چرا جوان اول سینمای ایران ناگهان پیر شد

وقتی ناگهان پیر می‌شویم

او «چهره» دورهٔ نگاتیو است. زمانی که عکاس‌ها، دوربین را با فیلم‌های ۳۶تایی پر می‌کردند و با وسواس عکس می‌انداختند. به همین دلیل هم هست که از روزهای جوانی او عکس چندانی در دست نیست، اما تصاویر تکان‌دهندهٔ اخیرش، بسیاری را مبهوت کردند. تصاویری از بازیگر به یاد ماندنی نسلی از سینمارو‌ها سالهای پیشین که هنرمند محبوبشان را در برابر سرعت پیری می‌دیدند. چرا پس از غم، بیماری، رژیم لاغری و مانند آن، پوست تکیدۀ صورت دیگر نمی‌تواند خود را بازسازی کند؟
کد خبر: ۶۰۵۹۹۱

بهشت پنهان ۱۳۷۳: دیگر تهیه کننده‌ها برایش سر و دست می‌شکستند و هیچ فیلمی نبود که با بازی او شکست بخورد اما گویا فیلم‌ها مثل حالا نبض بازار را در دست داشتند و یک سوژه امتحان پس داده را با لوکیشن‌های خارجی و یک‌پور عرب خوش‌تیپ مخلوط کردند تا دوباره رکورد‌ها جابه جا شود. در آن سال‌ها اگر سری به کیوسک‌های روزنامه فروشی می‌زدید عکس‌های همین فیلم روی جلد اکثر مجله‌ها بود.
پسران آجری ۱۳۸۵: شکست‌ها پشت سر هم می‌آمدند با اینکه هنوز خوش‌تیپ و زیبا بود ولی کسی برایش نقشی نداشت و به همین خاطر مجبور بود نقش‌های دست چندم فیلم‌های درجه سه را قبول کند.
دست‌های آلوده ۱۳۷۸: ستاره‌ها از راه رسیده بودند و عنوان تنها سوپراستار سینما دیگر برازنده‌اش نبود. در سال‌هایی که محمد رضا فروتن نقش یک‌هایی که قبلا به او پیشنهاد می‌شد را یکی پس از دیگری می‌گرفت موفق شد آخرین فیلم پر فروشش را تجربه کند.
نرگس ۱۳۷۰: روی ابر‌ها پرواز می‌کرد. سال قبل با عروس گیشه را منفجر کرد و با مهاجران مورد تحسین منتقدان قرار گرفت ولی فیلم نرگس هر دو افتخار را با هم داشت و موفق‌ترین فیلم کارنامه‌اش از هر نظر را تجربه کرد. او در کنار فریماه فرجامی و عاطفه رضوی یکی از خاطره انگیز‌ترین فیلم‌های آن سال هارا در کارنامه‌اش ثبت کرد.
چند می‌گیری گریه کنی؟ ۱۳۸۴: فیلم‌های کمدی سینما را قبضه کرده بودند و او در این فیلم‌ها جایی نداشت و چند می‌گیری گریه کنی شاهد احمد لو هم آن چیزی نبود که در انتظارش بود.

 

پیری درمان ندارد
به گزارش جام جم سرا به نقل از مجله ایده‌آل- در فرایند زندگی با گذشت زمان، توان سلول‌ها برای بازسازی خود کاهش پیدا می‌کند و در نتیجه سلول‌ها پیر می‌شوند. در این صورت عوامل تشکیلدهنده بافتهای مختلف نیز تضعیف می‌شوند و‌‌ همان طور که خودتان بهتر می‌دانید در پیری، زخم‌ها دیر جوش می‌خورند، تراکم استخوان‌ها کاهش پیدا می‌کند و...

وقتی فردی به هر دلیلی بشدت لاغر شود، بافتهای چربی زیر پوست بسرعت از بین می‌روند و در نتیجه حجم زیر پوست کاهش می‌یابد و پوست نمی‌تواند خود را با این کاهش حجم تطبیق دهد. در این صورت پوست اضافی پر از چین و چروک می‌شود و دیگر مثل قبل محکم به بافتهای زیری نمی‌چسبد. بیماریهای مزمن و داروها نیز بر فرایند ساخت کلاژن پوست اثر می‌گذارند

اما پیرشدن چهره، علت دیگری هم دارد و آن کاهش ساخت کلاژن و الیاف الاستیک پوست است در واقع پیری در سطح مولکولی به وجود می‌آید و حتی کروموزوم‌ها را هم دستخوش تغییر می‌کند. تا به حال از راهحل‌ها و درمانهای مختلفی برای به تعویق انداختن فرایند پیرشدن استفاده شده است اما متاسفانه باید گفت پیری چهره هیچ راهحل قطعیای ندارد. اگر به دنبال بیماری مزمن، فرد دچار یک کاهش وزن شدید و سریع هم شود این فرایند پیری بازهم شدت بیشتری می‌گیرد به طوری که چهره در یک مدت کوتاه به طور غیرقابل باوری پیر می‌شود

چرا صورت بیشتر پیر می‌شود
وقتی فرد به هر دلیل چه جراحیهای لاغرکننده، چه به دلیل بیماریهای مزمن به شدت لاغر شود، بافتهای چربی زیر پوست به سرعت از بین می‌روند و در نتیجه حجم زیر پوست کاهش می‌یابد و پوست نمی‌تواند خود را با این کاهش حجم تطبیق دهد. در این صورت پوست اضافی پر از چین و چروک می‌شود و دیگر مثل قدیم محکم به بافتهای زیری نمی‌چسبد البته ناگفته نماند که بیماریهای مزمن و داروهای درمانی آن نیز روی فرایند ساخت کلاژن پوست تاثیر می‌گذارند و در نتیجه بافتهای پوست ضعیفترهم می‌شوند و دیگر اصلا نمی‌توانند خود را تطبیق دهند.

درمان مهم‌تر از زیبایی است
بدون درمان بیماریهای زمینهای چون سرطان یا... به هیچ وجه نمی‌توان مقابل فرایند پیری پوست ایستاد، وقتی فردی سرطان دارد به تنها چیزی که باید فکر کرد درمان اوست چون اگر بخواهیم برای ظاهر و پیر نشدن او اقداماتی انجام دهیم ممکن است در فرایند درمان او اختلال به وجود بیاید. چنین افرادی معمولا مستعد سرطان هستند، بهبود زخم در آن‌ها خیلی دیر اتفاق می‌افتد و... به همین دلیل توصیه می‌شود فرد بعد از اینکه کاملا بهبود پیدا کرد و حدود یکسالی از درمان او گذشت و به وزن طبیعی خود بازگشت، آنگاه درمان جوانسازی را آغاز کند و بسته به شدت پیری از روشهای جراحی یا غیرجراحی استفاده کند.

اصلاح پیشانی و افتادگی ابرو
بهترین کار این است که ابرو و پیشانی به طرف بالا کشیده شود، بهتر است از روش آندوسکوپیک استفاده شود که برش باز سرتاسری ندارد و تنها چند سوراخ در قسمت رویش مو‌ها (قسمت علامت زده شده) ایجاد می‌شود؛ بعد با دستگاه چسبندگیهای بین پوست پیشانی و جمجمه را آزاد می‌کنند و پوست را بالا می‌کشند. در این روش کمترین آسیب به اعصاب وارد می‌شود و در نتیجه حسهای صورت دچار اختلال نمی‌شوند.

خطوط اخم
در بین دو ابرو برای از بین بردن خط اخم، عضلات اخم را برمیدارند و فرد به طوردائمی نمی‌تواند اخم شدید کند، بعد چروکهای این ناحیه را باز می‌کنند. البته اگر چروک‌ها خیلی شدید باشند با پیوند چربی یا پیوند بافتهای سطحی فرورفتگی‌ها را پر می‌کنند.
اگر تکنیک‌ها درست انجام نشود یا به صورت اغراق آمیز پوست لیفت شود، چهره غیرطبیعی می‌شود، در عین حال هم نباید انتظار داشت که با چنین عملهایی فرد ۵۰ ساله را ۲۰ ساله کرد

وقتی فرد یک شبه ره صدساله می‌رود
بیماریهای بدخیمی چون سرطان می‌توانند در فرایند بازسازی سلولی اختلال به وجود بیاورند. درحقیقت این بیماری‌ها هم مشکلاتی در ارگانهای مختلف ایجاد می‌کنند و هم داروهایی که برای درمان مصرف می‌شوند ممکن است تاثیرات مخربی را در فرایند ترمیم بافتهای سالم به وجود بیاورند، در نتیجه این دو حالت بدن توانایی خودش را برای بازسازی طبیعی سلول‌ها از دست می‌دهد و در ‌‌نهایت سلول‌ها پیر و از کار افتاده می‌شوند و ظاهر فرد به شدت پیر و فرسوده می‌شود و هم حالت چهره بسیار پیر‌تر و شکسته‌تر می‌شود.

من از پایین شهر آمدم برای یک فیلم انتخاب شدم با اینکه قبل‌تر از آن در دانشگاه درس می‌خواندم، تئا‌تر کار می‌کردم و ساز می‌زدم اما با این همه باز هم بی‌معلم جلو آمدم. این همه حادثه و شایعه برای من ساخته شد، برای چه؟ به چه گناهی؟

مصاحبه جنجالی ابوالفضل پورعرب با برنامه هفت
سال گذشته بود که فریدون جیرانی در برنامه هفت، بینندگان را شگفت‌زده کرد. او ناگهان از صورت تکیده‌ای پرده‌برداری کرد که همه خاطرات خوشایندی از آن داشتند. این ابوالفضل پورعرب بود. مرد طلایی گیشه در دهه گذشته که حالا پاسوز اتفاقاتی شده بود که خود در برنامه به آن اعتراف کرد. پورعرب با حضور در برنامه هفت صحبت خود را با شوک روحی شدیدی که از دست دادن خواهرش به او وارد کرده بود، آغاز کرد تا آن را علتی برای وقفه بلندمدتش در سینما عنوان کند. پورعرب درباره سینمای دهه ۷۰ گفت که در آن زمان کسی به این راحتی‌ها نمی‌توانست وارد سینما شود و با ارائه کارهای بی‌کیفیت کنار گذاشته می‌شد. این همه حادثه و شایعه برای من ساخته شد، برای چه؟ به چه گناهی؟ چون من تنها بودم!

کسی کنار من نماند
پورعرب در پاسخ به این پرسش که خودت علت نبودنت را چطور ارزیابی می‌کنی با صراحت گفت: من نمی‌خواستم کار کنم، حتی سیروس الوند به منزل ما آمد و گفت که تو چه دشمنی‌ای با خودت پیدا کردی؟ چرا دیگه کار نمی‌کنی؟ من در بحبوحه فوت خواهرم انتظار داشتم دوستانم کنارم باشند، آنهایی که سال‌ها برایشان کار کردم و ستاره فیلم‌هایشان بودم ولی کجا بودند. در آن دوران فقط حسین فرح‌بخش، سیروس الوند و علیخانی بودند و دیگر هیچ کس.

هیچ معلمی نداشتم
کاش وقتی همه ما درسمان تمام می‌شود، یک جایی برای فرهنگ‌سازی داشته باشیم مثلا زمانی که فوتبالیستی از یک بازی در زمین‌های خاکی به تیم ملی و آن همه امکانات می‌رسدخب، ظرفیت لازم دارد و عواقب آن صد‌درصد به دلیل بی‌معلم بودن آنهاست. مثلا من از پایین شهر آمدم برای یک فیلم انتخاب شدم با اینکه قبل‌تر از آن در دانشگاه درس می‌خواندم، تئا‌تر کار می‌کردم و ساز می‌زدم اما با این همه باز هم بی‌معلم جلو آمدم. این همه حادثه و شایعه برای من ساخته شد، برای چه؟ به چه گناهی؟ چون من تنها بودم!

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۲
نوید
Iran, Islamic Republic of
۰۲:۱۷ - ۱۳۹۲/۱۱/۰۶
۰
۰
سلام و تشكر بابت مطالبی كه عنوان كرده بودین .مدتی است در باره وضعیت جناب پور عرب در رسانه ها مطالبی فقط چاپ میشه و تمام .!چرا مسئولین و متولیان سینما دست رو دست گذاشتند و انگار اتفاقی نیفتاده .اگه یه لحظه خودشونو جای ایشان بذارن مطمئنا موضوع فرق خواهد كرد .این سرمایه ها رو حفظ كنند .جناب پور عرب و سایر هنرمندان جوانی خودشونو گذاشتند مسئولین كم لطفی نكنند .با سپاس از جناب پور عرب وبا آرزوی صحت و سلامت برای این بزرگوار
نیكو
Iran, Islamic Republic of
۰۰:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۷
۰
۰
خب نویدجان مگه نمیدونی قضیه چیه تا هنرمندمون زنده س كسی كاری به كارش نداره تا وقتی كه از دست بدمیشون اونوقت كه عزیز میشه مراسم تجلیل میزارن از هنرش میگن گریه میكنند اخه عزیزان تا زنده هستند دریابید مرده پرستی بسه...... ارزوی سلامت و سعادت برای هنرمند عزیزمون اقای پورعرب دارم

نیازمندی ها