میزگرد رادیویی‌ها همزمان با جشنواره سیزدهم؛

رادیو هنوز هم بی‌رقیب است

حمیدرضا هدایتی معتقد است: رادیو ویژگی‌های منحصر‌به‌فردی دارد و بازیگر رادیو می‌تواند نقش‌های متنوع و متعددی را با بازی در نمایش‌های رادیویی تجربه کند.
کد خبر: ۶۷۱۷۵۶
گفت‌وگو با حمیدرضا هدایتی، بازیگر رادیو، تلویزیون و سینما

حمیدرضا هدایتی سال‌هاست که در رادیو و تلویزیون فعالیت می‌کند. سال گذشته در سریال‌های «مادرانه» و «ستاره حیات» بازی کرد که پخش شد. در سریال مادرانه نقش پدر خانواده‌دوست را به عهده داشت که همه تلاشش را برای شادی و خوشبختی فرزندانش معطوف کرده بود و در سریال ستاره حیات نقش رئیس اورژانس بود. هدایتی سال‌هاست به‌عنوان بازیگر در نمایش‌های رادیویی متعددی حضور دارد. به غیر از گزارشگری و بازیگری، تولید مستندهای برنامه اینجا فرداست، مردم ایران و... را هم انجام داده است. برای او مردم همیشه در اولویت هستند. بنابراین نظر مردم در بهتر شدن کارش نقش مهمی دارد. با هدایتی درباره بازیگری در رادیو و تلویزیون به گفت‌وگو نشستیم.

وقتی نقشی را در تلویزیون، رادیو، سینما و تئاتر بازی می‌کنید، برایتان نظر مردم چقدر مهم است و به آن اهمیت می‌دهید؟

زمانی که بازی در یک نقش به من سپرده می‌شود، همه تلاشم را می‌کنم که آن را به بهترین شکل اجرا کنم. بنابراین نظر مردم بعد از دیدن بخشی از کار تاثیری در بهتر یا بدتر شدن آن ندارد، بلکه باعث می‌شود با تمرکز بیشتری کارم را ادامه بدهم و از بروز اشتباه جلوگیری کنم.

من هم مثل خیلی‌های دیگر وقتی از طرف مخاطبم مورد تشویق قرار می‌گیرم، تلاش می‌کنم هیجانی عمل نکنم. تشویق‌ها باعث نمی‌شود به خود مغرور شوم یا این‌که بیشتر بازی کنم. همیشه بعد از استقبال مردم از یک نقش یا کار تلاش می‌کنم به اندازه و متناسب بازی کنم و قدردان زحمت مردم باشم، چون هنرمند با مردم زنده است و اگر مخاطب نداشته باشد، چگونه می‌تواند بازی کند.

زمانی که مردم بازی یک بازیگر را می‌پذیرند و برایشان قابل باور است، مشخص است که آن بازیگر کارش را درست انجام داده و در نقشش اغراق نکرده است. بنابراین نظر مردم برای هنرمند باید در اولویت اول قرار بگیرد. وقتی این اتفاق بیفتد، مطمئن باشید آن هنرمند کارش را درست انجام خواهد داد.

این احترام به مردم را که از آن سخن می‌گویید چگونه در کارتان به نمایش می‌گذارید؟

من عاشقانه مردم را دوست دارم، چون مردم بزرگ ما هستند. آنها متوجه کوچک‌ترین خطاهای ما می‌شوند، ولی متاسفانه ما گاهی نسبت به این مساله غفلت می‌کنیم. بنابراین باید یاد بگیریم به نظرات مردم احترام بگذاریم و اگر بخواهیم این گونه فکر کنیم که مخاطب متوجه نیست، بدون تردید خیلی زود او را از دست می‌دهیم. ممکن است با خودمان بگوییم صدای مردم به گوش کسی نمی‌رسد، اما مطمئن باشید دیگر برنامه ما مخاطب خودش را نخواهد داشت.

در مرکز هنرهای نمایش رادیو بازیگران شخصیت‌های مختلفی را پشت میکر‌وفن‌های صدا خلق می‌کنند و کارشان هم به مراتب مشکل‌تر از تلویزیون، سینما و تئاتر است. در رادیو فقط صدا حرف اول را می‌زند.

شما در طول سال‌های اخیر در سریال‌های تلویزیونی خیلی گزیده بازی کردید و بیشتر در نمایش‌های رادیویی حضور داشتید. آیا این مساله ناشی از علاقه‌تان به رادیوست یا دلایل دیگری دارد؟

دلیلش علاقه‌ام به رادیوست. من رادیو را خیلی دوست دارم و به نوعی خودم را رادیویی می‌دانم. رادیو برایم معنا و مفهوم ویژه‌ای دارد. احساس می‌کنم فلسفه رادیو به گونه‌ای است که فضای آن نسبت به دیگر رسانه‌ها صمیمانه‌تر، پویاتر و سهل‌الوصول‌تر است و مردم براحتی هم می‌توانند به رادیو گوش بدهند و هم این‌که به دیگر کارهایشان برسند.

رادیو ویژگی‌های منحصر‌به‌فردی دارد و بازیگر رادیو می‌تواند نقش‌های متنوع و متعددی را با بازی در نمایش‌های رادیویی تجربه کند. درواقع دنیای رادیو گسترده است. ضمن این‌که فضای تمرین و اجرای بیشتری برای بازیگر فراهم می‌کند. در یک ماه می‌توان نقش‌های متفاوتی در رادیو بازی کرد، اما در سینما، تئاتر و تلویزیون این فرصت وجود ندارد و می‌توان در طول سال دو یا سه بار تجربه یک نقش خوب را داشت.

ضمن این‌که بازیگران رادیو از آنجایی که فقط با صدا سر و کار دارند، به همین دلیل باید تلاش کنند که با بازی روی صدایشان خالق نقش‌های متفاوت باشند. در مجموع راضی هستم و خدا را شاکرم که در طول سال‌های فعالیت هنری‌ام این امکان را داشتم تا بتوانم نقش‌های متنوعی را تجربه کنم.

با این تعریفی که از فضای رادیو دارید، آیا این صمیمیت در تلویزیون وجود ندارد؟

در تلویزیون هم این صمیمت به چشم می‌خورد، اما به اندازه رادیو نیست. با این‌که دستمزدها در رادیو کم است و قابل مقایسه با تلویزیون نیست، اما این مساله نه‌تنها باعث نشده تا بازیگران رادیو در کارشان کم بگذارند، بلکه همیشه با شوق، علاقه و عشق خاصی کارشان را انجام می‌دهند، چون این رسانه را عاشقانه دوست دارند.

محیط رادیو نجابت خاصی دارد و فضای دوستانه و صمیمانه‌ آن به افراد شاغل در آن آرامش می‌دهد و برایشان لذتبخش است. در واقع رادیو چنین حسی را به من به‌عنوان بازیگر منتقل می‌کند. ما در نمایش‌های رادیویی با بهره بردن از صدایمان سعی می‌کنیم حس نقش را با تمام وجود به مخاطب منتقل کنیم.

البته من در سینما، تلویزیون و تئاتر هم بازی می‌کنم، اما به رادیو نگاه ویژه‌ای دارم. رادیو قدرت تخیل شنوندگان را تقویت می‌کند. شنونده با گوش دادن به یک نمایش می‌تواند هر یک از شخصیت‌های نمایش را همان‌طور که علاقه‌مند است، تصور کند. در حالی که دیگر رسانه‌ها چنین ویژگی ندارد.

این مساله به شنوندگان حق انتخاب بیشتری می‌دهد. از سوی دیگر در طول روز نمایش‌های متنوعی از شبکه‌های مختلف رادیویی پخش می‌شود و شنونده می‌تواند با توجه به علایقش شنونده نمایش‌ها باشد. در مجموع رادیو یک خانواده بزرگ، گرم و صمیمانه دارد. از سوی دیگر بین مخاطب و رسانه‌های دیگری مثل روزنامه و اینترنت فاصله وجود دارد، اما این فاصله بین مخاطب و رادیو وجود ندارد. یعنی نیازی نیست مخاطب مقابل رادیو بنشیند تا بتواند برنامه‌های آن را گوش کند، او در هر شرایطی و در حال انجام کارهای روزانه می‌تواند به رادیو هم گوش کند.

فکر می‌کنم تنوع کاری در رادیو بیشتر از هنرهای دیگر است؟

بله، دقیقا همین‌طور است. ما در یک ماه می‌توانیم نمایشنامه‌های متنوعی را در رادیو ضبط کنیم که هرکدام قصه خودش را دارد. از سوی دیگر ما هم روی نمایشنامه‌های ایرانی کار می‌کنیم و هم خارجی و همین مساله به جذابیت نمایشنامه‌هایی که کار می‌کنیم، می‌افزاید.

به یاد دارم از دوران کودکی همیشه شنونده رادیو بودم و همیشه رادیو جیبی همراهم بود و به آن گوش می‌کردم. انس مردم به رادیو به گذشته‌های دور بر‌‌می‌گردد. زمانی که تعداد شبکه‌های تلویزیون محدود بود، مردم بیشتر شنونده قصه‌های شبانه رادیو بودند. البته نه این‌که الان تعداد مخاطبان کم شده باشد، چراکه در حال حاضر رادیو شنونده زیادی دارد و با توجه به تنوع شبکه‌های رادیویی، مخاطب حق انتخاب بیشتری دارد.

گفتید از دوران کودکی شنونده برنامه‌های رادیو بودید، این مساله چقدر به شما کمک کرد تا تخیل‌تان قوی شود؟

طبیعی است من وقتی شنونده یک برنامه رادیویی بودم، شخصیت‌ها و فضای آن را در ذهنم مجسم می‌کردم. خاصیت انسان تخیل است و با تخیل زندگی می‌کند. به نظرم بدون تخیل نمی‌توان زندگی خوبی داشت.

یکی از برنامه‌هایی که در آن سال‌ها گوش می‌دادم، «صبح جمعه با شما» بود که زنده‌یاد نوذری با صدای زیبا و استعداد فوق‌العاده‌اش شخصیت‌های نمایشی را در کنار دیگر هنرمندان به زیبایی اجرا می‌کرد. واقعا این برنامه شنیدنی بود و من برای هر یک از شخصیت‌های این برنامه تصویرسازی کرده بودم و همه آنها برایم آشنا بودند.

صبح جمعه با شما جزو برنامه‌های پرطرفدار و پرشنونده در رادیو بود و اکثر مردم جمعه‌ها به این برنامه گوش می‌دادند. واقعیت این است که دنیای رسانه، دنیای عجیب و غریبی برایمان بود و ما در کنار جعبه کوچک تلویزیون و رادیو خاطرات شیرینی داریم و هنوز هم یادآوری این خاطرات برایمان دلنشین است.

فکر می‌کنم همین پیچیدگی و عجیب و غریب بودن دنیای رسانه شما را به خودش جذب کرد تا در این حوزه فعالیت کنید؟

بله، من با این جعبه کوچک زندگی می‌کردم و از آن یاد گرفتم تا این‌که به مرور زمان نسبت به رادیو و تلویزیون علاقه و تعلق خاطر پیدا کردم و برایم مهم شد. اکنون هم سال‌هاست که در رادیو در نمایش‌های متعددی بازی می‌کنم و خوشحالم از این‌که توانستم به رویاهایم برسم و در کنار همکارانم به شخصیت‌های نمایش جان بدهم.

شما علاوه بر بازی تجربه گزارشگری هم دارید. چطور شد به سمت گزارشگری رفتید؟

در طول این سال‌ها من کارهای تلویزیونی و تئاتر زیادی انجام دادم و حتی کارم را با تئاترهای مذهبی اعلا رحیمی شروع کردم. همچنین به مرور زمان عرصه گزارشگری را تجربه کردم. حرفه گزارشگری را خیلی دوست دارم و دنیای گزارشگری برایم جذابیت‌های خودش را دارد. به هر حال هنرمند علاقه‌مند است از توانمندی‌هایش نهایت استفاده را ببرد. علاوه بر آن تجربه گزارشگری در مستند هم دارم. این کار هم ویژگی‌های خاص خودش را دارد.

پس چرا از گزارشگری فاصله گرفتید؟

راستش وقتی وارد دنیای نمایش شدم، آنقدر سرگرم این فضا شدم که باعث شد کار گزارشگری را برای مدتی رها کنم.

در حال حاضر در طول روز چقدر شنونده برنامه‌های رادیویی هستید؟

به دلیل حجم کارم فقط شب‌ها فرصت می‌کنم تا به نمایش‌های رادیویی گوش بدهم. البته زمان‌هایی که در ماشین هستم هم به رادیو گوش می‌دهم. در مجموع هر زمان بتوانم حتما به برنامه‌های رادیو گوش می‌دهم و از شنیدنش لذت می‌برم.

فرزندهایتان هم علاقه‌مند به گوش دادن رادیو هستند؟

سعی می‌کنم علاقه را در آنها ایجاد کنم تا شنونده برنامه‌های رادیو باشند، اما همسرم به رادیو علاقه‌مند است و به برنامه‌های آن گوش می‌دهد.

با توجه به این‌که کارهای مختلف را در تلویزیون، تئاتر و رادیو تجربه کردید، کدام یک دغدغه‌تان است؟

بدون تردید اگر علاقه‌مند نبودم، هیچ کدام از این کارها را انجام نمی‌دادم. بنابراین عاشق هنر هستم و به آن علاقه دارم. دغدغه‌ام بیشتر برنامه‌سازی است و فقط درخواستم از مسئولان این است که همان‌طور که به تولید سریا‌ل‌ها توجه ویژه‌ای می‌کنند، حتی بودجه‌های میلیاردی به ساختشان تعلق می‌گیرد، بهتر است این نگاه مهربان هم به نمایش‌های رادیویی وجود داشته باشد. همکاران من با دستمزدهای پایین، اما عاشقانه در رادیو کار می‌کنند، اما ای کاش به دستمزدهای آنها هم توجه می‌شد.

فاطمه عودباشی‌ / ‌گروه رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها