معمولا اردیبهشت با پروازی از رم، خود را به تهران می‌رساند تا ببیند در نمایشگاه کتاب تهران چه آثار تازه‌ای عرضه شده است.خودش هم معمولا ترجمه‌های جدیدی در نمایشگاه داشت. برای امضای کتاب‌هایش جوانان دورش حلقه می‌زدند و او با حوصله و تامل با آنها گفت‌وگو می‌کرد.
کد خبر: ۶۴۳۹۵۶
خداحافظ ایتالیا، خداحافظ دنیا

خاطرم هست حدود 7-8 سال قبل در یکی از نمایشگاه‌های کتاب، خانم جوانی داشت درباره رمان «صد سال تنهایی» با او صحبت می‌کرد و این اثر را به اشتباه سور رئال توصیف می‌کرد، در حالی که اثری در ژانر رئالیسم جادویی است، اما پیرمرد توی ذوق خانم جوان نزد و اطلاعاتش را به رخ او نکشید.

سال گذشته وقتی به سیاق احوالپرسی‌های چند وقت یک‌بار با منزلش در رم تماس گرفتم، او خبری ناگهانی به من داد. گفت بعد از 53 سال می‌خواهد ایتالیا را برای همیشه ترک کند و به کشورش برگردد. از نظام سیاسی، بیکاری جوانان و مشکلات اقتصادی اروپا به ستوه آمده بود. یک ماه بعد بهمن فرزانه اروپا را بعد از بیش از نیم قرن رها کرد و به ایران آمد. مدت زیادی نگذشت که اخبار نگران‌کننده‌ای از وضع جسمانی فرزانه در رسانه‌ها منتشر شد.

اخباری که می‌گفت به دلیل دیابت باید پای او را قطع کنند. حتی خبری هم منتشر شد که مترجم پیشکسوت ایران به آسایشگاه سالمندان منتقل شده است. اما همه اینها پایان ماجرا نبود. حال او روز به روز وخیم‌تر می‌شد. پایش را قطع کردند، اما باز هم حالش خوب نشد. تا این‌که روز پنجشنبه بهمن فرزانه یکی از بزرگ‌ترین مترجمان سرزمینمان در هفتادوپنج سالگی در بیمارستان طالقانی تهران بدرود حیات گفت.

فرزانه بجز ترجمه «صد سال تنهایی» و آثار دیگری از گابریل گارسیا مارکز، کتاب‌هایی از آلبا دسس پدس، گراتزیا کوزیما دلدا، لوئیچی پیراندلو، آنا کریستی، اینیاتسیو سیلونه، رولد دال، گابریل دانونزیو، واسکو پراتولینی، ایروینگ استون، جین استون و... را به فارسی برگرداند.

او مترجمی بود که همیشه از حاشیه‌ها دوری کرد و با ترجمه‌هایی نو، راه خود را پی گرفت. برای او از خداوند بزرگ رحمت الهی را آرزو می‌کنیم.

سجاد روشنی‌ -‌ گروه فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها