«اراده سیاسی 1+5 همیشه مشکل داشته است». این، یکی از جملات انتقادی محمدجواد ظریف از ناهماهنگی در مواضع شش کشور طرف مذاکره در جریان گفت‌وگوهای لوزان بود؛ گلایه‌ای که در آخرین ساعات این مذاکرات، نشان می‌داد چطور منافع متفاوت و دیدگاه متعارض کشورهای طرف مذاکره، گفت‌وگوها را دستخوش سرگردانی کرده است.
کد خبر: ۷۸۴۱۶۲
تاثیر تضاد منافع اعضای 1+5 بر مذاکرات

البته این فقط در مذاکرات لوزان نبود که می‌شد اختلافات 1+5 را بخوبی شاهد بود، مواضع متفاوت کشورهای طرف گفت‌وگوی هسته‌ای با ایران در بیش از یک دهه گذشته، هیچ گاه از یک وحدت سیاسی برخوردار نبوده و همین امر یکی از دلایل طولانی شدن گفت‌وگوهای هسته‌ای بوده است. آنها که در یک دهه گذشته مذاکرات هسته‌ای ایران و 1+5 را دنبال کرده‌اند، به یاد دارند که چگونه ناسازگاری دولت بوش – که از جنس تندروهای امروز کنگره آمریکا بود – گفت‌وگوهای سعدآباد در سال 2003 را به شکست کشاند و باعث شد نه فقط گام‌های اعتمادساز ایران پس از پایان گفت‌وگو با تروئیکای اروپایی به پایان مناقشه ساختگی منتهی نشود، بلکه بعدتر، تهران از سوی رئیس‌جمهور وقت آمریکا، در زمره «محور شرارت» قرار گیرد.

افزون بر اختلافات آمریکا و اروپا که البته با ورود باراک اوباما به کاخ سفید، روندی متفاوت از قبل یافته، مواضع کشورهای اروپایی هم کمتر از هماهنگی لازم برخوردار بوده و هرچند مسئول هماهنگ کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا – چه خاویر سولانا، چه کاترین اشتون و چه فدریکا موگرینی – همواره تلاش کرده‌اند تا این فاصله‌ها را کم کنند، اما منافع اقتصادی متفاوت و تاثیرپذیری برخی از دولت‌های اروپایی از لابی‌تندرو های منطقه‌ای، کار آنها در رسیدن به اجماع روی پرونده هسته‌ای کشورمان را سخت کرده است.

براساس برخی تحلیل‌ها، در جریان مذاکرات اخیر لوزان، رژیم صهیونیستی پس از آن‌که از دولت اوباما ناامید شد، با نفوذ در تیم مذاکره‌کننده فرانسوی تلاش کرد در برابر توافق هسته‌ای سنگ‌اندازی کند گفته می‌شود عربستان سعودی هم از طریق نزدیکی به لندن، بر جریان مذاکرات تاثیر می‌گذاشت اگرچه آلمان به عنوان شریک تجاری اصلی ایران تا پیش از تحریم‌ها، موضعی مصالحه‌جویانه‌تر داشت، ولی تندروها فرانسه و انگلستان را از ایران دور و کار هماهنگی میان کشورهای 1+5 را سخت می‌کردند. تعویق یک هفته‌ای توافق ژنو در پاییز 92 فقط به دلیل موضع سختگیرانه لوران فابیوس علیه تهران، یکی از مهم‌ترین مصادیق ناهماهنگی سیاسی اروپایی‌ها در قبال پرونده هسته‌ای کشورمان بود.

روشن است که منافع اقتصادی و سیاسی مسکو و پکن – دیگر اعضای 1+5 – نیز در قبال پرونده هسته‌ای کشورمان با کشورهای غربی این گروه در تضاد بود. روسیه که خود اخیرا قربانی تحریم‌های آمریکا و اروپاست، در جریان مذاکرات لوزان و پیش از آن، هرگونه تحریم یکجانبه را غیرقابل قبول دانسته و این موضعی بود که نشان می‌داد، سیاست تحریم‌ها علیه ایران باشکست مواجه شده است. با وجود این به نظر می‌رسید رقابت‌های سیاسی روسیه و آمریکا در جریان مذاکرات به ویژه در اوج بحران اوکراین، نمی‌توانست سازنده باشد و احتمالا بخشی از انرژی تیم مذاکره کننده کشورمان صرف کاستن از این رقابت‌های درون گروهی به منظور دست یافتن به یک موضع واحد در طرف مقابل گفت‌وگوها شد تا شاید رسیدن به توافق نهایی تسهیل شود.

تفاوت‌ دیدگاه‌های روسیه، چین، آلمان، فرانسه، انگلستان و آمریکا در قبال ایران از یک سو و چندگانگی مواضع در داخل بعضی از همین کشورها از سوی دیگر، گشایش گره مذاکرات را سخت کرده است. مواضع تندروهای کنگره آمریکا علیه ایران که حتی «شرمندگی» رئیس‌جمهور ایالات متحده را نیز به دنبال داشت، از جمله دلایلی بود که باعث شد تیم ایرانی احساس کند صدای واحدی از آن طرف مذاکرات به گوش نمی‌رسد. هرچند پیش از این، کشورهای 1+5 از ناهماهنگی‌های داخلی در ایران سخن می‌گفتند، اما دست کم در یک سال ‌و نیم‌ اخیر، اجماع سیاسی محکمی در داخل کشومان در دفاع از مذاکرات هسته‌ای وجود داشت و اما این طرف مقابل و به ویژه واشنگتن بود که نمی‌توانست از تاثیرگذاری لابی‌های تندرو بر مذاکرات چشم بپوشد.

تندروهای آمریکا در پیوند با لابی‌های عبری و عربی، پس از آن‌که در پاییز 93 اکثریت کنگره را در اختیار گرفتند، دولت اوباما را تهدید به تصویب طرح‌هایی کردند که رسیدن به توافق با ایران را برای تیم مذاکره کننده آمریکایی سخت می‌کرد. با این‌که کاخ سفید به این نتیجه رسیده است که تنها راه حل روبه‌رو شدن با پرونده هسته‌ای کشورمان «دیپلماسی» است و سایر راه حل‌ها نمی‌تواند کارآمدی لازم را داشته باشد، اما مخالفان سیاسی اوباما تاکید داشته و دارند که باید با «تحریم بیشتر»، امتیازات کلیدی‌تری را از ایران بگیرند؛ موضعی که همچنان تندروها را بر آن داشته تا دنبال تصویب طرح‌هایی چون «تشدید تحریم‌ها علیه ایران» و «الزام دولت به تصویب توافق هسته‌ای در کنگره» باشند.

محمدجواد ظریف رئیس تیم مذاکره کننده هسته‌ای کشورمان تاکنون بارها تاکید کرده است که مشکلات داخلی کشورهای 1+5 و ناهماهنگی در مواضع آنها مشکل ایران نبوده و آنها باید گام‌های لازم را برای دستیابی به وحدت سیاسی برای حل و فصل پرونده هسته‌ای کشورمان بردارند. هرچند به گمان تحلیلگران، این یکی از تاکتیک‌های دیپلماتیک تهران بوده که توانسته اتحاد ایجاد شده از سال 2005 میان کشورهای عضو دائم شورای امنیت برای فشار بر ایران را از بین ببرد، ولی اکنون به نتیجه رسیدن مذاکرات در قالب توافق جامع، نیاز به اجماع تاکتیکی شش قدرت طرف مذاکره با ایران داشته و طبیعی است که نواختن ساز مخالف از سوی هر کشوری که باشد، به روند پیشرفت گفت‌وگوها آسیب خواهد زد؛ چه این ناسازگاری سیاسی به نام دفاع از حقوق ایران باشد و چه ناشی از اثرپذیری از لابی‌های تندرو.

محمود هرندی ‌/‌ جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها