گفت وگو با «سرمایی» مدرسه موش‏ها و «نوک‏ سیاه» خونه مادربزرگه؛
کد خبر: ۵۶۴۵۸۵
ب مثل بهار... هاچیو... هاچیو

زهره کهندل - آنوقت‏ها «خونه مادبزرگه» هزار تا قصه برای ما داشت. برای مایی که «مخمل» و «هاپوکومار» و «نوک سیاه» را کنار هم جمع می‏زدیم و جوابش می‏شد حرف‏های تازه‏ای که از آن خانه دوست داشتنی درمی‏آمد.

ما بچه‏های دهه شصت مثل موش‏های مدرسه موشها، عشق مدرسه رفتن داشتیم و همه منتظر شنیدن این جمله معلم بودیم که «بشینید بچه موش‌های عزیز!» تا دست به سینه و چهارزانو، خیره به صفحه تلویزیون‏های سیاه سفید، مبهوت تماشای این عروسک‏های دوست داشتنی شویم.همراه با «آزاده پورمختار» عروسک‏گردان و صداپیشه شخصیت‏های «سرمایی» و «موش موشک» مدرسه موشها، «نوک سیاه» خونه مادربزرگه، «زی زی گولو» ی قصه‏های تابه تا و دیگر عروسک‏های به یاد ماندنی دهه شصت به کودکی‏های خوشمان پرتاب شدیم.

سروکله موش‏های مدرسه موش‏ها در دهه شصت از کجا پیدا شد؟


- جنگی بود که قسمتی از آن را مرحوم بهبهانی نوشته بودند و خانم مرضیه برومند هم کارگردانی کردند. آن زمان تعدادی موش بودند که کم کم در تمرین‏ها، شخصیت پیدا کردند و شدند موش‏های این مدرسه.


** دلیل محبوبیت این عروسک‏ها بین بچه‏های دهه شصت چه بود؟


** آن زمان برنامه‏های تلویزیون محدود بود و اگر برنامه‏ای با بچه‏ها ارتباط خوبی برقرار می‏کرد، محبوب می‏شد. آن زمان همه ما با عشق کار می‏کردیم و آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند. شاید هم کمی شانس دخیل بود که این عروسک‏ها محبوب شوند اما درواقع برای ساخت این برنامه‏ها با عشق و غیرت کار کردیم.
خاطره‏ای هم از موش‏های این مدرسه دارید؟


- خاطرات از مدرسه موشها زیاد است ما یک عده جوان بودیم که با هم شروع به کار کردیم. همه ما در آن دوران ازدواج کردیم و بچه‏دار شدیم. بچه‏های ما با هم بزرگ شدند و نسل دیگری را ساختند. خاطراتمان همه شیرین است.


شخصیت موش‌ها چطور ساخته شدند، از روی سناریو بودند یا در حین کار؟


- شخصیت‏ها حین کار و با کار گروهی درآمد. مثلا یکی زبانش می‏گرفت، یکی چاق بود. حتی موش‏ها اسم نداشتند و بعدها اسمشان با ساخت شخصیت‏ها درآمد. سناریو، قصه تعدادی موش بود که یک معلم داشتند و همه از گربه می‏ترسیدند. یادم هست برای شخصیت سرمایی، روی سر یکی از موش‏ها کلاه گذاشتیم و دیدیم که قیافه‏اش سرمایی شده و همین اسم را رویش گذاشتیم.


از بین عروسک‏هایی که عروسک‏گردانی و صداپیشگی آن را داشتید، کدام را بیشتر دوست دارید؟


- همه آنها را دوست دارم چون با وسواس انتخابشان کردم نه به خاطر پول و دستمزد از سر علاقه، اما معروف‏ترین آنها زی‏زی‏گولو بود چون عروسک خاص‏تری بود و به خاطر نوع حرف زدنش، شناخته شده ‏تر شد.
هنوز هم با بچه‏ها در ارتباطید؟


- الان خیلی نه، فقط با بچه‏های قد شما در ارتباطم چون در دانشگاه تدریس دارم.
خانم پور مختار! بچه‏های دهه شصت هنوز با شیرین کاری‏های کپل مدرسه موش‏ها می‏خندند و با دلتنگی‏های مخمل خونه مادربزرگه، غصه‏دار می‏شوند. به نظر شما برنامه‏های کودک امروز طوری هست که برای بچه‏های این نسل به اندازه بچگی‏های نسل ما، خاطره داشته باشد؟


- لابد بچه‏های امروز هم در آینده، از کودکی شان خاطره‌ای دارند اگرچه متاسفانه تولیدات کار کودک خیلی کم شده و بیشتر پخش زنده به خودش گرفته که درآن عده‏ای آدم بزرگ، برای بچه‏ها حرف می‏زنند و جنبه خاصی ندارد اما قطعا بچه‏های امروز هم برای خودشان خاطره خواهند داشت شاید خاطراتی از انیمیشن‏ها وکارتون‌های خارجی که اسباب بازی‏هایش هم خیلی فروش دارد.


آیا هیولاهای کارتون بنتن یا مرد عنکبوتی، برای این بچه‏ها خاطره خوبی بجا می‏گذارد؟


- خب خاطره مطلوبی نیست این خاطرات تند و خشن البته الان شخصیت‏های خوب و مهربان در انیمیشن‏های ارزشمند هست ولی در ایران، کار کودک اوضاع اسفباری دارد. تئاتر و فیلم سینمایی خوب خیلی خیلی کم است. در تلویزیون هم فقط پخش زنده کار کودک پخش می‏کنند که روی آن زیاد فکر نمی‏شود.
یعنی بچه‏های امروز فراموش شده ‏اند؟


- به نظرم این طور است. البته زیاد برایشان هزینه و خرج می‌کنند اما ازنظر شخصیت و هویت، کمتر به آنها توجه می‏شود، متاسفانه مساله هویت فراموش شده است.


با این اوضاع کلاه قرمزی که دوست ما بچه‏های دهه شصت و منجی امروز خاطرات خوش گذشته‏مان است، برای بچه‏های امروز وجود ندارد و اگر باشد احتمالا بنتن یا اسپایدرمن است؟!


- البته زمانه تغییر کرده و هیچ‏وقت نمی‏شود به گذشته برگشت باید برای حال فکر کرد اینکه چه می‏شود کرد تا بچه‏های امروز، هم لذت ببرند و درس بگیرند و هم خاطره داشته باشند. شما بچه‏های دهه شصت که پر ازخاطرات گذشته‏اید باید بجنبید و برای بچه‏های امروز خاطره بسازید. البته بچه‏ها دارند کارهایی می‏کنند اما باید حمایت شوند.


یعنی بچه‏های دیروز بشوند ناجی خاطرات آینده بچه‏های امروز؟
- صد درصد همینطور است.


به نظر شما بچه‏های امروز، مثل ما با «مدرسه موشها» و «خونه مادربزرگه» ارتباط برقرار می‏کنند؟


- بعید می‏دانم چون شرایط و نیازهای آنها تغییر کرده است.


خب یک لپ تاپ یا گوشی لمسی می‏دهیم دست سرمایی؟!


(می‏خندد) ممکن است فرم‏های قدیمی یاری کند اما حتما باید تغییرات با توجه به شرایط روز باشد.
پس ما خیلی بچه‏های خوب و ساده‏ای بودیم؟


- شما آنموقع این‏طور بودید، شاید اگرنسل امروزی بودید مثل بچه‏های الان می‏شدید!


بچه‏های دیروز را بیشتر دوست دارید یا بچه‏های امروز؟


- من همه بچه‏ها را دوست دارم جز بچه‏های دیروز را دوست داشتم چون بچه‏های خودم بودند اما بچه‏ها فلاسفه کوچکی هستند که برای من همیشه جذاب و خلاق هستند.

منبع:‌ روزنامه قدس/ زهره کهندل

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها