رضا چلنگر، مترجم معروف فوتبال ایران صبح دیروز در برنامه سلام صبح بخیر شبکه سوم سیما حاضر شد و حرف‌های جالبی زد که خلاصه‌ای از آن را در زیر می‌خوانید.
کد خبر: ۱۲۲۰۵۴۳

بلاژویچ، علی کریمی را دوست ‌داشت. کریمی آدم خاصی است. به او می‌گفتیم به راست برو به چپ می‌رفت. من هم یک بار از این موضوع ناراحت شدم. به بلاژویچ گفتم شما مربی در سطح کلاس جهانی هستی باید برخورد کنی. او دستی به مویش کشید و به من گفت پسرم، او نابغه است. نوابغ یا صفر هستند یا صد. من دنبال این نیستم که کل مسابقه برایم بدود، دنبال دوثانیه خاص هستم.
در اردوی تایلند کریمی گفت غذای هتل را نمی‌خورد و همبرگر می‌خواهد. فردای آن روز بلاژویچ همه بچه‌ها را به همبرگر مهمان کرد. کریمی عاشق همبرگر است. اصلا یکی از سرگرمی‌هایش همبرگر خوردن است.
بعد از شکست مقابل بحرین در سال 2001 همه در رختکن مغموم بودند. قوزک پای علی دایی بریدگی داشت و بخیه زده بود. بحرینی‌ها با استوک زده بودند و جوراب او خونی بود. از سرش هم خون می‌آمد و شکسته بود. داخل رختکن علی مثل یک شیر عصبانی بود. بلاژویچ هم آمد و داد زد سر همه. من هم داد زدم. گفت خجالت بکشید. نگاه کنید این کاپیتان‌تان است که مثل شیر می‌رود و می‌آید. گفت ببینید سرش را شکستند. پایش را زدند. کدام‌یک از شما به اندازه او در زمین جنگیدید و عرق ریختید؟
وقتی کریمی آن لگد را در جام جهانی به ساک زد من چند قدم آن طرف‌تر بودم. وقتی یک نیمه تلاش کرد و نشد مهارتش را نشان دهد، برانکو او را بیرون کشید. از شدت عصبانیت ساک را زد. یادم هست شانه یحیی مصدوم شد. وقتی او را آوردیم بیرون و دکتر می‌خواست آمپول آرام‌بخش به او بزند نتوانست چون با این ضربه علی کریمی تمام آمپول‌ها شکسته بود. کریمی خیلی عصبی بود. سراسر اردو همین بود.
هاشمیان تازه از پاس رفته بود بوخوم. وحید اخلاق خاصی دارد. آمد و رفتیم داخل زمین که تمرین کنیم. قبلش وحید گفت من مصدوم هستم. رسیدیم داخل زمین. بلاژ نگاه کرد دید وحید دارد در زمین روپایی می‌زند. ناگهان او فریاد زد که تو داری مرا سیاه می‌کنی. تو من را فریب می‌دهی. تو که گفتی مصدوم هستی. آن تمرین تمام شد وحید ساکش را جمع کرد و رفت!
بعد از بازی آنگولا در جام جهانی آلمان برانکو با همه دست داد و خداحافظی کرد، ولی رضا عنایتی ناراحت بود و پشتش را به او کرد و دست نداد.
یادم هست 11 سپتامبر که هواپیماها به برج‌های دوقلو خورده بودند. من داشتم خبرها را می‌دیدم و آقای بلاژ در حمام بود. گفتم مربی بیا بیرون ببین چه شد. آمد بیرون تصاویر را دید. گفت کی این کار را کرده. گفتم نمی‌دانم. بلاژویچ هم گفت کار هر کسی بوده خیلی کار خوبی کرده و باید آمریکا را ادب کرد!

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها