌سرعت تغییر کرده است. امروز بینندگان تلویزیون‌های خبری نظیر CNN، FOX News و MSNBC و همچنین بخش‌های اصلی خبرهای شامگاهی شبکه‌های اصلی آمریکا abc، CBS و حتی شبکه آموزشی و رایگان PBS را افراد سالخورده‌تر و محافظه‌کارتر تشکیل می‌دهند. به همین دلیل نیز به ‌طور متوسط در بین شبکه‌های خبری کابلی، فاکس نیوز دست راستی بیشترین تعداد بیننده را دارد و MSNBC لیبرال و دست چپی کمترین میزان بیننده‌ها را و در بین این دو CNN قرار گرفته است.

نسل جوان اعتماد کمتری به این شبکه‌ها دارد و یا علاقه خود به آنها را از دست ‌داده است و ترجیح می‌دهد به سراغ گزینه‌های جایگزین برود؛ از اینترنت گرفته تا شبکه‌های اجتماعی تا برنامه‌هایی که با روایتی دیگر به خبرها می‌پردازند.

زمانی که جان استوارت در سال 1999 میزبانی برنامه «دیلی شو» را که از سال 1996 تأسیس شده بود، بر عهده گرفت، بادهای تغییر وزیدن گرفته بود. بیل کلینتون رئیس‌جمهور اسبق آمریکا به خاطر می‌آورد زمانی که در سال آخر ریاست‌جمهوری‌اش از دخترش چلسی پرسیده بود دوستانت خبرهای روز را از کجا دنبال می‌کنند، او پاسخ داده بود جان استوارت و کلینتون شگفت‌زده شده بود که چطور یک برنامه طنز به چنین محبوبیتی رسیده است.

پژوهش بعدی نشان داد که تنها طنز بودن کلید ماجرا نبوده است. جان استوارت که برنامه خود را در قالب یک بخش خبری 20 دقیقه‌ای در روزهای دوشنبه تا پنجشنبه هر هفته پخش می‌کند، می‌کوشد با استفاده از نمونه‌های شبیه‌سازی‌شده دنیای ژورنالیسم و با استفاده از طنز سیاسی به‌ نقد و مقایسه رویدادها بپردازد. برنامه او همچنین هر شب دربردارنده یک گفت‌وگوی کوتاه با یک چهره روز است.

برای تهیه این برنامه کوتاه، 15 نویسنده ثابت با استوارت همکاری می‌کنند و همچنین یک تیم حرفه‌ای مشغول بررسی آرشیوهای مختلف رسانه‌ای هستند. به این ترتیب او می‌تواند زمانی که یک سناتور، نماینده کنگره، فرماندار و یا رئیس‌جمهور، حرفی را مطرح می‌کند به سراغ سابقه خبر برود و با درآوردن کلیپ‌های تصویری و یا نوشتاری، تناقض‌ها را نشان بدهد. آنها همچنین به ‌طور دائم در حال آرشیو و مرور شبکه‌های خبری دیگر هستند تا تضادهای خبری آنها را آشکار کنند. رسانه‌های رسمی به ‌اندازه سیاستمداران آماج نقدهای برنامه او بوده‌اند. او حتی یک‌ بار در اعتراض به روند غیرحرفه‌ای و بازاریابانه‌ای که CNN در پیش گرفته است، اعلام کرد کمپینی (نمایشی) برای خرید این شبکه راه می‌اندازد تا مردم کمک کنند این شبکه را بخرد و گفت پس ‌از آن هر کاری که با این شبکه بکنیم، آبرومندتر از کاری است که CNN با خودش می‌کند.

ویژگی ممتاز «دیلی شو» این بود که بدون آنکه ادعای انجام کار ژورنالیستی را داشته باشد و با تأکید دائم بر اینکه نه برنامه خبری است و نه او ژورنالیست است، از روش‌های تحقیق ژورنالیستی و اصول آن پیروی می‌کرد.

یکی از ویژگی‌های جان استوارت پرورش نیروهای تازه بود. زمانی که او بر صندلی اجرای «دیلی شو» نشست، استفان کولبرت یکی از گزارشگران تیم خبر جعلی او بود. آن دو برنامه دیگری را آماده کردند که بلافاصله پس از «دیلی شو» به نام «گزارش کولبرت» پخش می‌شد. کولبرت در این برنامه شخصیتی از خود ساخت و در قالب آن در نقش یک محافظه‌کار جمهوری‌خواه دست راستی افراطی ظاهر شد که گرمایش زمین را قبول ندارد و در قالب یک میهن‌پرست افراطی و عضو یک درصد مرفه جامعه که با کاهش مالیات‌ها موافق است پشت میز اجرای خبر جعلی‌اش می‌نشیند تا در لباس یک محافظه‌کار افراطی، سیاستمداران و رسانه‌های تندرو و افراطی را به‌ نقد بکشد.

استفان کولبرت که برنامه‌اش از دل «دیلی شو» بیرون آمد 9 سال است که به یکی از مؤثرترین چهره‌های رسانه‌های سیاسی آمریکا بدل شده است. او و نویسندگانش نیز همچون جان استوارت در پشت‌ صحنه اجرایش انبوهی از کار تحقیقی را انجام می‌دهند تا محصول نهایی غیر از فضای طنزی که دارد، ارزش اطلاعاتی نیز داشته باشد. چنین رویکردی نتیجه‌بخش بوده است.

آزمونی که چند سال قبل، از کسانی که تنها بیننده دو برنامه «دیلی شو» جان استوارت و «گزارش کولبرت» بودند و درباره آشنایی آنها با مسائل سیاسی آمریکا و جهان و تحلیل عمیق‌تر آن داستان صورت گرفت، نشان داد که این گروه به‌مراتب از کسانی که داده‌های خود را از سه شبکه کابلی خبری 24 ساعته می‌گیرند، درک عمیق‌تر و درست‌تری از رویدادها دارند. بر مبنای تحقیق دیگری که به‌تازگی انجام ‌شده است، بیش از 80 درصد جوانانی که خبرها را دنبال می‌کنند بخش عمده‌ای از تحلیل‌ها و اطلاعات خود را از دو برنامه جان استوارت و کولبرت می‌گرفته‌اند.

برنامه استفان کولبرت هفته قبل به پایان ‌رسید و او قرار است جایگزین مجری افسانه‌ای طنز شبانه شبکه CBS یعنی دیوید لترمن شود. کولبرت اعلام کرده است که با شخصیت جعلی برنامه خود برنامه جدید را اجرا نخواهد کرد اما بسیاری امیدوارند حضور او در این برنامه باعث شود تا طنز سیاسی جدی بعد از سال‌های طولانی به شبکه‌های اصلی آمریکا بازگردد.

جادوگری در تلویزیون

در چنین شرایطی امکان اینکه چهره دیگری در زمینه طنز سیاسی و در قالب اخبار جعلی ظهور کند و بتواند این دو را پشت سر بگذارد تقریباً شبیه جادوگری بود و این دقیقاً همان کاری بود که جان اولیور با آن ظاهر پاترگونه‌اش انجام داد.

جان اولیور یکی از گزارشگران جعلی برنامه طنز جان استوارت بود که به مناسبت‌های مختلف برای شبیه‌سازی یک گزارش جعلی درباره موضوعی واقعی، جلوی دوربین جان استوارت قرار می‌گرفت و گاهی نیز با طعنه به تفاوت‌های جامعه انگلیس و آمریکا، به نقدهای تند درباره موضوعات می‌پرداخت.

در سال 2013 جان استوارت تصمیم گرفت نخستین فیلم سینمایی خود با نام «گلاب» را تهیه کند و به همین دلیل لازم بود هشت هفته میز اجرای برنامه «دیلی شو» را ترک کند. در این بازه زمانی جان اولیور جانشین او برای اجرای برنامه شد.

اولیور با تمام سابقه و مهارتی که داشت در اولین شب اجرای خود، به ‌طور آشکاری مضطرب بود و می‌شد لرزش دست‌هایش را جلوی دوربین دید اما این آغاز ماجرا بود، چون او به‌سرعت بر اجرا مسلط شد و به چهره محبوبی بدل گشت که توانسته بود جای استوارت را پر کند.

چند هفته پس از بازگشت استوارت، جان اولیور از برنامه «دیلی شو» خداحافظی کرد. به مدد اجرای موفقش در این بازه، شبکه HBO موافقت کرده بود بخشی نیم‌ساعته را در هفته به او اختصاص بدهد.

شبکه HBO شبکه عمومی نیست؛ یکی از شبکه‌های معروف کابلی است که برای تماشای آن باید هزینه اشتراک مجزایی پرداخت کنید و در عین ‌حال این شبکه میزبان برخی از بهترین سریال‌های دنیای تلویزیون است. جان اولیور زمانی به این شبکه آمد که سریال‌های پرخرجی همچون «بازی تاج ‌و تخت» (Game of Thrones)، «کارآگاه واقعی» (True Detective)، «سیلیکون ولی»، «ویپ»، «اتاق خبر» و «خون واقعی» از این شبکه در حال پخش بود و به دلیل انحصاری بودن محتوای این شبکه، پخش این سریال‌ها باعث افزایش تعداد مشترکان آن شده بود.

از سوی دیگر، برنامه طنز سیاسی هفتگی بیل ماهر نیز جمعه‌شب‌ها از این شبکه پخش می‌شد و در این فضا بعید به نظر می‌رسید خبر جعلی جان اولیور جایی باز کند اما از همان قسمت اول، جان اولیور و همراهانش نشان دادند که نه ‌تنها قصد ندارند از استانداردهای قبلی عقب‌نشینی کنند که آنها را به جلو می‌برند.

ساختار متفاوت برنامه های پرطرفدار

به دلیل اینکه شبکه HBO برنامه‌های خود را بدون تبلیغات پخش می‌کند، شکستگی طبیعی که در برنامه‌های شبکه‌های دیگر وجود دارد در این برنامه به چشم نمی‌خورد. او برنامه را با مرور کوتاهی بر خبرهای هفته ـ البته در قالبی طنز ـ آغاز می‌کند و سپس با یک میان‌پرده کوتاه به سراغ بخش اصلی برنامه خود می‌رود که حدود 17 دقیقه به طول می‌انجامد. در این بخش او یک موضوع اصلی را مطرح کرده و همانند یک گزارشگر توضیحی لایه به لایه شروع به کندن ظاهر آن می‌کند تا اینکه موضوع را به ‌طور کامل برای مخاطب باز کند. سپس به یاری تحقیق گسترده‌ای که پیش‌تر انجام داده و با استفاده از اصول روزنامه‌نگاری تحقیقی، ادعاهای داستان را یک‌به‌یک به چالش می‌کشد و در برابر آنها شواهد مختلف را نشان می‌دهد ـ و البته همه اینها با زبانی طنزآلود و نه هجو انجام می‌شود ـ و داستان را به بهترین شکل برای مخاطب باز می‌کند.

در انتهای این بخش طولانی گاهی در صورت نیاز برنامه شامل یک گفت‌وگوی کوچک یا بخش نرم‌تر است که برنامه را به پایان می‌برد.

30 دقیقه در هفته و در کل 24 اپیزود پخش‌شده باعث شد تا جان اولیور به نام و برند تازه‌ای در رسانه بدل شود.

ژورنال کلمبیا ژورنالیسم رویو برنامه او را یکی از مهم‌ترین برنامه‌های تازه خوانده و در یکی از شماره‌های خود به چهار موضوعی اشاره کرده که یک قطعه 13 دقیقه‌ای توضیح طنز این برنامه بر کل گزارش‌های تلویزیونی ارائه‌شده در آن مورد برتری داشته است.

گزارش او از انتخابات هندوستان، گزارش از پشت پرده انتخاب ملکه زیبایی آمریکا و دروغ‌های تبلیغاتی برگزارکننده این مسابقات، مسئله خنثی بودن نت، همچنین قطعه‌ای کوتاه از بی‌طرفی در گزارشگری نمونه‌هایی درخشان از بخش‌های این برنامه تازه بوده‌اند.

مجله رولینگ استون در گزارش ویژه‌ای که به او و برنامه تازه‌‌اش اختصاص داده بود، از پشت‌ صحنه طراحی برنامه گزارشی ارائه داد. به گفته اولیور و همکارانش، آنها با همان شدتی که برای برنامه «دیلی شو» وقت می‌گذاشتند برای این برنامه زمان می‌گذارند؛ با این تفاوت که این برنامه هفته‌ای یک‌ بار پخش می‌شود.

اولیور همانند استفان کولبرت و جان استوارت تقریباً به ‌صورت وسواس‌گونه‌ای اصرار دارد که تأکید کند کار ما روزنامه‌نگاری نیست. وقتی به او گفته شد که گزارش‌های او دقیق‌تر از گزارش‌های رسانه‌های حرفه‌ای است، پاسخی مشابه استوارت و کولبرت به خبرنگار رولینگ استون داد: «در این صورت رسانه‌های ما با مشکلی جدی مواجه هستند.»

او البته تأکید می‌کند که از روش‌های ژورنالیستی به ‌عنوان ابزار استفاده می‌کند. البته که او و همکارانش بیش از آنچه ادعا می‌کنند ژورنالیست هستند.

در گزارشی درباره مسئله واقعی یا تخیلی بودن گرمایش زمین، او با ترتیب دادن یک قطعه نمایشی یک‌دقیقه‌ای به روزنامه‌نگاران یادآوری کرد که بی‌طرفی در گزارشگری به معنی دادن وقت یکسان و صدای مساوی به همه جنبه‌های فرضی داستان نیست. در برنامه ویژه ملکه زیبایی آمریکا او تک‌تک ادعاهای برگزارکننده را مطرح کرد و سپس قدم‌به‌قدم به بررسی و راستی‌آزمایی آنها پرداخت و از جمله به آرشیو فرم‌های مالیاتی رفت و برگه‌های مالیاتی این مجموعه را بیرون آورد. اولیور در واقع به دیگران یادآوری می‌کند که آنها باید چه ‌کاری را انجام دهند.

تأکید او و همکارانش بر غیرژورنالیستی بودن برنامه خود دو دلیل عمده دارد: یکی اینکه به دلیل ماهیت طنز اگر ادعای کار ژورنالیستی داشته باشند ممکن است برخی از بزرگنمایی‌ها و نمایش کاریکاتوری که ضرورت کار طنز است، آنها را در موقعیت توضیح دائم قرار دهد اما از آن مهم‌تر این است که اگر برنامه‌ای طنز و بدون ادعای ژورنالیستی می‌تواند چنین کار دقیقی را انجام دهد و چنین گزارش‌های محتوایی را تولید کند، چرا رسانه‌های اصلی خبری که میلیاردها دلار بودجه دارند، نمی‌توانند؟

جان اولیور اینک به گفته کلمبیا ژورنالیسم رویو از جان استوارت و کولبرت پیشی گرفته است و به‌سرعت به صدایی مهم نه‌ تنها برای مخاطب علاقه‌مند که برای محافل رسانه‌ای بدل شده است. جادوی اولیور تا جایی ادامه خواهد داشت که بتواند به همین روند خود ادامه داده و کاری را انجام دهد که وظیفه اصلی رسانه است. بررسی فکت‌ها و داده‌ها و پیدا کردن چارچوب درست و پیدا کردن منابع مرتبط و پیشینه خبر.

اما داستان جان اولیور و برنامه‌های دیگری چون «دیلی شو» و یا «گزارش کولبرت» می‌تواند درس‌های دیگری برای ما داشته باشد. جای چنین طنز دقیق و سیاسی در فضای به‌شدت سیاسی رسانه‌های ما خالی است اما الگوبرداری از این برنامه‌ها به‌تنهایی کافی نیست. می‌توان با در نظر گرفتن همه خطوط قرمز موجود برنامه‌ای مشابه و مؤثر ساخت؛ به شرطی که این ساختار دقیق درک شده و عملکرد آن شناخته شود. آنچه باعث تأثیرگذاری این برنامه‌ها شده است تنها زبان طنز و یا تندگویی و درشت‌گویی آنها نبوده است بلکه آنها مبتنی بر فکت حرکت می‌کنند. جان استوارت و کولبرت که عملاً از جریان‌های لیبرال رسانه‌ای شمرده می‌شوند، تندترین و دقیق‌ترین نقدها را به دولت اوباما وارد کرده‌اند. آنها مرزها و روش‌های دقیقی برای خود رسم کرده و به آن وفادار مانده‌اند. اگر چنین شبیه‌سازی‌هایی فقط در لایه ظاهری صورت بگیرد نتیجه همان برنامه‌های بی‌اعتباری می‌شود که قرار است صمیمی و نرم و طنز از آب دربیاید اما در عمل پوسته‌ای بدون مغز است.

نویسنده: پوریا ناظمی

منبع:سروش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها