در تمام دنیا فروشگاه‌های بزرگ و زنجیره‌ای را رهبران قیمت یا لیدرپرایس می‌نامند. علت این نامگذاری این است که این فروشگاه‌‌ها چون اقدام به خرید انبوه، مستقیم و مداوم کالا از تولیدکنندگان می‌کنند، می‌توانند قیمت‌ها را در بازار تعیین کنند و در معادلات آن تاثیرگذار باشند. بدیهی است هرقدر نظام توزیع کالا از عرضه مویرگی یا خرده‌فروشی فاصله گرفته و شمار واحدهای عرضه‌کننده کالا کاهش یابد، هزینه‌های تمام شده کالا کاهش خواهد یافت و ضمنا عوامل موثر در رشد قیمت تمام شده نیز کمتر و کمتر می‌شود.
کد خبر: ۷۹۱۱۴۷
فروشگاه های زنجیره ای ؛ رهبران قیمت

روشن است صرفا هزینه‌های تولید و سود تولیدکننده نیست که قیمت نهایی فروش یک کالا به مردم را تعیین می‌کند، بلکه عواملی چون هزینه حمل و نقل، هزینه پخش و هزینه‌های سر بار ناشی از دست به دست شدن متعدد کالا باعث می‌شود قیمت نهایی فروش آن به طور قابل توجهی افزایش یافته و حتی درباره برخی کالاهای خاص به چند برابر ارزش واقعی آن برسد. اینچنین است که در کشورهای پیشرفته چون به این نتیجه رسیده‌اند که رفتار دستوری به بازار جواب نمی‌دهد و لاجرم باید هزینه‌های طبیعی تولید کالا به همراه سود تولیدکننده را در نظر گرفت تا وی بتواند به تولیدش ادامه دهد، به دنبال کاهش قیمت نهایی کالا از راه کاستن از هزینه‌های سر بار پس از تولید رفته و ظاهرا به درستی نیز رفته‌اند. به عبارت بهتر، این کشورها به جای آن که اثر تورم و سایر عوامل طبیعی در هزینه تولید را نفی کنند، تلاش کرده‌اند هزینه‌های پس از آن را مدیریت کنند. یگانه ابزار مدیریت این هزینه‌ها نیز در اختیار فروشگاه‌های زنجیره‌ای و بزرگ یا همان‌ هایپرمارکت‌هاست. این فروشگاه‌ها کالا را انبوه و دائمی می‌خرند و لذا برای تولیدکننده صرف می‌کند که از توزیع بخش عمده کالای خود به شبکه مویرگی و خرده‌فروشی خودداری کرده و آن را به فروشگاه بزرگ بفروشد و به لحاظ تجاری با مشتریان کمتری سر و کله بزند و ضمنا ریسک فروش کالایش را نیز کاهش دهد.

این اقدام باعث می‌شود تولیدکننده هزینه حمل‌ونقل کالا تا مشتری جدید را خود به عهده بگیرد؛ چراکه مشتری بزرگ، وی را از پرداخت حق‌العمل و درصدی از سود به شرکت یا شرکت‌های پخش کالا در شبکه مویرگی معاف کرده است. لذا به صرفه است که وی هزینه حمل‌ونقل را جزو هزینه‌های خود به حساب آورده و آن را در دل قیمت فروشش طوری هضم و حل کند که قیمت‌های قبلی‌اش افزایش نیابد. به این ترتیب در یک سوی ماجرا، تولیدکننده راضی و دستش برای کاهش قیمت تمام شده‌اش باز است، اما در سوی دیگر ماجرا، هایپرمارکت مربوط چون کالا را انبوه و دائمی می‌خرد، دستش از دو سو برای کاهش هزینه باز است. از یک سو چون مشتری عمده است، می‌تواند از تولیدکننده تخفیف بیشتری بگیرد یا مثلا با خرید اعتباری و مدت‌دار کالا، هزینه‌‌هایش را کاهش دهد و از سوی دیگر می‌تواند فرمول سودآوری خود را از فروش کمتر، سود بیشتر به فروش بیشتر، سود کمتر تغییر دهد؛ یعنی سود واحد کالا را کاهش داده، اما با فروش واحد کالای بیشتری به همان سود و حتی بیش از آن دست یابد.

در نهایت نیز او می‌تواند نفود خود را به بازار گسترش داده و از طریق مانورهای لازم بر قیمت و نوع اجناس عرضه شده تسلط پیدا کند. اینچنین است که فروشگاه‌های زنجیره‌ای و بزرگ هم به خود، هم به تولیدکننده و هم به مصرف‌کننده سود می‌رسانند و از طریق کاهش هزینه‌های سربار در همه بخش‌ها همه بازیگران راضی خواهند بود. روشن است که مصرف‌کننده از طریق فروشگاه‌های بزرگ و زنجیره‌ای علاوه بر قیمت کمتر به مزایایی چون صرفه‌جویی در وقت، گسترش امکان مقایسه و حق انتخاب کالا و تنوع بیشتر دسترسی خواهد داشت؛ مزایایی که در شبکه‌های مویرگی و خرده‌فروشی کمتر در دسترس است. اینچنین است که عنوان رهبران قیمت‌ها به تمام معنی برازنده فروشگاه‌های زنجیره‌ای بوده و بی‌مناسبت نیست که گردش مالی فروشگاهی چون وال مارت از برخی کشورهای جهان بیشتر است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها