طنز خندان

صادرات مغز

طنز در روزنامه های کشور کم پیدا می شود و این یعنی روزنامه ها کم لبخند می‌زنند و آنها که روزنامه می‌خوانند هم به تبعیت از رسانه محبوب شان کمتر می خندند. حکمت ستون روزنامه خندان، در این است که طنز همه روزنامه های کشور را جمع کنیم و در جام جم آنلاین برسانیم به دست تان تا هر صبح، دستکم در اینترنت گردی روزانه، لبخندی روی لب تان بنشیند.
کد خبر: ۵۹۷۱۹۹
آیا می دانید برای رسیدن به هدف باید از وسیله استفاده کرد ؟

تهران امروز : مرامنامه حزبی!
ای که می‌خوای وارد حزب ما شی
بی‌خبر از مرام ما نباشی!
ما همگی مقررات‌مداریم!
واس خودمون مرامنامه داریم
هر کی تو حزب ما مطیع و رامه

یه عضو ایده‌آل و بامرامه!
ما حزب مردمیم ولی گه‌گدار
کمی جلو یا عقبیم به ناچار!
مردم ما تاج سرن خداییش
ولینعمت و سرورن خداییش
(شعار مردمی چه دلنشینه
معنی حزب مردمی همینه!)
با جماعت اگه تماست باشه
باشه، ولی یه‌کم حواست باشه
خوب و بد مردمو ما می‌دونیم
صلاحشون رو به خدا می‌دونیم
اینو بدون: مردم و ما نداریم!
ما با اونا خرجِ سوا نداریم
اما گاهی‌وقتا خواهی-نخواهی
لحاظ میشه منافع جناحی!
یه وقت خدا نکرده جوگیر نشی
زبونمون لال از جونت سیر نشی
یه وقت نبینیم که بیای بشینی
واسه خودت صغری-کبری بچینی
نگی صلاح مردم اینجا، اینه
ولی چِشت جناحتو نبینه!
رایی که مستقل لحاظ شه، کشکه!
رای نهایی عمو، رای حزبه(!)
(نگی: «چرا غلط شده قافیه؟»
ما که بگیم:«درسته!» خب، کافیه!)
گفتیم اگه:«بمیر!» باید بمیری!
تا چارچوب حزبتو یاد بگیری!
گیرم به ما بگن سیاسی کارن
کار به صلاح مملکت ندارن
بذار بگن؛ ... فارغ از این و آنیم
ما تابع آزادی بیانیم!
عقیده و تحلیلشون محترم!
اما همه غلط میکنن از دَم(!)
هرکی میخواد که عضو حزب ما شه
اینا رو گفتیم، گوشی دستش باشه
اگه قبول داری، بگم چای بیاد!
اگه قبول نداری، عزت زیاد!

جام جم : لای در خانه سینما

چند روز پیش،مطلع شدیم که قرار است خانه سینما، با وعده رئیس سازمان سینمایی جدیدالورود، مبنی بر جمع شدن همه اهالی سینما در زیر یک سقف بدون چکه، بازگشایی شود. فلذا آخر هفته‌گذشته، جای شما خالی نباشد، در حال عبور از حوالی خانه سینما بودیم که محض رفع هرگونه کنجکاوی سالم، یک نیم نگاهی از لای در خانه سینما و البته در چارچوب موازین لازم به داخل آن انداختیم، ببینیم چه نقل است.

وصف الحال ساده:

بگذار تا مقابل روی تو بگذریم

دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم

حالا شاید بپرسید که چه دیدیم؟... چیز بدی ندیدیم. راستش فقط دیدیم سر، سر است و پا، پا. شلوغ بازاری بود برای خودش. البته بازار هنر. جنجالی به زبان خوش برپا بود که نگو. یک عده می گفتند ببندیم، یک عده می گفتند نبندیم.

ما هم که ترسیدیم این وسط، طبق معمول، ما لای در گیر کنیم؛ فلذا مصلحت دیدیم که هرچه سریع تر محل را ترک کنیم و الباقی قضایا را از طریق رسانه های جمعی پیگیری کنیم.

این طوری، شست پایمان هم لای در نمی ماند. البته در خوشبینانه ترین حالت، کمترینش شست پایمان بود. کل هیکل هم استبعادی نداشت لای در گیر کند.

جامعه سینمایی: بشکن بشکنه بشکن.... / رئیس سازمان سینمایی: من نمیشکنم.... / گروه اول: بشکن.... / گروه دوم: اینجا بشکنی، ما گله داریم.... / جامعه سینمایی: بشکن بشکنه بشکن.... / رئیس سازمان سینمایی: من نمیشکنم.... / گروه دوم: بشکن.... / گروه اول: اونجا بشکنی، ما گله داریم...... و الی آخر!

مخلص کلام!... دردسر ندهیم. آمدیم منزل، از جراید پیگیر اخبار شدیم. شنیدیم که فقط چند ساعت پس از آن که کلید آقای حجت الله ایوبی، در قفل خانه سینما چرخید طیفی از سینماگران جلسه را ترک کردند و بعد از آن نیز در همان حال ترک، در گفت و گوهایی، این بازگشایی را خیانت [باز خوب است نگفتند جنایت]، لابی گری [باز خدا را شکر نگفتند لابی گری صهیونیست ها] و تشویق متخلفان[و باز ممنون که نگفتند تحریک متخلفان] تعبیر کردند.

بسته پیشنهادی: هر چند که در ماجرای دنباله دار خانه سینما، ما نه ته پیازیم نه سر پیاز؛ اما بالاخره چون سینما را دوست داریم ـ حتی بدون تخمه ـ مجبور از ارائه رهنمودهایی چند هستیم:

1ـ بازکردن تدریجی: لازم نیست یک دفعه، تمامی در خانه سینما را چهار طاق باز می کردند که خیلی تابلو باشد و همگان جا بخورند. اول آهسته لای در را باز می کردند، بعدش اگر سر و صدایی درست نمی شد،یواش یواش، در را بیشتر باز می کردند. تجربه جامعه باز که الکی و کشکی به دست نمی آید. می گویند عده ای از قراولان آمدند نزد میرزا آغاسی خان صدراعظم، که بر ما رؤیت هلال ماه شوال یقین حاصل نشده. فلذا توپ در کنیم یا در نکنیم؟ صدر اعظم هم که یقین نداشت فردایش عید فطر است، گفت در بکنید اما یواش در بکنید. این سیاست، گاهی در سایر امور هم جواب می دهد.

2ـ تعویض نام: از آنجا که ممکن است عده ای به اسم سابق این مکان مسأله دار حساسیت موضعی داشته باشند؛ لهذا بد نیست اسم آن را عوض کنیم، بلکه رفع حساسیت شد. مثلا اتاق خلوت سینما؛ خانه سی نما؛ پستوی سینما؛ دفتر سینمایی، مسکن مهر سینما؛ بالاخانه سینما؛ زیرزمین سینما؛ تاریکخانه سینما (به دلیل تاریک بودن سالن سینما)؛ چارخانه سینما؛ و..... اسامی و عناوین خوش ساخت دیگری از این دست!

3ـ تغییر زمان: زرنگ نیستند دیگر.اگر می گذاشتند این بازگشایی، همزمان با بازگشایی مدارس و دانشگاه ها در اول مهر اتفاق می افتاد؛ باور بفرمایید خبر این بازگشایی در لابه لای دیگر بازگشایی ها گم می شد. وقتی همه باخبر می شدند که خانه سینما بازگشاده شده بود،رفته بود پی کارش!

4ـ گذاشتن در ترازو: دلایل تعطیلی خانه سینما را در یک کفه ترازو بگذارند و دلایل بازگشایی آن را در یک کفه دیگر آن. هر کفه ای که سنگین تر شد و پایین تر رفت، همان را بچسبند. فقط مواظب باشند خود ترازو مشکلی نداشته باشد. شاهین و شاخص ترازو، طراز باشد. احتمال دستکاری نیست؛ ما زیادی احتیاط می کنیم. بدهم ندیدیم؛ مگر در مواردی که خوب ندیدیم. خب ندیدیم دیگر؛ ما هم آدمیم!

سیاست روز : چهارجوابی

محمد رضا باهنر: توصیه ما به آقای روحانی این است که ملاحظه مجلس را بکند و آن وقت افرادی را به مجلس معرفی کند
منظور از "ملاحظه مجلس" کدام یک از گزینه‌های زیر است؟ 
الف) این که زن و بچه مردم در مجلس نشسته اند
ب) این که زن و بچه مردم از کنار مجلس رد می‌شوند
ج) این که زن و بچه مردم به نمایندگان مجلس رای داده اند
د) این که زن و بچه‌ مردم پخش زنده جلسه رای اعتماد مجلس را از رادیو و تلویزیون می شنوند
فرهاد دانشجو: اگر عزل شوم از همه خانواده بزرگ دانشگاه آزاد اسلامی بابت این که نگذاشتند مدت بیشتری را در خدمتشان باشم، عذرخواهی خواهم کرد
جمله فوق یادآور کدام یک از گزینه های زیر است؟ 
الف) شربت اعتماد به نفس 
ب) کنسرو اعتماد به نفس 
ج) کمپوت اعتماد به نفس 
د) حب اعتماد به نفس 
به نظر شما در ایران ، کدام یک از گزینه های زیر خطرناک تر است؟ 
الف) دینامیت 
ب) بمب هسته ای 
ج) بمب خوشه ای 
د) اتوبوس مسافربری 
مسئولان باید مسئولیت‌پذیر باشند
جمله فوق از کدام فیلسوف مطرح معاصر است؟ 
الف) یورگن هابرماس 
ب) فریدریش نیچه 
ج) ژان پل سارتر 
د) برادر عبدالرضا رحمانی فضلی - وزیر کشور

شرق: آیا می‌دانید برای رسیدن به هدف باید از وسیله استفاده کرد؟

امروز شعارهای زیبا و مفهومی شهرداری را که در جای‌جای شهر و به‌صورت بیلبوردهای غول‌پیکر، هر لحظه توی چشم ما شهروندان فرو می‌رود، با هم مرور می‌کنیم:

- حالت را می‌پرسند که حالت را بگیرند.

- آیا می‌دانستید شما عددی نیستید؟

- تهران شهر اخلاق (واقعی) (حالا شما به آمار آسیب‌های اجتماعی و اینا در این شهر اخلاق دقت نکنید.)

- واقعا خجالت نمی‌کشید هنگام رانندگی انگشت در دماغتان کرده‌اید؟

- مهم نیست کار بزرگ کنید. مهم این است که کارتان بزرگ باشد.

- افسوس پیر شدن را نخورید. خیلی‌ها از این نعمت محروم شده‌اند (واقعی) (یعنی همه جوانمرگ می‌شویم.)

- آیا می‌دانید برای رسیدن به هدف باید از وسیله استفاده کرد؟

- از خود خاطره‌ای خوب به‌جا بگذاریم. روزی از ما فقط یک خاطره می‌ماند. (واقعی) (یعنی هر آن ممکن است محو شویم.)

- همین الان به رییستان زنگ بزنید و بگویید غلط کردم و به سر کار برگردید. می‌دانید چند نفر بیکار وجود دارد؟

- هیچ‌کس بدبخت‌تر از شما نیست. پس احساس خوشبختی کنید.

- آیا هر شب توی جیب و کیف بچه‌هایتان را بازرسی نمی‌کنید؟ نمی‌کنید؟ بکنید حتما.

- آیا می‌دانستید ما بیشتر از همه می‌فهمیم، چون شعارهای روی بیلبورد را ما می‌توانیم انتخاب کنیم؟

حمایت: مش غضنفر و هفته دولت

سین. ترش - اَزونجه که یَک عالَم عیدُ ولادت تو ای ماه لوکّه رِفته، ای فامیلایِ مایَم هَم هرچی چِراغونُ عروسی دِشتَن تو هَمی دو سه هفته گیریفتَن.

 ای بِچّه آبِجیِ شویِ عَمَّم که خیلیَم با هَمدِگه رفیقِمَم هَمِّشه تو هَمّه ی عروسیا میه یُ مِشینِم با هَمدِگه گُل مِگِمُ گُل مِشنُفِم ولی تو عروسیایِ ایدِفه هَم هرچی ایوَر اووَر دنبالِش گشتُم پیداش نِکِردُم. آخِرِش رفتُم از عیالِش پرسیدُم بِرِیِ چی شوت نیستِگ؟ کاریش رِفته؟

گفتِگ نه حالِش مَقبولِ مُنتاهاش اَزونجه که چَنوختیه یَک پُستی تو اُستونداری یُ دولت بِزِش دادَن، یَک خُردو کِلّه وَنگِ کاراشِ. گفتُم یَنی ایقذَر کِلّه وَنگِ که هَم نِمِتِنه یَکسَر بیه به عروسی؟ گفتِگ ها! بِرِیکه دوهفته پیشا هفته دولت بودُ وَختی هفته دولت مِره تا یَکماه بعدِش هَم هَرروز چَنتا پُروجه تو شهرُ اُستونِما افتتاح مُکُنَن؛ ایَم بایِست هَم دَم به دِقه کِلّه کُنه ایوَر اووَرُ تو مراسمِ افتِتاحا بِشه.

حالا مو یِ مَش غضنفر موندُم چیجوریه که هَرسال هَم هفته دولت که مِره یَک عالَم طرحُ پُروجه یا کُلَنگِشا به زِمین مُخوره یا رُمّانِ افتتاحِشا پَره مِره ولی وَختی ای هفته تِموم مِره دِگه خِبری از راه افتادَنِ اونا نِمِره؟! فِکِر کُنُم اگِر قِرار بود هَمّه یِ طرحایُ پروجه هایی که تو هفته دولت کاراش انجام مِره بعدِش به بهره برداری بِرِسه الان به تعداد هر نِفر، یَک پروجه بود بِرِیِ رسیدن به خدا!!

کیهان: ساعت مچی

گفت: یکی از ضدانقلابیون فراری که به آمریکا پناهنده شده خطاب به سران فتنه نوشته است «باید این واقعیت را بپذیریم که من و شما خیلی از جوانان طرفدار انقلاب در ایران عقب‌ هستیم. آنها از هوش فراوانی برخوردارند».
گفتم: خب! دیگه چی؟!
گفت: نوشته است؛ وقتی خبر پیشرفت‌های ایران را می‌شنوم که توسط همین جوانان طرفدار انقلاب صورت گرفته است، هم به خودم و هم به شما لعنت می‌فرستم که با راه‌اندازی جنبش سبز(!) به آنها خیانت کردیم، آقایان خاتمی و موسوی و کروبی باور کنید که ما عقب افتاده‌ایم.
گفتم: راست میگه؛ طرف می‌گفت؛ بچه من 8 سالشه از من تبلت می‌خواد، بهش گفتم؛ ما که 8 سالمون بود پشت دستمون رو گاز می‌گرفتیم که جاش بمونه شبیه ساعت مچی ‌بشه!

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها