میراث کهن شاهنامه به جامعه گردشگری پیوست

برج و بارو پیش از مرگ توس به مشهد رسید

شاهنامه، اثر ارزشمند ملی ماست که با مطالعه و درونکاوی ژرف‌تر به این نتیجه می‌رسیم ‌‌دیدگاه فردوسی نسبت به مبدا آفرینش، معاد، جهان، انسان، سرنوشت و... عمدتا بر باورهای مذهبی‌اش استوار است، باورهایی که از «قرآن و حدیث» ریشه گرفته‌اند. شوربختانه در سال‌های قبل از انقلاب اسلامی، این دست رویکردها چندان مورد استقبال نویسندگان نبوده است.
کد خبر: ۵۶۲۹۷۹
رویکرد دینی شاهنامه

به دیگر سخن نگریستن به داستان‌های شاهنامه با استفاده از دانش علوم دینی، بتازگی مورد توجه قرار گرفته است، بنابراین عمق این‌دریا بسیار است و هنوز پژوهندگان تمام دُر آن را نیافته‌اند. گفتنی است از سال ‌‌57 تا ‌87‌ تعداد 806 عنوان کتاب‌ درباره فردوسی و شاهنامه نگاشته شده و تنها 20 ‌عنوان کتاب متعلق به این میدانگاه است.‌

روح و رنگ اسلامی بویژه در بخش آغازین این تماشاگه راز دیده می‌شود، بنابراین بر ما مسلم می‌گردد ‌ فردوسی شیعه معتزلی است و از آموزه‌های متعالی قرآنی و مکتب اهل بیت‌(ع) سود جسته است. برای مثال مطابق این گفتار حضرت محمد‌(ص): «اول ما خلق الله العقل» فردوسی هم خرد را شالوده مطمئنی می‌داند:

به نام خداوند جان و خرد/ کزین برتر اندیشه بر نگذرد

به گفتار پیغمبرت راه جوی/ دل از تیرگی‌ها بدین آب شوی

چنان‌که می‌بینیم، فردوسی خود را در فضایی اسلامی می‌دیده است و در ادامه کلام خویش می‌گوید:

اگر چشم داری به دیگر سرای/‌به نزد نبی و علی گیر جای

چنان‌که قرآن می‌فرماید: «یا أیُّها الَّذین آمَنُوا استَجیبُوا ِللهِ وَ لِلرَّسولِ إذا دَعاکم لِما یُحییکم» (انفال، آیه 24) » اما این‌گونه سخن گفتن از خاندان پیامبر در برابر محمود غزنوی‌ شجاعت می‌خواهد؛ شجاعتی که تنها می‌توان در مردانی نظیر دِعبِل خُزاعی (قتل، 246 هـ . ق) سراغ گرفت.

همچنین در این اثر بزرگ به وضوح می‌توان گرایش برخی شاهان و شاهزادگان شاهنامه را به بی‌اعتباری جهان دید.

شاهزادگانی چون ایرج، سیاوش و کیخسرو که با نقش و عملکرد‌های خود، این گرایش به بی‌اعتباری جهان را به اثبات می‌رسانند .کیخسرو به مدد نام خدا که قطعا روزها و شب‌ها در همه حال با خود آهسته زمزمه می‌کرد، توانست تمام دیوان را هلاک کند. او به حقیقت مصداق آیه 37 سوره نور «رِجالٌ لاتُلهیم تجاره و لا بَیعٌ عن ذِکرِ اللهِ» است.‌

نغز این‌که در نگرش شاهنامه، زمانی که سختی‌ها به انسان روی می‌آورد، باید نیایش خداوند را بجا آورد و هرگاه انسان شاهنامه از پروردگار خویش خواهشی دارد، سر و تن می‌شوید و سر را سوی آسمان می‌کند و حتی روی بر خاک می‌مالد. در داستان هفت‌ خوان رستم، هیچ خوانی نیست که رستم مدح و ثنای خداوند را بجا نیاورده باشد.

به جایی که تنگ اندر آید سخن/‌پناهت بجز پاک یزدان مکن

همچنین در داستان رستم و سهراب می‌خوانیم:

اگر یار باشد جهان آفرین/ ‌چو نعل سمندم بساید زمین

زفتراک زین برگشایم کمند/ ‌بخواهم از ایرانیان کین نژند

طرفه این‌که شاهنامه از دریچه مسائل دینی مانند غنچه‌ای نشکفته است که هنوز سر در گریبان هزارتوی خود دارد و نیازمند نگاهی ریزکاوانه است.

زهرا قربانی‌پور‌ -‌‌ مدرس دانشگاه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها