در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
به نظر من تار، مادر سازهای ایرانی است. اما امروزه بعضی از نوازندگان جوان به گونهای ساز میزنند که صدای سی تار هندی هم در سازشان شنیده میشود. نواهای ترکی هم در کارشان هست. کارهای امروزی به دل نمینشیند چرا که جوانان فقط به تکنیک فکر میکنند. هنوز هم که هنوز است وقتی با بچههای هنرجو ردیف کار میکنم، خودم لذت میبرم. متاسفانه خیلیها ردیف را عوض کرده و ساز را با آکروبات اشتباه گرفتهاند.
صدای سازی که از نواختن آقای مجد یا آقای شریف و مرحوم شهناز شنیده میشد بی نظیر بود و اصالت داشت. امروزه صدای تار کمتر شنیده میشود. شما هنوز هم که کارهای قدیمی را گوش می کنید، لذت میبرید. آهنگها، شعرها و همه جوانب آن کارها ماندگار هستند. این در حالی است که در مواجهه با کار امروزیها حاضر نیستید حتی اگر یک بار کاری را شنیدید، دوباره آن را گوش دهید؛ چراکه دیگر موسیقی آن رنگ و بو را ندارد. نه در آهنگ، نه در شعر و نه درملودی.
ذکر خاطرهای در این مجال خالی از لطف نیست. آقای خرم کنسرتی برگزار کردند. من هم به کنسرتشان رفتم،کارشان سه نوازنده داشت و خوانندهای هم در کار نبود. همین که شروع به نواختن کردند، 1800 خواننده برایشان خواندند. تو ای پری کجایی، شمع و پروانه و تمام آهنگهای معروفی که مردم آنها را در ذهن سپردهاند با هم آوایی حاضران در سالن اجرا شد.
دلیل اشارهام بهاین موضوع این بود که بگویم کار نوازندگان در روزگار جوانی من از دل بود و لاجرم بر دل مینشست. این در حالی است که ملودی و شعرهایی که امروزه ساخته میشوند رنگ و بوی گذشته را ندارند؛ آن موقع آهنگسازان و شاعران دور هم جمع میشدند و با هم رفت و آمد داشتند. همدیگر را قبول داشتند؛ وقتی یک ملودی به نظر یکی از آنها میرسید، در جمع مطرحش میکرد و شاعر یکی دو بیت برایش میسرود و بعد میرفت شعر را کامل میکرد.
عدهای از جوانان بلاهای زیادی بر سر موسیقی آوردهاند فقط بهاین دلیل به قائل به ردیف نیستند. اما ردیف به تعبیر من الفبای موسیقی ما است؛ اول باید آن را بیاموزید تا بتوانید جملههای جدید بسازید. امثال علیزاده و متبسم هم بداهه نوازی دارند اما موسیقی ایرانی اصالتش را در کارهای آنها از دست نمیدهد. دیگرانی هم هستند که نمیدانند چه کار میکنند؛ کارشان ضربه زدن به اصالت موسیقی یک مملکت شده است. باید جایگاه موسیقی سنتی ایرانی حفظ شود. در غرب هم با وجود سبکهای مختلف، از پاپ و راک و ...، هنوز وقتی موسیقی کلاسیک موتزارت پخش میشود، سالنها مملو از جمعیت هستند. سبکهای دیگر هم کار خود را میکنند و شنونده خودشان را دارند. اگر قرار باشد اینگونه در موسیقی ایرانی پیش برویم، نمیدانم چه خواهد شد.
یکی از شاگردانم که برای آموختن ردیف آمده بود، بعد از درس به من گفت: رفته بودم جای دیگر برای آموزش ردیف، اما شما طوری ردیف را میزنید که عاشق این شدهام بیایم پیش شما؛ درست است که ردیف را باید مو به مو اجرا کرد، اما خلاقیت هم عنصر مهمی است. نباید مثل بعضیها آنقدر متعصب باشیم که تنها روی یک ردیف اصرار کنیم. خیلیها میگویند فقط ردیف میرزا عبدالله؛ اما در سال 1336 بزرگان دور هم جمع شدند و تصمیم بر این شد که ردیف موسی خان معروفی بهعنوان ردیف مرجع، استفاده شود. الان عدهای تعصب بیجایی روی ردیف میرزا عبدالله دارند؛ اما این ردیف آنقدر دستکاری شده که حد ندارد. آن موقع که در دانشکده تدریس میکردم، به دانشجویان میگفتم هر ردیفی را که کامل بلدی بزن؛ اما امروزه عدهای غیر از میرزا عبدالله را قبول ندارند. از نظر من کاملترین ردیف ساز تار در ایران، ردیف موسی خان معروفی است. بعضی از دست اندرکاران امروز موسیقی ایرانی، اهلیت و حسناخلاق گذشته را از یاد بردهاند و اگر قرار باشد اینگونه پیش برود، موسیقی را نابود میکنند.
خدا کند آنها که سیاستگذار فرهنگی هستند بتوانند موسیقی را نجات دهند و برای هنرمندان ارزش قائل شوند. من بارها گفتهام کار خوب آن است که وقتی هنرمندان در قید حیاتند، به خانه شان بروند و ببینند چگونه زندگی میکنند، حالشان چطور است؛ اینکه بعد از فوت یک هنرمند بزرگداشت بگیرند، به کار نمیآید. انشاءالله کسانی بیایند که درک خوبی از موسیقی داشته و قدرت این را هم داشته باشند که موسیقی را حمایت کنند.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر