Mafia III سال اعجاب‌انگیزی را به‌عنوان بستر شکل‌گیری داستانش در نظر گرفته است. 1968 میلادی یکی از پرآشوب‌ترین سال‌های تاریخ آمریکاست.
کد خبر: ۹۶۱۰۲۶
نقد و بررسی بازی مافیا 3

جنگ ویتنام در این سال پایان یافت، ترور مارتین لوترکینگ جوان و رئیس‌جمهور رابرت کندی در این سال رخ داد و همچنین سالی بود که جنبش‌های حقوق شهروندی برای سفیدپوستان، سیا‌هپوستان و حقوق زنان شکل گرفت و در بیش از صد شهر ایالات متحده‌ شورش و آشوب برپا بود. هرچند وقایع بازی مافیا 3 در نسخه‌ای خودساخته از شهر نیواورلئان به نام New Bordeaux جریان دارد، ولی تاثیر این اتفاقات مهم تاریخی در شکل‌گیری دنیای بازی مشهود است.

شرکت سازنده از این‌که به موضوعات جنجالی بپردازید ابایی نداشته و اتفاقا آنها را تا جایی که توانسته در بازی پررنگ کرده است. البته هدف از این کار تائید آنها نیست، بلکه سازنده‌ها می‌خواسته‌اند آن حس وحشت مداومی که در قلب ایالت‌های جنوبی آمریکا جریان داشته را به مخاطب القا کنند، جایی که نژادپرستی و احساس نفرت و انزجار در همه‌ جای زندگی دیده می‌شده است.

بستری قدرتمند، اما مسیری کلیشه‌ای

اگر یک رسانه می‌خواهد نژادپرستی را نقد کند، راه نرم و مودبانه‌ چندانی برای این مساله وجود ندارد. نژادپرستی همیشه زشت و منفور است و در این بازی نیز همان‌گونه که هست به تصویر کشیده شده است. تیم سازنده می‌خواسته بازیکن تمام تاثیرات این پدیده را احساس کند، به همین دلیل این مفهوم همچون فریادی است که خیلی بلند و واضح در مافیا 3 شنیده می‌شود.

شخصیت اصلی بازی جوانی دورگه به نام لینکولن کلی است که تازه از جنگ ویتنام برگشته و بازی نیز از همین نقطه آغاز می‌شود. با این‌که لینکولن در قتل عام و کشتار مردم ویتنام به کشورش خدمت کرده، جامعه او را همچون دیگر جنایتکاران جنگی آمریکا به دید یک قهرمان و فردی شایسته‌ احترام نگاه نمی‌کند! مردم با ظن و شک به او نگاه می‌کنند، زن‌ها با دیدن او جهت کیف‌های دستی‌شان را عوض می‌کنند و سر وی فریاد می‌کشند که از سمت دیگر خیابان حرکت کند و در تمام طول بازی مرتب او را با لفظ زشت «کاکا سیاه» خطاب می‌کنند. وقتی خود را در احاطه‌ دنیایی می‌یابید که پایه و بنیاد آن بر مبنای تبعیض علیه شماست، قطعا احساس راحتی نخواهید کرد و فکر می‌کنم تیم سازنده بخوبی توانسته بازیکن را به فکر کردن در مورد این مشکلات ترغیب کند. مبارزه با نژادپرستی با تکنیک قرار دادن بازیکن در یک فضای نژادپرستانه طی 30 ساعتی که طول می‌کشد تا بازی را تمام کنید پابرجاست، ولی داستانی که به شکلی منحصر‌به‌فرد و با دغدغه‌هایی درونی و غنی برای بازیکن آغاز می‌شود، خیلی زود به یک قصه‌ انتقام شخصی کلیشه‌ای تبدیل می‌شود که چنین قصه‌ای را با هر کاراکتر و نژاد دیگری نیز می‌توان بیان کرد.

دو ساعت ابتدایی بازی از منظر داستان و روایت توفانی است و بازیکن را میخکوب می‌کند. دردسرهای لینکولن از جایی شروع می‌شود که به یک باند ایتالیایی در سرقت بانک کمک می‌کند، اما آنها سهم وی و خانواده‌اش را نداده و در عوض همه را به خاک و خون می‌کشند. از این پس انتقام انگیزه‌ای است که کاراکتر را به جلو رانده و به مرور روایت غنی و قدرتمند بازی را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد.

به زیر کشیدن بزرگان

لینکولن کلی می‌خواهد بزرگان مافیا را به زیر بکشد و برای این کار باید ماموریت‌های مختلف را به مرور تکمیل کند و اینجا دقیقا نقطه‌ای است که ساختار مافیا 3 لطمه خورده و این موضوع متاسفانه فقط به داستان مربوط نمی‌شود. بازی شما را در یک شهر بزرگ و با جزئیات بسیار زیبا و دیدنی که زندگی در آن جریان دارد قرار می‌دهد که شاید تا ساعت‌ها گشتن در آن و حس قرار گرفتن در آن دوران برایتان جالب باشد، ولی ساختار ماموریت‌ها این لذت را خراب می‌کنند. شما می‌توانید در طول بازی برای گروه‌های مختلف با رنگ پوست‌های گوناگون مبارزه کنید، اما همه‌ آنها در نهایت مقدار یکسانی دستمزد به شما داده و خواسته‌شان نیز از شما یک چیز است. این‌که به یک نقطه رفته و همه را بکشید! حتی در ماموریت‌هایی هم که هدف بازجویی از یک فرد خاص است، باز هم تیراندازی و درگیری بهترین راه شما به شمار می‌رود، زیرا می‌توانید با هدف قرار دادن پای دشمن او را زمین‌گیر کرده و مانع فرارش شوید.

با این وجود مکانیک‌هایی که برای درگیری‌های بازی طراحی شده‌اند، خیلی درست از آب درآمده‌اند و ایرادی به کلیت آنها وارد نیست. شما می‌توانید به درون مخفیگاه خزیده، دشمنان را تا جایی که می‌توانید با زور بازو یا چاقو از بین برده و هر هنگام که لو رفتید تیراندازی را شروع کنید.

هوش مصنوعی دشمنان چندان پیچیده نیست و بزودی الگوهای آن را فرا خواهید گرفت، ولی خوشبختانه همان را به نحو مطلوبی اجرا می‌کنند و اگر حواستان نباشد خیلی زود زمین‌گیر خواهید شد. همچون نسخه‌های قبلی شما می‌توانید ماشین‌های مختلف را سوار شده و در شهر گشته یا دنبال انجام ماموریت‌هایی باشید که بهترین آنها همان ماموریت‌های داستانی هستند و ماموریت‌های جانبی چندان ارزش وقتی را که می‌گذارید ندارند. متاسفانه سیستم مسافرت سریع نیز در بازی وجود ندارد یعنی هر جای نقشه بزرگ بازی که بخواهید بروید، باید رنج سفرهای طولانی را تحمل کنید!

حرف آخر

Mafia III یک فرصت از دست رفته برای نمایش برهه‌ تاریخی مهمی از تاریخ آمریکاست که خیلی عالی و قدرتمند شروع می‌کند و خیلی سریع به یک بازی «دنیای باز» متوسط عادی و کلیشه‌ای تبدیل می‌شود. جای تاسف است که جزئیات داستانی و تاریخی بازی را در مجله‌هایی که از خانه‌های ملت می‌دزدید بهتر از خط اصلی داستان می‌توانید دریابید. مافیا 3 یک بستر عالی و غنی را با حمام خون معاوضه کرده و نتیجه‌اش گیم‌پلی تکراری و خسته‌کننده با گرافیک و دنیایی زیبا و باجرئیات و دیالوگ‌های پربار و قوی شده است.

مجید رحمانی - ضمیمه کلیک

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
تجربیات یك مافیا باز حرفه ای
-
۱۹:۲۱ - ۱۳۹۵/۰۸/۰۵
۰
۰
باید اعتراف كرد كه مافیا 2 یه سر و گردن از مافیا 3 بهتره از بخش گرافیك بی نظیر شهر امپایر بی گرفته تا صدا گذاری بی عیب و نقص، حتی داستان پردازی مافیا 2 كاملا حس و حال دنیای مافیا رو به مخاطب انتقال می ده ولی مافیا 3 بنظر دنیای اراذل و اوباش مدنظرش بوده در پایان باید گفت ویتو یه جنتلمن خلاف كاره ولی لینكلن كلی یه اوباشی هست كه سرگرم انتقام گرفتنه
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها