زهره کهندل - آنوقتها «خونه مادبزرگه» هزار تا قصه برای ما داشت. برای مایی که «مخمل» و «هاپوکومار» و «نوک سیاه» را کنار هم جمع میزدیم و جوابش میشد حرفهای تازهای که از آن خانه دوست داشتنی درمیآمد.
ما بچههای دهه شصت مثل موشهای مدرسه موشها، عشق مدرسه رفتن داشتیم و همه منتظر شنیدن این جمله معلم بودیم که «بشینید بچه موشهای عزیز!» تا دست به سینه و چهارزانو، خیره به صفحه تلویزیونهای سیاه سفید، مبهوت تماشای این عروسکهای دوست داشتنی شویم.همراه با «آزاده پورمختار» عروسکگردان و صداپیشه شخصیتهای «سرمایی» و «موش موشک» مدرسه موشها، «نوک سیاه» خونه مادربزرگه، «زی زی گولو» ی قصههای تابه تا و دیگر عروسکهای به یاد ماندنی دهه شصت به کودکیهای خوشمان پرتاب شدیم.
سروکله موشهای مدرسه موشها در دهه شصت از کجا پیدا شد؟
- جنگی بود که قسمتی از آن را مرحوم بهبهانی نوشته بودند و خانم مرضیه برومند هم کارگردانی کردند. آن زمان تعدادی موش بودند که کم کم در تمرینها، شخصیت پیدا کردند و شدند موشهای این مدرسه.
** دلیل محبوبیت این عروسکها بین بچههای دهه شصت چه بود؟
** آن زمان برنامههای تلویزیون محدود بود و اگر برنامهای با بچهها ارتباط خوبی برقرار میکرد، محبوب میشد. آن زمان همه ما با عشق کار میکردیم و آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند. شاید هم کمی شانس دخیل بود که این عروسکها محبوب شوند اما درواقع برای ساخت این برنامهها با عشق و غیرت کار کردیم.
خاطرهای هم از موشهای این مدرسه دارید؟
- خاطرات از مدرسه موشها زیاد است ما یک عده جوان بودیم که با هم شروع به کار کردیم. همه ما در آن دوران ازدواج کردیم و بچهدار شدیم. بچههای ما با هم بزرگ شدند و نسل دیگری را ساختند. خاطراتمان همه شیرین است.
شخصیت موشها چطور ساخته شدند، از روی سناریو بودند یا در حین کار؟
- شخصیتها حین کار و با کار گروهی درآمد. مثلا یکی زبانش میگرفت، یکی چاق بود. حتی موشها اسم نداشتند و بعدها اسمشان با ساخت شخصیتها درآمد. سناریو، قصه تعدادی موش بود که یک معلم داشتند و همه از گربه میترسیدند. یادم هست برای شخصیت سرمایی، روی سر یکی از موشها کلاه گذاشتیم و دیدیم که قیافهاش سرمایی شده و همین اسم را رویش گذاشتیم.
از بین عروسکهایی که عروسکگردانی و صداپیشگی آن را داشتید، کدام را بیشتر دوست دارید؟
- همه آنها را دوست دارم چون با وسواس انتخابشان کردم نه به خاطر پول و دستمزد از سر علاقه، اما معروفترین آنها زیزیگولو بود چون عروسک خاصتری بود و به خاطر نوع حرف زدنش، شناخته شده تر شد.
هنوز هم با بچهها در ارتباطید؟
- الان خیلی نه، فقط با بچههای قد شما در ارتباطم چون در دانشگاه تدریس دارم.
خانم پور مختار! بچههای دهه شصت هنوز با شیرین کاریهای کپل مدرسه موشها میخندند و با دلتنگیهای مخمل خونه مادربزرگه، غصهدار میشوند. به نظر شما برنامههای کودک امروز طوری هست که برای بچههای این نسل به اندازه بچگیهای نسل ما، خاطره داشته باشد؟
- لابد بچههای امروز هم در آینده، از کودکی شان خاطرهای دارند اگرچه متاسفانه تولیدات کار کودک خیلی کم شده و بیشتر پخش زنده به خودش گرفته که درآن عدهای آدم بزرگ، برای بچهها حرف میزنند و جنبه خاصی ندارد اما قطعا بچههای امروز هم برای خودشان خاطره خواهند داشت شاید خاطراتی از انیمیشنها وکارتونهای خارجی که اسباب بازیهایش هم خیلی فروش دارد.
آیا هیولاهای کارتون بنتن یا مرد عنکبوتی، برای این بچهها خاطره خوبی بجا میگذارد؟
- خب خاطره مطلوبی نیست این خاطرات تند و خشن البته الان شخصیتهای خوب و مهربان در انیمیشنهای ارزشمند هست ولی در ایران، کار کودک اوضاع اسفباری دارد. تئاتر و فیلم سینمایی خوب خیلی خیلی کم است. در تلویزیون هم فقط پخش زنده کار کودک پخش میکنند که روی آن زیاد فکر نمیشود.
یعنی بچههای امروز فراموش شده اند؟
- به نظرم این طور است. البته زیاد برایشان هزینه و خرج میکنند اما ازنظر شخصیت و هویت، کمتر به آنها توجه میشود، متاسفانه مساله هویت فراموش شده است.
با این اوضاع کلاه قرمزی که دوست ما بچههای دهه شصت و منجی امروز خاطرات خوش گذشتهمان است، برای بچههای امروز وجود ندارد و اگر باشد احتمالا بنتن یا اسپایدرمن است؟!
- البته زمانه تغییر کرده و هیچوقت نمیشود به گذشته برگشت باید برای حال فکر کرد اینکه چه میشود کرد تا بچههای امروز، هم لذت ببرند و درس بگیرند و هم خاطره داشته باشند. شما بچههای دهه شصت که پر ازخاطرات گذشتهاید باید بجنبید و برای بچههای امروز خاطره بسازید. البته بچهها دارند کارهایی میکنند اما باید حمایت شوند.
یعنی بچههای دیروز بشوند ناجی خاطرات آینده بچههای امروز؟
- صد درصد همینطور است.
به نظر شما بچههای امروز، مثل ما با «مدرسه موشها» و «خونه مادربزرگه» ارتباط برقرار میکنند؟
- بعید میدانم چون شرایط و نیازهای آنها تغییر کرده است.
خب یک لپ تاپ یا گوشی لمسی میدهیم دست سرمایی؟!
(میخندد) ممکن است فرمهای قدیمی یاری کند اما حتما باید تغییرات با توجه به شرایط روز باشد.
پس ما خیلی بچههای خوب و سادهای بودیم؟
- شما آنموقع اینطور بودید، شاید اگرنسل امروزی بودید مثل بچههای الان میشدید!
بچههای دیروز را بیشتر دوست دارید یا بچههای امروز؟
- من همه بچهها را دوست دارم جز بچههای دیروز را دوست داشتم چون بچههای خودم بودند اما بچهها فلاسفه کوچکی هستند که برای من همیشه جذاب و خلاق هستند.
منبع: روزنامه قدس/ زهره کهندل
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان