عناصری در تعریف فرانسوی نقد که از چند فرهنگ لغت و دائره‌المعارف استخراج شده، عبارتند از: جدی، خطر، مهم، پیچیده، درهم تنیدگی، دشوار، هدفمند، تهدیدکننده، روشمند، خردورز، محکم، نکوهش‌‌گر، صدمه زننده، مشاهده، قضاوت، امتحان و ارزیابی. باید بگویم دو نوع نقد، نقد ساختاری و محتوایی داریم. وقتی بحث نقد به میان می‌آید باید گفت نقد ظرافت دارد و بسیار هم جدی ‌ است.
کد خبر: ۸۴۵۲۶۸
نقد و انتقاد نیازمند روش مناسب است

نقد حیثیتی

نقدهایی که من در ایران با آن برخورد داشتم نقدهای شخصی و حیثیتی بوده است. این برخوردهای شخصی و حیثیتی از نگرش فرد به مقوله‌های پژوهش و آگاهی ناشی می‌شود و علاقه فرد پژوهشگر برای رفتن به سمت اثبات‌گرایی در پژوهش را نشان می‌دهد، همچنین می‌تواند نشان‌دهنده اعتقاد داشتن فرد به قطعیت و محکم بودن کار خودش باشد، که این البته خصوصیت مثبتی نیست.

وقتی کسی فکر می‌کند امری قطعی است، از آن دفاع می‌کند. وقتی به سمت اثبات‌گرایی می‌رویم از آن دفاع می‌کنیم. به همین خاطر حتی اگر نقد خوب و آگاهی‌بخشی هم مطرح شود، با واکنش منفی با آن برخورد می‌شود.

اگر قرار است برخوردمان با نقد حیثیتی باشد، باید حیثیت علمی در نظر گرفته شود نه حیثیت شخصی. برای رسیدن به این وضع باید به بحث روش‌شناسی و مقوله پژوهش توجه و دقت کرد. همه می‌دانند پژوهش خوب باید از پرسش خوب شروع شود، ولی گرایش اساسی باید این‌گونه باشد که در انتهای پژوهش، به سؤالات خودمان پاسخ دهیم. اگر به این سؤالات جواب داده نشود، پژوهش زیر سؤال می‌رود. به نظر من بهترین پژوهش، آن است که با یک یا دو سؤال شروع شود و با چند پرسش تمام شود. اگر پژوهش با پاسخ صرف به سؤالات ابتدای تحقیق تمام شود به روش آن باید شک کرد. وقتی از پرسش شروع می‌کنیم و به پرسش می‌رسیم نگران بحث نقد نیستیم و حیثیتی برخورد نمی‌کنیم، اگر هم پرسشی باشد به پرسش‌های ابتدای تحقیق اضافه می‌شود.

موضوع نقد، حقیقت یا شخصیت

در پژوهش اصلا حقی نداریم، تنها روش است که حق دارد. این که در مقام دفاع نقد بگوییم من سال‌ها روی این موضوع تحقیق کردم و من سندها را دیدم و‌... یعنی برای خود حق قائل شده‌اید، اما در پژوهش حقی وجود ندارد. ریشه حق به قطعیت و نگاه اثبات‌گرایانه به پژوهش برمی‌گردد. وقتی محقق خود را صاحب حق می‌داند لزوما کسی که موافق شما صحبت نمی‌کند و چنین نگاهی ندارد از حوزه حق خارج شده است. بنابراین چیزی که در بحث نقد علمی مهم و پایه‌ای است، بحث تغییر نگرش به بحث پژوهش و روش است.

اگر سنگ بنای کار پژوهشی که آگاهی یافتن و آگاهی‌رسانی و شناختن شناخت است را نادیده بگیریم، تنها به‌عنوان تکنیسین اشتباهات را می‌بینیم و نمی‌توانیم نقد علمی ارائه کنیم. بنابراین هم پژوهشگر باید با مقوله نقد، علمی برخورد کند و هم ناقد. کسی که نقد علمی می‌نویسد باید بداند کارش چه زمانی آغاز و چه زمانی به پایان می‌رسد. باید شخص دیگری باشد تا به نقد پاسخ دهد یا حداقل پژوهشگر اول به آن پاسخ دهد، اما در ایران با شتاب پاسخ داده می‌شود. گاهی وقت‌ها می‌بینم نقدهای خوبی آغاز می‌شود، اما با شتاب بسیار سرگیجه‌آوری به سمت جدل و کارزار حیثیتی می‌رود که از حیثیت علمی خارج و وارد حیثیت شخصی می‌شود. پژوهشگر و نقدکننده باید حد و مرزهای خود را بدانند.

رابطه نقد و زندگی پژوهشگرانه

کسی که مشی پژوهشگری و علمی را در زندگی اختیار کرده، باید نقاد خوب باشد و نقاد خوب، باید پژوهشگر خوب باشد. این که افرادی تنها نقد بنویسند مناسب نیست. وقتی کسی نتواند یک پژوهش روشمند را سامان و انجام دهد و فقط در کمند این کار بیفتد که تنها نقد کند، کار مناسبی نیست. نقد در فرهنگ عامه ما یعنی ایراد گرفتن و دست انداختن و افتخار کردن و...، این کار نقص ایجاد می‌کند و به‌سرعت در روندی می‌افتد که نتیجه‌ای جز تخریب ندارد.

به نظرم نقد خوب از بررسی پرسش‌های سخن دیگران و پژوهش آنها شروع می‌شود، ولی در نقدهایی که به‌سرعت از بخش اصلی پژوهش به محتوا می‌رسد‌ پرسش‌ها نقد نمی‌شوند. ابتدا باید پرسش‌ها بررسی شود.

دکتر محمود دلفانی

‌ رئیس آموزشکده عالی روش‌شناسی علوم انسانی در پاریس

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها