محسن چاوشی
کد خبر: ۱۱۷۳۴۳۶
دل خون

وقتی که شب حکم شبیخون داد
صحرا پر از خون کبوتر شد
توی چشام دریای بارون و
توی گلوم بارون خنجر شد
از آب یاد مبهمی دارم
چون تشنه ام سیراب میمیرم
از مردم بزدل دلم خونه
از کوفه دلگیر دلگیرم
ای کاش پیش خواهرم بودم
تا باز مرهم رو پرم میذاشت
دستی بریده دست مظلومی
گل روی قبر مادرم میذاشت
ای کاش پیش خواهرم بودم
تا باز مرهم رو پرم میذاشت
دستی بریده دست مظلومی
گل روی قبر مادرم میذاشت
ایمان من بی وقفه رنجم داد
آزاده بودم پس جفا دیدم
مکر و دورنگی ظلم و بدقولی
از اهل دنیا کی وفا دیدم
دنیای بی ارزش چه میدونه
کی غصه داره کی دلش خونه
این درده که غمگین تر از درده
این خونه که قرمزتر از خونه
حس میکنم از دور از نزدیک
عطر حرم عطر شهیدا رو
بیزارم از این خیل ابن الوقت
پس میزنم ابن الیزیدا رو
ای کاش پیش خواهرم بودم
تا باز مرهم رو پرم میذاشت
دستی بریده دست مظلومی
گل روی قبر مادرم میذاشت
ای کاش پیش خواهرم بودم
تا باز مرهم رو پرم میذاشت
دستی بریده دست مظلومی
گل روی قبر مادرم میذاشت

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها