کتاب‌ها نمی‌توانند دروغ بگویند. شما می‌توانید بفهمید درباره چه هستند، انتخابشان کنید یا نه، بخوانیدشان یا رهایشان کنید تا شاید قسمت کس دیگری شوند. با رشد قوانین حمایت از مصرف کننده، مخاطب روزبه‌روز حق بیشتری پیدا کرده تا از محتوای کتاب‌ها دقیق‌تر مطلع شود.
کد خبر: ۵۶۶۶۸۷
کتاب‌ها بی‌گناهند

وضع نشر در ایران همیشه پر از گلایه بوده است. صحبت دیروز و امروز هم نیست، هر چند این سال‌ها به دلایل مختلف از جمله تزلزل‌های مدیریتی و وضع بد کاغذ اوضاع بدتر شده، اما انتقاداتی اصولی همیشه در مورد بازار کتاب وجود داشته است.

آسیب پنهان این شرایط نامناسب، این بوده که انتقاد به ناشران همیشه مغفول مانده است. پیش از هر چیز ناشر باید بداند مشکلات مادی و معنوی چاپ کتاب اول از همه، حق مخاطب را پایمال می‌کند.

همیشه این مخاطب است که چوب کیفیت بد کتاب و وضع نابسامان بازار نشر را می‌خورد. نبود رقابت سالم از اساس، کیفیت را هم تبدیل به بحثی ثانوی کرده است، چرا که وقتی رقابت در درون هر کدام از صنوف مترجمان، ناشران و مؤلفان به وجود نیاید، کمتر‌ از سوی مخاطب غنیمت شمرده می‌شود و در عمل برای او آزادی انتخاب ـ بهترین‌ها ‌ـ‌ به وجود نمی‌آید.

بازار غمگین و رنجور نشر، ورشکستگی ناشران و نبود گردش مالی و مشکلات طولانی‌شدن زمان صدور مجوز و... سبب نمی‌شود که ناشر کتاب را به موجوداتی دروغگو تبدیل کند و بازاری با این اوصاف را به دست خود به فساد بکشاند.

مثلا پدیده کتاب‌سازی یا تقلب در اعلام تعداد چاپ‌های یک کتاب و بالا‌بردن بی‌دلیل قیمت از جمله کارهایی است که بازار فقیر کتاب را غیرقابل اعتماد می‌کند.

این مقدمه طولانی را به این دلیل نوشتم که یکی از مجموعه‌های وسوسه‌انگیزی که بتازگی به چاپ رسیده، کارهای تازه مؤسسه انتشارات نگاه است.

چند مجموعه داستان به همت مهشید میرمعزی که هرکدام با موضوعی خاص جمع‌آوری شده‌اند. یکی از جالب‌ترین آنها با عنوان «دوستم دارد، دوستم ندارد» مفهوم عشق را محور قرار داده است.

در معرفی پشت جلد کتاب آمده است که علاوه بر داستان‌ها چند مقاله هم از آدلر، آدرنو، ماکس فریش، راسل و... با موضوع عشق وجود دارد.

ترکیب داستان‌های عاشقانه و مقالاتی درباره عشق، کتاب را وسوسه برانگیز کرده است، اما شاید تمام این اوصاف خوب پس از تهیه کتاب رنگ می‌بازد، شما با کتابی دروغگو، آن‌هم از وقیح‌ترین نوع آن روبه‌رو می‌شوید.

کتابی که خود را چیزی معرفی می‌کند که نیست. مثلا در پشت جلد و فهرست مقاله‌ای با عنوان مکاشفات از تئودور آدرنو معرفی شده است.

برای همه جالب خواهد بود که بدانیم یکی از فیلسوفان مهم قرن بیستم که جدی‌ترین دیدگاه‌های فرهنگی معاصر از ذهنش تراوش کرده، درباره عشق چه می‌گوید، اما مقاله‌ای را که با آن برخورد می‌کنید می‌توان به صورت کامل اینجا نقل کرد، مقاله از این قرار است؛ «تنها در صورتی دوست داشته خواهی شد که اجازه ضعیف نشان دادن خود را داشته باشی، بدون این‌که قوی‌ها را تحریک کنی.» این یک جمله از دید ناشر، گردآورنده یا هر کسی که خالق کتاب بوده، مقاله نامیده شده است.

شما به امید خواندن چند مقاله از چند آدم مهم کتاب را می‌خرید و در مجموع با تکه‌پاره‌ها، بندها و جملاتی کنده شده از متون اصلی روبه‌رو می‌شوید.

این نمونه بارز آلوده‌کردن بازار آشفته نشر از سوی خود ناشران و فاسد‌کردن بازاری شلخته است که همه از آن ناراضی هستند؛ از مؤلف گرفته تا ناشر و مخاطب؛ در این حالت وقتی هر یک از این حلقه‌ها هم به یکدیگر خیانت می‌کنند دیگر امید به سامان‌یافتن این وضع به صفر می‌رسد؛ البته کتاب‌ها دروغ نمی‌گویند، آنها تنها بدون پیرایه و کم و کاست ما را لو می‌دهند؛ کتاب‌ها همیشه بی‌گناهند.

علیرضا نراقی -‌‌‌ جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها