جام جم نوا: علی رهبری مدتی است که درگیر حاشیه‌های یک اجرای سال‌های گذشته خود در سرزمین‌های اشغالی است. او حالا تحریم اسرائیل را تصمیم بزرگ خود می‌خواند و می‌گوید: من با افتخار هر اجرای ارکستر سمفونیک تهران در فلسطین را رهبری می‌کنم.
کد خبر: ۷۸۷۵۸۵
ماجرای کنسرت رهبر ارکستر ایرانی در اسراییل!

ارکستر سمفونیک تهران پس از دوسال تعطیلی کارش را از سر گرفته و همین دیروز بود که برنامه اجراهای ارکستر در ۶ ماه آینده منتشر شد. اما هنوز هم نکات مبهمی درباره رهبر این ارکستر وجود دارد. علی رهبری که پس از کش‌وقوس‌های فراوان رهبر ارکستر سمفونیک تهران شد، سال‌های بسیاری در اروپا و کشورهای دیگر مشغول تحصیل و رهبری ارکستر بوده است. تقریبا همه اهالی موسیقی درباره توانایی‌های فنی او شناخت دارند. اما نکته‌ای در کارنامه علی رهبری وجود داشت که حاشیه‌های زیادی درباره او ایجاد کرده بود و بارها و بارها در رسانه‌ها طزح شده بود.

همه این حاشیه‌ها به رهبری کنسرتی در خاک سرزمین‌های اشغالی و به دعوت رژیم اسرائیل برمی‌گشت. این همان اتفاق و اتهام ناخوشایندی است که علی رهبری را به چالش می‌کشد. مسأله اسرائیل یک مسأله جدی است که تقریبا تمامی جامعه ایرانی موضع خود با آن را مشخص کرده‌اند. این مسأله رنگی انسانی دارد و پیش‌قراول این مسیر چند سالی است که هنرمندان و ورزشکاران و افراد محبوب میان مردم شده‌اند. اما این مسأله درباره علی رهبری روز به روز جدی‌تر مطرح می‌شد و همچنان بدون پاسخ رها شده بود. حکایت چه بود؟ ماجرای این اجرا چه بود؟ آیا این اجرا نشان دهنده همراهیِ علی رهبری با رژیم صهیونیستی است؟ شاید یکی از بهترین روش‌ها در رسیدن به پاسخ این سوالات به جای ساعت‌ها خبرسازی و گمانه‌زنی این باشد که بی‌پرده و صریح با علی رهبری در میان گذاشته شود و نظر صریح او درباره رژیم صهیونیستی و جنایت‌هایش و آن اجرای حاشیه‌ساز پرسیده شود. شرح ماجرا از علی رهبری را در ادامه می‌خوانید:

آقای رهبری، خیلی صریح و رک موضوعی را با شما مطرح می‌کنم و علاقمندم که توضیحات شما را درباره این مسأله که حواشی زیادی را هم برای خود شما به همراه داشته است، بشنوم. شما سال‌ها پیش به سرزمین‌های اشغالی رفتید و آنجا به اجرای برنامه پرداختید. همین مسئله یکی از نکاتی است که این روزها درباره شما شائبه‌های بسیاری به وجود آورده است. ماجرای این اجرا حقیقت دارد و اگر چنین بوده چرا با توجه به موضع‌گیری صریحی که مردم و حتی جمع بسیار زیادی از هنرمندان ایرانی و جهانی در قبال جنایات این رژیم داشتند، به چنین اجرایی تن داده‌اید؟ اگر در خاطر داشته باشید درباره جنگ ۵۸ روزه غزه این هنرمندان بودند که به شدت در قبال کشتارهای آنان واکنش نشان دادند.

هیچ چیز پنهانی نبوده است. من دو سال پیش از انقلاب، ایران را ترک کردم و خب طبیعی بود که در دوران قبل از انقلاب، مسائلِ کنونی درباره رژیم صهیونیستی مطرح نبود و رابطه ایران قبل از انقلاب با این رژیم عادی بود. وقتی من در مسابقات جهانی فرانسه مقام نخست را کسب کردم و درست یک سال بعدش (یک سال پیش از انقلاب) نیز در مسابقات جهانی سوئیس مدال نقره را بُردم، با پیشنهادهای بسیاری برای کار در سراسر جهان مواجه شدم که البته چنین پیشنهادهایی برای کسی که دو جایزه معتبر جهانی را برده امری طبیعی بود. کشورهایی مانند آلمان، ایتالیا، اتریش، سوئیس و مکزیک به من پیشنهاد کار داده بودند و من هم به بسیاری از این کشورها رفتم و کار کردم. در سال‌های پس از انقلاب و هم زمان با جنگ ایران و عراق، رژیم صهیونیستی نیز به من پیشنهاد کار داد که البته هرگز برای من اولویت نداشت.

یعنی چطور شما با ماهیتِ رژیم صهیونیستی آشنا نبودید و نمی‌دانستید که چنین کشوری چگونه به وجود آمده و چه کارهایی انجام داده است؟
راستش را بخواهید آن زمان در جریان جنایت‌های این رژیم نبودم و کارهایی که در زمینه موسیقی داشتم تمام وقتم را به خود اختصاص داده بود. پیگیر این مسائل هیچ‌وقت نبودم. می بایست تمام وقتم را به کارهای موسیقی اختصاص می‌دادم. در آن سال‌ها به جز موسیقی تنها مسئله ای که ذهنم را به خود مشغول کرده بود سرنوشتِ جنگ ایران و عراق بود.

پیشنهاد رهبری ارکستر در سرزمین‌های اشغالی را خودِ رژیم صهیونیستی مطرح کرد؟

پیشنهاد کار از سوی یک کمپانی اتریشی با من مطرح شد. کار به جایی رسید که قرار شد ۳۶ صفحه از آثار چایکوفسکی را با ارکستری ضبط کنیم که بیشتر نوازندگانش روسی بودند. کمپانیِ برگزار کننده این کنسرت‌ها به دلیل این که امکان اجرای این برنامه ها در روسیه وجود نداشت، تصمیم گرفتند که کنسرت‌ها در سرزمین‌های اشغالی برگزار شود. حدود سال ۱۹۸۵ و همزمان با جنگ ایران و عراق بود که به آنجا رفتیم و یکی از ۳۶ کنسرت برنامه ریزی شده را اجرا کردیم. آن زمان بیشتر حساسیت ما ایرانیان بر روی کشور عراق بود و چندان درباره رژیم صهیونیستی اطلاعاتی نداشتم. پس از آنکه به اتریش برگشتم درباره این اجرا با مادرم و آقای مهندس محمد توکلیان که دوست صمیمی من است، صحبت کردم. آقای توکلیان به من گفت که علی جان ایرانیان خیلی خوششان نمی آید که تو آنجا کاری انجام دهی ولو این که برای موسسه‌ای اتریشی باشد و یا این که با پاسپورت اتریشی کارت را انجام دهی. یادم هست که حتی این توجیه را هم به انتقاد گرفت که مردم ما کاری به این ندارند که از نظر قانون اتریش این کار تو هیچ منعی نداشته باشد، تو را ایرانی می‌شناسند و از این رژیم متنفرند. مادرم نیز تاکید کرد که این پروژه را رها کنم. من هم پس از این توصیه ها همه پروژه را رها کردم.

و شما پس از آن یک اجرا تمام پروژه را لغو کردید؟

بله. ۳۵ اجرایش مانده بود.

خب فکر می‌کنم این ماجرا را خیلی‌ها نمی‌دانستند و اجرای شما را کاملاً از سر آگاهی و در مسیر ضد مسیر جهانی در ضدیت با جنایت‌های این رژیم تصور می‌کردند. البته این حرف‌ها را هیچ‌وقت نزده بودید. امروز و پس از گذشت تقریبا ۳۰ سال از آن اتفاق، از تصمیمتان راضی هستید؟ مهمترین دلیلتان برای چنین تصمیمی چه بود؟

این از تصمیم‌های بزرگ من بود و با این که هیچ دلیل قانع کننده‌ای هم نداشتم که برای لغو اجراها به کمپانی ارائه کنم، اما برای شاد کردن مادرم که انسانی معتقد بود حضورم در تمام اجراها را لغو کردم. اکنون از آن زمان ۲۵ سال می‌گذرد و فکر می‌کنم که اصلا کار اشتباهی نکرده‌ام و بعد از آن نیز هیچ پیشنهاد کاری از طرف رژیم صهیونیستی قبول نکردم.

بعد از آن که ۳۵ اجرای باقی مانده را لغو کردید، کمپانی اتریشی اعتراضی نکرد یا فشاری نیاورد که چرا اجراها را لغو کرده‌اید؟

نمی توانستند فشاری به من بیاورند. با توجه به گرایشات دولت آن‌ها، من گفتم که ارکستر کیفیت خوبی ندارد و بهانه تکنیکی آوردم.

اگر می دانستید که این رژیم تا آن زمان چه جنایت‌هایی در حق مردم فلسطین انجام داده، باز هم پیشنهاد آنان را می‌پذیرفتید؟

حقیقتاً، اصلا قبول نمی‌کردم. اگر از همان اول درباره جنایت‌های این رژیم مطلع بودم چنین اجرایی را اصلا قبول نمی‌کردم. من هیچ نیازی به پیشنهاد آنها نداشتم. ممکن بود که پیشنهاد آنها برای بسیاری جذاب باشد اما من هیچ نیازی به پیشنهاد آنها نداشتم.

مطالعه‌ای هم درباره ماهیت این رژیم نداشتید؟

به هیچ وجه. آن زمان چندان به این مسائل فکر نمی‌کردم و تنها از این سر دنیا به آن سر دنیا می‌رفتم تا ارکسترهای مختلف را رهبری کنم.

این روزها هم پر واضح شده است که رژیم صهیونیستی دشمنِ مسلم مردم ایران است و در بسیاری از فشارها و ترورها علیه مملکت ما نقش داشته است. شما گفتید به پیشنهاد و توصیه مادر و یکی از دوستانتان اجرا در سرزمین‌های اشغالی را لغو کردید. آیا این کار شما با این انگیزه انجام نشد که روزی بتوانید به ایران بازگردید؟

آن زمان من هیچ برنامه‌ای برای برگشتن به ایران نداشتم. وقتی ۳ سال پیش از انقلاب ایران را ترک کردم احساس کردم که برای شغلم و کارم در ایران هیچ جایگاهی وجود ندارد و ایران جای من نیست. زمانی هم که تصمیم به لغو اجرا در سرزمین‌های اشغالی گرفتم هیچ تصمیمی برای بازگشت دوباره به ایران نداشتم. بعدها بود که این عشق در من به وجود آمد که به ایران بازگردم. ارزش این تصمیم برای خودم بسیار زیاد است چرا که آن زمان هیچ تصمیمی برای بازگشت به ایران نداشتم و من این تصمیم را برای احترام به مردم کشورم گرفتم.

یعنی با این که برنامه‌ای هم برای بازگشت به ایران نداشتید، برنامه اجراها در سرزمین‌های اشغالی را لغو کردید؟

بله. بیشتر به خاطر مادرم و به خاطر مسائلی که آقای توکلیان برایم تعریف کرد این تصمیم را گرفتم. همه می‌دانند که من احتیاجی به چنین ارکستری نداشتم. در بروکسل، اسپانیا و پراگ رئیس شدم و هیچ احتیاجی به ارکستری که احتمالا حاشیه هم دارد، نداشتم.

بعد از آن پیشنهادی از طرف رژیم صهیونیستی برای رهبری ارکستر داشتید؟

صددرصد. مرتب. اغلب سولیست‌هایی که به کشورهای بزرگ دنیا می‌آمدند من را می‌شناختند و همیشه به من پیشنهاد می‌دادند که چرا آنجا نمی‌آیی؟ و من همیشه می‌گفتم نه! بعدها هم اعتراض‌هایی به رژیم صهیونیستی به دلیل جنایت‌هایش داشتم.

خب شما گفتید سفر به کشورهای زیادی داشتید. ما هنرمندان و موزیسین‌های زیادی را می‌شناسیم که در سرتاسر دنیا حداقل درباره این رژیم موضع‌گیری دارند و البته سختی‌ها و هزینه‌های زیادی را هم برای مقاومت در برابر این موضع انسانی خود پرداخت کرده‌اند. دیدگاه دیگر موزیسین‌های دنیا درباره رژیم صهیونیستی چگونه است؟

گمان نکنید که در کشورهای دیگر همه با رژیم صهیونیستی موافقند. حتی خیلی از موزیسین‌های یهود هستند که با اعمال صهیونیست‌ها مخالفند. معروف ترین آنان آقای «بارن بویم» است که معروف‌ترین رهبر ارکستر دنیا است. در برلن ارکسترهایی را رهبری کرده که من هم رهبری کرده‌ام. «بارن بویم» نه تنها از فلسطینیان حمایت کرده و برایشان ارکستر درست کرده، بلکه نخستین یهودی‌‌ای است که شهروندی فلسطین را پذیرفته است.

بنیادی به نام همین آقای «بارن بویم» وجود دارد که برخی معتقدند «این بنیاد تحت ساختار دیپلماتیک رژیم صهیونیستی قرار دارد و تفکر حاکم بر آن پذیرش سلطه اسرائیل بر فلسطین و سپس زندگی به اصطلاح آرام فلسطینی‌های تحت سلطه اسرائیلی‌ها است». این بنیاد را ساخته شده خود آنان می‌دانند و این یک تحلیل هم درباره همین بویم است. البته برخی هم این گمانه را خیلی بدبینانه می‌بینند و می گویند او در تراز یک هنرمند حرکتی ارزشمند را شروع کرده است. تصور می‌کنم این گمانه را هم در گفت‌وگو با خود او می‌توان به بحث نشست و به جای گمانه‌زنی می‌توان نظر صریح او را از زبان خودش شنید. حالا به نظر شما اگر «بارن بویم» را به ایران دعوت کنید، چنین دعوتی را می‌پذیرد؟

می‌آید. دعوت شده که به ایران بیاید. البته این دعوت از طرف من نیست، خودش می‌خواهد که بیاید.

در سال های گذشته در جریان جنایات اسرائیل بوده‌اید؟

بله. بسیار با تنفر. من تنها نیستم. اغلب نوازندگان خیلی خوب، کسانی هستند که با چنین جنایت‌هایی مخالفند. فکر نمی‌کنم هیچ آدم عاقلی با چنین جنایت‌هایی موافق باشد. همین هفته گذشته بود که آقای «زوبین مهتا» که اصالتی هندی دارد و در مناطق اشغالی ارکسترهای بسیاری را رهبری کرده است، در مصاحبه ای گفته: «اسرائیل دارد همه جا را از دست می‌دهد، اروپا را از دست داده و امریکا را نیز دارد از دست می‌دهد». این مسئله‌ای طبیعی است که هنرمندان با جنایت‌ها مقابله کنند. آن زمان هم اگر من مانند امروز مطلع بودم هرگز، حتی یک اجرا در سرزمین‌های اشغالی را نمی‌پذیرفتم. آن زمان مانند امروز نبود که رسانه‌های مجازی و خبرگزاری‌های مختلف وجود داشته باشد و دسترسی به اطلاعات و اخبار به راحتی انجام شود. آن زمان بیشتر نگرانی من جنگ ایران و عراق بود.

در سال‌های اخیر شاید جدی‌ترین حرکتِ ضد اسرائیلی در میان هنرمندان جهان که خیلی نمود رسانه‌ای بیشتری پیدا کرد را «راجر واترز» انجام داد. او کمپینی برای تحریم رژیم صهیونیستی راه‌اندازی کرد و از هنرمندان دیگر هم خواست تا این رژیم را تحریم کنند. شما هم نمی‌خواهید به این کمپین بپیوندید؟

من حدود ۳۰ سال است رژیم صهیونیستی را تحریم کرده‌ام.

حال برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین برنامه خاصی دارید؟

به نظرم باید کنسرتی در فلسطین برای ما بگذارند. من با افتخار ارکستر را رهبری می‌کنم. همان‌گونه که قرار است با چین ارکستری مشترک تشکیل دهیم و می‌توانیم با فلسطین هم ارکستری مشترک داشته باشیم.

شاید امکان رفتن ارکستر سمفونیک تهران به فلسطین نباشد.

خب ما می‌توانیم که آنان را دعوت کنیم که به ایران بیایند و اجرایی مشترک از نوازندگان فلسطینی و ایرانی داشته باشیم. باز هم تاکید می‌کنم که زندگی من از کودکی تا کنون همیشه روشن و شفاف بوده و حتی یک هفته از عمر من چیزی پیش نیامده که برای همه مشخص نباشد.(تسنیم)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها