درحاشیه بازداشت امیر تتلو و بازتاب‌هایش؛

به نام دوستی

چند روز پیش امیر تتلو یکی از خوانندگان مشهور زیرزمینی دستگیر و بازداشت شد. البته هنوز معلوم نیست که به‌طور مشخص به چه اتهامی این اتفاق رخ داده است. در بدو انتشار خبر، این نکته مطرح شد که پخش موزیک-ویدئوهای او از رسانه‌های فارسی‌زبانِ بیگانه، دلیل این دستگیری بوده؛ ولی چندی بعد هم گفته شد اتهام او ارتباطی به فعالیت‌های موسیقایی‌اش ندارد و مشکل‌اش «امنیتی» است. تا اینجای کار همه‌چیز فرضیه است و چیز واضحی وجود ندارد. امیر بهاری/ روزنامه نگار
کد خبر: ۶۲۳۵۶۹
به نام دوستی

چند روز پیش امیر تتلو یکی از خوانندگان مشهور زیرزمینی دستگیر و بازداشت شد. البته هنوز معلوم نیست که به‌طور مشخص به چه اتهامی این اتفاق رخ داده است. در بدو انتشار خبر، این نکته مطرح شد که پخش موزیک-ویدئوهای او از رسانه‌های فارسی‌زبانِ بیگانه، دلیل این دستگیری بوده؛ ولی چندی بعد هم گفته شد اتهام او ارتباطی به فعالیت‌های موسیقایی‌اش ندارد و مشکل‌اش «امنیتی» است. تا اینجای کار همه‌چیز فرضیه است و چیز واضحی وجود ندارد.
در کنار این رخداد ناخوشانید، اتفاقی دوست‌داشتنی رخ داد؛ «رضا صادقی» فارغ از دلایل و گمانه‌زنی‌ها از دستگیری یک هنرمند جوان موسیقی ابراز ناراحتی کرد. صادقی در متنی صمیمانه از اینکه هنرمند جوانی در بند شده گلایه کرد. از آنجایی که اطلاعات دقیقی از دلایل این اتفاق در دست نیست، نمی‌توان اظهار نظری دقیق کرد؛ ولی همراهی و همدلی «رضا صادقی» پیام زیبا و البته بسیار ساده‌ای به همراه دارد؛ اینکه هنرمندان موسیقی می‌توانند فارغ از سبک و نوع کارشان همراه و همدل باشند. جالب این است که نکته‌ای به این سادگی تبدیل به یکی از جدی‌ترین بحران‌های موسیقی در ایران شده است.
 موسیقیدانان ایرانی همدیگر را دوست ندارند. این یک واقعیت است. چند هفته پیش نوشتم که نمی‌شود فلان خواننده مشهور پاپ را نقد کرد، چرا که طرفدارانش بر می‌آشوبند. اینکه طرفداران، اینگونه با خط‌کشی و پیش‌فرض‌های شخصی رفتار کنند، رفتاری نادرست است؛ ولی اگر این نکته را مد‌نظر داشته باشیم که هنرمندان موسیقی همدیگر را دوست ندارند، این نوع طرفداری هم خیلی عجیب نخواهد بود. اهالی موسیقی در ایران کنش و واکنش‌های دوستانه­ای با هم ندارند.
 نقطه‌ی اوج همراهی و همدلی هنرمندان موسیقی ایران در زمان انقلاب 57 دیده شد؛ زمانی که جریانی مثل جریان «چاووش» شکل گرفت و به گواه هنرمندانِ «چاووش»، رفاقت‌هاشان در شکل‌گیری این جریان موسیقایی-اجتماعی بسیار مهم بود. حالا از آن چاووش چه مانده است؟ رفقایی که -حتی برای حفظ ظاهر و درآمدزایی- حاضر نیستند با یکدیگر روی صحنه بروند. اینکه اهالی «چاووش» گرد هم بیایند و با هم آن قطعات ماندگار را دوباره اجرا کنند، برای نگارنده جذابیتی ندارد؛ ولی ظاهراً مردم بسیار دوست دارند که این اتفاق بیفتد، که گویا نخواهد افتاد. چون فلان استاد، پنجه‌ی فلانی را دیگر قبول ندارد و آن خواننده اگر 90 درصد درآمد عایدش نشود، نمی‌آید و...
 در صورتی که دوستی موسیقیدانان بزرگ نیم‌قرن اخیر، با موسیقی‌شان عجین شده است. هنرمندان بسیاری هستند که با دلیل موسیقایی و البته بیشتر به دلایل انسان‌دوستانه آثار مشترک عرضه می‌کنند، آثاری که حتی توجیه اقتصادی بهتری هم دارد و این حال خوش دوستی در موسیقی‌شان نمود پیدا می‌کند. اساساً در اغلب اجراهای هنرمندان تراز اول، دوستانی هم هستند که به عنوان همکار با آنها روی صحنه می‌آیند و گرمای خاصی به اجرا می‌دهند. نوازندگان مهمانی که گاهی اوقات حتی قد و قواره‌شان از میزبان بلندتر است و کسی هم فکر نمی‌کند فلان استاد خودش را پایین آورد و با فلان هنرمند جوان‌تر یا کمتر شناخته‌شده روی صحنه رفت.
 از سوی دیگر، مرزی که روی کاغذ در مورد سبک‌های موسیقی کشیده شده، در ایران در میان هنرمندان وجود دارد و این مسئله هم در دوستی‌ها تأثیرگذار بوده است. مثلاً اهالی موسیقیِ سنتی، موسیقیِ پاپ و راک را چندان جدی نمی‌گیرند و اهالی پاپ هم موسیقی سنتی را خسته‌کننده می‌دانند.
 البته در چند ماه اخیر اوضاع کمی بهتر شده است. جشن «موسیقی ما» که به زودی نسخه ویدئویی آن منتشر می‌شود؛ سرآغاز گرد هم آوردن هنرمندان سبک‌های مختلف زیر یک سقف بود. تداوم چنین رویدادهایی بسیار یاری‌رسان خواهد بود؛ اما چه‌بهتر که خود هنرمندان و طرفداران‌شان پیش از هر چیزی به هم احترام بگذارند و همدیگر را دوست داشته باشند.

منبع: موسیقی ما 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها