بسیاری از کارشناسان معتقدند نمی‌توان به طور قطع گفت موزه‌داری از چه زمانی شکل گرفت، اما آنچه مسلم است شاید نخستین جرقه‌ها از زمانی شروع شد که بشر به جمع‌آوری اشیا گرایش یافت و همین موضوع زمینه و مقدمه‌ای برای پیدایش موزه‌ها در شکل متعالی و کمال یافته امروزی شد.
کد خبر: ۵۶۳۵۷۹
موزه‌داری به روایت 5 نسل

نام موزه از لغت فرانسوی Musee گرفته شده و به معنی مکانی است که مجموعه بزرگی از آثار باستانی، صنعتی و دیگر اشیای گرانبها را در آن به معرض نمایش می‌گذارند تا پژوهشگران، هنرمندان و دیگر اقشار جامعه و علاقه مندان از آن استفاده کنند.

جالب است کلمه موزه را خود فرانسوی‌ها از لغت یونانی گرفته اند؛ موزه نام تپه‌ای در آتن بوده است که در آن عبادتگاهی برای یکی از الهه‌های یونانی در نظر گرفته بودند.

اگر به پیش از دوران رنسانس برگردیم اکثر افراد ثروتمند گرایش به نگهداری اشیائی داشتند که دارای ارزش مالی و مادی بسیار زیادی بود، اما بعد از این دوره به تدریج نگاه‌ها به سمت ارزش هنری،‌علمی و فرهنگی اشیا سوق پیدا کرد.

در دوران پس از رنسانس هر از گاهی نمایشگاه‌هایی به طور پراکنده برپا می‌شد. در میان مجموعه‌هایی که سال‌های بعد برای بازدید مردم باز شد می‌توان به مجموعه آشمولین در شهر آکسفورد اشاره کرد که سال 1683 میلادی به شکل موزه عمومی درآمد.

در 1750 نیز بخشی از مجموعه سلطنتی در قصر لوکزامبورگ به معرض نمایش گذاشته شد که به گفته کارشناسان موزه می‌توان آن را به عنوان اولین موزه واقعی جهان نام برد. افتتاح موزه لوور در پاریس در 1793 نیز نقطه عطفی در تاریخ موزه‌داری جهان به شمار می‌رود.

بدون شک اروپا را می‌توان پیشتاز در تاریخ موزه‌داری دانست، اما سایر قاره‌ها نیز از قافله عقب نماندند و در قاره آمریکا موزه چارلستون در 1773 و در قاره آسیا موزه آرمیتاژ سال 1764 میلادی تأسیس شد.

روند تکامل موزه‌داری در قرن‌های بعد ادامه یافت و توسعه موزه‌ها به تدریج باعث شکل‌گیری تشکل‌هایی در این زمینه شد، بر همین اساس نخستین انجمن‌ موزه‌داری در 1899 میلادی در انگلستان به نام انجمن موزه‌ها افتتاح ‌شد و پس از آن به سرعت این نوع فعالیت‌ها و تشکل‌ها در کشورهای دیگر هم ریشه دواند و سرانجام در 1946 ایکوم (Icom) کمیته موزه‌ای یونسکو وابسته به سازمان ملل ایجاد ‌شد و موزه و موزه‌داری روندی متفاوت‌تر از گذشته را از سر ‌گرفت.

از زمانی که موزه‌ها به مفهوم امروزی به عنوان یک سازمان غیرانتفاعی با هدف تحقیقاتی، پژوهشی و آموزشی که در آنها به روی همه باز باشد، شکل گرفت حدود 300 سال می‌گذرد. به عبارتی موزه‌داری به عنوان یک نهاد فرهنگی 300 سال تجربه را در جهان پشت‌سر گذاشته است و طی این سال‌ها تغییرات بنیادین بسیاری داشته است.

تغییراتی که موزه‌های جهان در این سال‌ها پیدا کرده‌ است فقط تغییرات در فرم و ظاهر نبوده بلکه اهداف، فلسفه و چشم‌انداز آنها نیز دچار تغییر شده است و موزه‌داری در دنیا تاکنون پنج نسل را پشت‌سر گذاشته است.

تاریخچه پیدایش موزه در ایران

اما شکل‌گیری موزه در ایران شاید به زمانی برگردد که سفر شاهان قاجاری به فرنگ آغاز شد و همین ارتباط با فرنگیان باعث شد تا ناصرالدین شاه قاجار به کاوش و گردآوری اشیای عتیقه علاقه‌مند شود و نخستین موزه با عنوان موزه‌خانه شاهنشاهی در کاخ گلستان بر پا شد و در 1293 قمری نیز به فرمان وی با تقلید از موزه‌های اروپایی، بنای تالار جدیدی در کاخ گلستان آغاز شد که سال 1299 قمری به اتمام رسید.

در 1289 شمسی اداره عتیقات توسط صنیع‌الملک، در قسمت شمالی مدرسه دارالفنون به ریاست ایرج‌میرزا، شاعر معروف، تأسیس شد. سپس به تالار آیینه در کاخ مسعودیه انتقال یافت. اشیای این موزه در 1316 به بنای نوبنیاد موزه ایران باستان منتقل شد.

همزمان با برپایی نخستین موزه در ایران و پی بردن مردم به اهمیت میراث فرهنگی و همچنین آغاز حفاری‌های باستان شناسان اروپایی بویژه هیأت فرانسوی به ریاست ژاک دمرگان (J. Demorgan) در شوش و لغو انحصار امتیاز کاوش فرانسویان در ایران در 1306 هجری شمسی، ضرورت ایجاد موزه‌ای برای نگهداری و نمایش آثار  به دست آمده از حفاری‌های باستان‌شناسی احساس شد؛ از همین رو، از سوی دولت وقت به آندره گدار (A.Godard) مهندس معمار فرانسوی ـ که از 1308 هجری شمسی در استخدام دولت وقت ایران بود ـ ماموریت داده شد تا نقشه نخستین موزه علمی ایران را طراحی کند؛ در نهایت، ساختمان موزه ایران باستان به سبک معماری ایرانی با سردر ورودی مشابه ایوان بلند طاق کسری متعلق به دوره ساسانی و با آجرهای قرمز در 1314 هجری شمسی آغاز شـد و پس از دو سال مورد بهره‌برداری قرار گرفت.

از آن زمان تاکنون بیش از 400 موزه در کشور ایجاد شده است که شاید تعداد موزه‌هایی که با هدف موزه طراحی و ساخته شده‌اند به تعداد انگشتان دست هم نرسد و به گفته کارشناسان موزه با گذشت بیش از 75 سال از ساخت اولین موزه کشور موزه‌هایمان همچنان در نسل دوم باقی مانده‌ا‌ند و هنوز هم نگاه انبارگرایانه و ویترینی در موزه‌ها حاکم است و توجه به موزه‌ها و تاثیرات فرهنگی آن جزو اولویت‌ها محسوب نمی‌شود.

براساس تحولاتی که موزه‌های جهان طی سه قرن فعالیت، به عنوان یک نهاد فرهنگی تجربه کرده‌اند پنج نسل را پشت‌سر گذاشته‌اند.

نسل اول موزه‌هایی بود که موضوعی و تخصصی نبودند و صرفا مکانی برای نگهداری مجموعه‌ای از اشیای بدون موضوع‌بندی بودند، اما با گذشت زمان موزه‌ها وارد نسل دوم خود شدند یعنی دوره‌ای که موزه‌ها موضوع‌بندی شدند و با توجه به موضوع تفکیک شده ساختمان خاص خودشان را داشتند و اشیا و آثار نیز براساس موضوع و تفکیک صورت گرفته نگهداری می‌شدند؛ ا ین مرحله، مرحله مهمی بود برای آن که موزه‌ها هدفمند و تخصصی شوند. در موزه‌های نسل سوم، معماری موزه‌ها متحول شد و تصمیم‌گیران به این نتیجه رسیدند که نمی‌توان هر بنایی را به عنوان موزه قلمداد کرد زیرا موزه‌ها کارکرد خاص خودشان را دارند و ساختار آن باید براساس نیاز موزه‌ای باشد.

توجه به معماری موزه‌ها در دوره نسل سوم نشان می‌دهد که موزه‌ها مفهومی هستند و صرفا جای نمایش اشیا نیست بلکه می‌خواهند مفهومی خاص را به بازدیدکننده منتقل کنند. بنابراین در این دوره با متحول شدن معماری موزه‌ها و با ایجاد فضاهای مختص و منحصر به فرد، موزه‌ها وارد فاز جدیدی شدند و توانستند با یک هویت مستقل در معماری خودشان را ظاهر کنند.

در نسل چهارم موزه‌ها، فناوری برای انتقال مفاهیم وارد موزه‌ها می‌شود و استفاده از فناوری‌های مختلف در درون موزه‌ها باعث می‌شود تا از حالت سکون و خمودگی خارج شوند در واقع با جان گرفتن موزه‌ها و متنوع شدن آن امکان ایجاد ارتباط بهتر مخاطب با موزه برقرار می‌شود.

در نسل پنجم موزه‌ها که در حال حاضر بسیاری از موزه‌های موفق دنیا به آن رسیدند و گروهی هم در حال تمرین برای رسیدن به آن هستند انسان، محور توجه قرار می‌گیرد؛ در واقع در این نسل از موزه‌ها، انسان مهم‌ترین موضوعی است که به آن پرداخته می‌شود و موزه‌ها به جای آن که در خدمت اشیا باشند در خدمت انسان هستند، یعنی اگر در دوره‌ای اشیا در درون ویترین‌های محکم قرار می‌گرفت و انسان به عنوان یک حاشیه یا عابر از کنار این ویترین‌ها گذر می‌کرد و تمام توجه این بود که شیء آسیبی نبیند و در محیطی مناسب چه از لحاظ نور و چه رطوبت نگهداری شود در این دوره این سوال مطرح می‌شود که اگر این همه توجه و هزینه برای نگهداری شیء می‌شود این اشیا چه نقش و تاثیری بر زندگی انسان داشته است و اگر این اشیا در یکی از حالات انسان به عنوان مثال شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی او تاثیری نگذارد چه ارزشی خواهد داشت؟ در نسل پنجم موزه‌داری تلاش شد تا چیدمان موزه‌ها براساس نیاز انسان تغییر یابد.

در واقع برای موزه‌ها هدف‌گذاری می‌شود و بعد از آن بر اساس این اهداف مخاطب‌شناسی صورت می‌گیرد و سپس سناریو نوشته می‌شود و این سناریو از طریق اشیا اجرا می‌شود و در هر جایی که اشیا نتواند آن سناریو را منتقل کند از ابزاری چون فیلم، ماکت، نمودار، نوشته و نقشه استفاده می‌شود تا حواس مختلف و متعدد انسان را درگیر کند.

متاسفانه با گذشت هفت دهه از عمر موزه‌داری در کشورمان موزه‌ها در نسل دوم خود باقی مانده‌اند مدیریت و چیدمان اشیا به گونه‌ای است که مخاطب از آن بهره‌ای نمی‌برد و موزه‌ها تبدیل به مکان‌هایی کسل‌آور و خسته‌کننده شده‌اند. در حالی که امروز موزه، ‌یک نهاد فرهنگی یا فرهنگساز است و در کنار آن فعالیت‌های جانبی ازجمله انتشارات، فروشگاه، آمفی‌تئاتر، برگزاری سمینار، جلسات علمی، کلاس‌ها و کارگاه‌های آموزشی برگزار می‌شود.

بنابراین موزه صرفا یک سالن نمایش اشیا نیست بلکه یک نهاد فرهنگی با فعالیت‌های متنوع همسوست، اما متاسفانه اغلب مدیران موزه‌ها با موزه‌داری نوین آشنا نیستند و به دلیل تغییر مدیریت‌ها و نداشتن تخصص لازم تنها در شکل و قالب موزه باقی مانده‌اند در حالی که ایران با پیشینه تاریخی و تمدنی خود ظرفیت‌های بسیاری دارد و می‌توان با ایجاد موزه‌های مناسب و چیدمانی استاندارد و متناسب با تعریف‌های امروزی موزه‌داری، نقش مهمی را در پیوند مخاطبانش با فرهنگ و پیشینه تاریخی برقرار کند.

سیما رادمنش - گروه فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها