قافله سالار عشق فخر جهان مصطفی است

مساله ‌آموز صد مدرس

13 سال قبل از هجرت مقارن با سال 609 میلاد مسیح ندای جبرئیل که حامل پیامی الهی بود در گوش جان محمد(ص) طنین‌انداز گشت «بخوان به نام پروردگارت که آفرید» (علق/1) یا محمد(ص): بخوان به نام پروردگارت. این کلمات که بر جان پاک پیغمبر فرود می‌آمد و او را از خود باز می‌ستاند مهین کلام الهی قرآن عظیم بود که باید از لسان محمدی(ص) برای اهل زمین جاری می‌گشت و وظیفه حضرت بود که دایره نبوت را ختم و کامل‌ترین مبانی آسمانی برای هدایت نوع انسان را بر اهل زمین عرضه دارند.
کد خبر: ۵۶۸۳۷۹
مساله ‌آموز صد مدرس

محمدبن عبدالله(ص) که در این موقع 40 سال از عمر مبارکش سپری شده بود در میان عرب به درستی کردار، صداقت گفتار و امانت مشهور بودند، چنان‌که لقب امین بدیشان داده بودند و گاهی نیز در منازعات و اختلافات قبایل، ایشان را به عنوان حَکم و قاضی بین خود انتخاب می‌نمودند تا به حل و فصل دعاوی بپردازند و نیز در ایام جوانی حضرت در پیمان جوانمردان حلف الفضول شرکت جسته و حتی بعد از مبعوث شدن نیز به این امر مباهات می‌فرمودند.

یکی از پژوهشگران در کتاب خاتم‌النبیین(ص) درباره خصال حضرت قبل از بعثت می‌نویسد: «چون سخنی می‌فرمود عاقلانه، جسورانه، منصفانه می‌فرمود. دقیق و نیک نیت بود. هرگاه کسی بر او وارد می‌شد به جوشش و خنده پیشانی او را می‌پذیرفت. هرگز بیکار نمی‌ماند و در هیچ‌کدام از حرکاتش ریا نداشت، خنده‌اش خنده حقیقی بود و به سبب امانت و درستکاری قریش او را امین می‌نامیدند.»

زندگی چهل ساله محمد امین(ص) قبل از بعثت در میان قریش به این‌گونه بود و اغلب اوقات را در سلوک و تفکر در مبانی آسمانی می‌پرداختند و برخی روزهای سال را در غار کوچکی در کوه حرا به مراقبه و تفکر مشغول بودند و در این روزگار علی(ع) که کودکی بیش نبود آب و غذا برای حضرت می‌برد و از انوار قدسی مشعشع در آن مکان آسمانی مستفیض می‌گشت.

اما دورانی که محمد(ص) در آن به پیامبری مبعوث گردیدند بسیار سخت و بی‌عاطفه بود؛ اعراب با آن سنت‌های ناپسند خویش و لجاجتی که در حفظ آنها داشتند جان حضرت(ص) را بسیار می‌آزردند، دختران را زنده به گور می‌کردند، زنان را همچون ارثیه به دیگران منتقل می‌کردند، بت‌پرستی و قربانی بر بتان معمول بود، قبایل بر سر بهانه‌های بی‌اساس سال‌ها به جنگ و خون ریزی می‌پرداختند و.....

حضرت علی(ع) در نهج البلاغه درباره اوضاع جهان قبل از بعثت می‌فرمایند: «مردم دچار فتنه‌های بسیار بودند، ریسمان دین پاره شده[بود] .... بر خداوند سبحان عاصی و شیطان را یار بودند... [پیامبر(ص)]... میان بدترین همسایه‌ها که خواب آنان بی خوابی و سرمه چشمشان گریه بود، در سرزمینی که دهان دانایان آن بسته و ذلیل، و نادانش افسار گسیخته و ارجمند بود[مبعوث گردید»]

این لجاجت عرب تا حدی بود که وجاهت و احترامی را که محمد(ص) در میان ایشان داشت بعد از بعثت به امر پیامبری، همه را از بین برده و فراموش کردند و آنان که پاکی و صداقت حضرت را می‌ستودند زبان به طعن، کنایه و دشمنی گشوده و کلمات ناروا بر ایشان نسبت دادند. اعراب در این رهگذر از هیچ اقدامی فروگذار نکردند و تا جایی که توان داشتند در اذیت و آزار جسم و جان محمد مصطفی(ص) کوشیدند؛ خاکستر بر سر راه ایشان ریختند، با سنگ خصم دندان مبارکش را شکستند، پنبه در گوش‌های ناشنوایشان کردند تا ناشنواتر از همیشه شوند و کلام الهی قرآن بر جان‌هایشان تاثیر نکند و تا جایی این اقدامات را ادامه دادند که بهترین و مورد احترام‌ترین افراد قریش را در شعب ابوطالب محصور کرده و تحریم کردند.

اما با وجود تمام این مصائب و دشواری‌ها که بر جان و دل پاک رسول اکرم(ص) وارد می‌آوردند، حضرت یک دَم از اندیشه رستگاری آنها و رستگاری نوع بشر غافل نمی‌شدند و به جد تمام در این راه می‌کوشیدند، حتی وقتی شنیدند عربی که روزها بر سر راه ایشان خس و خار می‌ریخت در بستر بیماری و موت است شتابان به عیادت وی رفته و با هیبت رسالت بر سر بالینش حضور یافتند و جواب همه شقاوت‌های وی را با لطف بی‌منتهای خویش که منجر به مسلمانی آن عرب گشت دادند.

همین خوی و خصال نبوی(ص) بود که توانست مبانی عالیه اسلام را به گوش انسان‌ها در دوره‌های مختلف تاریخ برساند و هر دل شوریده‌ای را مجذوب خویش نماید و جای بسی تفاخر که ایرانیان در این میدان - عرصه اردات به پیامبر و اهل بیت عصمت(ع) - گوی سبقت را از دیگران ربوده با خدمت به اسلام و اسلامیان سر به آسمان ساییدند که فرمایش گهربار حضرت آنجا که فرمودند: «اگر علم در ثریا باشد مردانی از پارس بدان دست خواهند یافت» حکم تائیدی است بر این امر.

امیر هاشم‌پور - جام​جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها