عنوان بازی: Shadowgate پلتفرم: PC، iOS، Android ناشر: Reverb Triple XP سازنده: Zojoi Studios سبک: ماجرایی امتیاز: 7
کد خبر: ۷۱۴۴۲۲
ابقای سلطان تاریکی

زمانی بازی‌های ماجرایی کلیک و اشاره از محبوبیت فوق‌العاده‌ای برخوردار بودند و قبل از آنها عناوین نوشتاری طرفداران زیادی داشت. Shadowgate از عناوینی است که پلی میان این دو زد و برای اولین‌بار تصویر را به سبک نوشتاری معرفی کرد تا فرصت بهتری را برای درک اوضاع و داستان پدید آورد. تا امروز SG برای چند کنسول پورت شده و با درخشش دوباره سبک‌های ماجرایی در سال‌های اخیر، بعید نبود دیر یا زود شاهد پورت جدیدی از آن باشیم. این نسخه که برای رایانه‌های شخصی و سیستم‌های iOS و Android عرضه شده، با وجود ایراداتی که دارد، آن‌قدر جذاب است و تغییر یافته که بتوان بازی کردنش را به نسل‌های جدید و حتی گیمرهای قدیمی‌تر توصیه کرد. فقط باید رنج اشاره و کلیک‌های مستمر را به جان بخرید.

اول بازی با یک خنجر، یک مشعل و مجهز به قوّه‌ هوشتان مقابل یک در قرار می‌گیرید. یک راهنمای اختیاری شما را در طول چند معما هدایت می‌کند، اما فراتر از آن، خودتان هستید و خودتان. دیدگاهتان اول شخص است و تمام جستجوها را در تصاویر و اتاق‌هایی که اکثرا بی‌حرکت هستند (اما طراحی فوق‌العاده‌ای دارند) انجام می‌دهید. هر اتاق اشیای مهم و خاص خود را دارد که با استفاده از افعالی مانند «بزن»، «ببین» یا «باز کن» با آنها تعامل می‌کنید. پیشروی زمان با انجام حرکات شما صورت می‌گیرد. بنابراین هر قدر دلتان خواست فکر کنید. باید حواستان به مشعلتان باشد و در صورت خاموش شدن، سریع مشعل دیگری جایگزین کنید. با این حال، SG یک تجربه‌ به معنای کلمه کند است.

اگر موقع سر درآوردن از یک ساز و کار خاص به‌مشکل خورده یا مستاصل مانده‌اید که چه بخشی در موقعیت فعلی به کار می‌آید، می‌توانید از تنها یارتان، جمجمه‌ای به نام یوریک کمک بخواهید. این را باید به فال نیک گرفت، زیرا آن قدر قسمت برای استفاده و تعامل هست که گاهی موجب درماندگی بازیکن می‌شود. ممکن است در مسیرتان بخش‌های زیادی به دست بیاورید؛ مثلا سوزاندن قالی با مشعل دو سکه‌ طلا برایتان به ارمغان می‌آورد، اما بسیاری از آنها فقط حکم عمق بخشیدن به آزادی در بازی را دارند و هیچ نقش کلیدی در آن ایفا نمی‌کنند. همین موجب می‌شود که در بسیاری از معماها به کلیک کردن‌های مداوم و بی‌معنی رو بیاورید تا شانسی هم که شده قسمتی را رد کنید.

اگر به نظرتان بخش یا دستوری بیش از بقیه کاربرد داشت، می‌توانید آن را به دکمه‌های عددی کیبورد الحاق کنید. این یکی از بهبودهای صورت گرفته در گیم‌پلی است. با توجه به محل اشاره، دابل‌کلیک‌کردن موجب حرکت یا تعامل با بخش خواهد شد، هرچند برخی کج‌کاری‌ها بازیکن را به همان استفاده از دستورات تایپی سوق خواهد داد. متاسفانه امکان سفر آنی به قسمت‌های نقشه وجود ندارد و مجبورید صفحات را یکی یکی و کلیک به کلیک طی کنید تا به هدف برسید. از طرفی باید حواستان خیلی جمع باشد، والا ممکن است بسادگی بخشی را نبینید و بعدا سر نیاز به آن به مشکل بخورید.

متاسفانه آن ضعفی که گریبان بسیاری از بازی‌های مشابه را گرفته بود، در SG نیز خودنمایی می‌کند. معماها راه‌های خیلی خاص و منحصر‌به‌فردی برای حل شدن طلب می‌کنند. خوشبختانه SG بهتر از بسیاری از رقبا ظاهر شده و بیشتر معماها کاملا منطقی هستند و با فکر محض می‌توان از پس آنها برآمد. حتی اگر جواب را ندانید، اما مسیر را درست بروید، خود بازی کمکتان خواهد کرد. به طور کل اگر در خواندن راهنمایی‌ها دقیق باشید، بیش از حد در جایی گیر نخواهید کرد.

واضح است که ساعت‌ها وقت گذاشتن روی معماها برای هیچ‌کس خوشایند نیست. خوشبختانه SG خوب این مشکل را رفع کرده است. بازی دارای سه درجه‌ سختی است. سختی یا سادگی بازی نیز با حذف و اضافه‌ محتوا تعیین می‌شود. یعنی اگر در ابتدای بازی برای باز کردن دری به سه جمجمه نیاز داشته باشید، در حالت آسان تعداد آنها یکی خواهد بود. درجات سختی، ساده‌تر بخش‌های خاص، معماها و حتی کل یک قسمت را از بازی حذف می‌کنند.

در حرف، حذف محتوا به نظر مخرب می‌آید. سخت می‌توان کسی را متصور شد که بدون نظر به کل بازی بخواهد خود را محک بزند. ولی تاثیر آن واقعا جالب است. با حذف این همه محتوا، بازی برای کسانی که تجربه‌ای آسوده‌تر می‌طلبند مناسب خواهد شد و احتمال سردرگمی و گیر افتادنشان پایین می‌آید. اتفاقا این امر برای گیمرهای قدیمی چیزی غیرعادی نیست. بازی‌های دوبعدی قدیم (مثلا تبر طلایی) معمولا دو درجه‌ سختی داشتند؛ درجه‌ ساده‌تر کلا سه یا چهار مرحله از بازی را شامل می‌شد و درجه‌ سخت‌تر کل آن را. این طوری درجه‌ ساده‌تر مقدمه‌ای برای آماده‌سازی بازیکن می‌شد. عنوان SG نیز همان زمینه را می‌چیند. فقط عیبی این وسط است؛ این که در صورت انتخاب درجات پایین‌تر، اطلاعات و راهنمایی‌های مراحلی که در آن درجات به در بسته و بخش‌های مفقود ختم می‌شوند نیز حضور دارند. این مساله که از کم‌کاری سازندگان نشأت می‌گیرد، موجب گمراهی بازیکن می‌شود.

مرگ در SG راحت سراغ بازیکن می‌آید. استفاده‌ غلط از یک بخش، آماده نبودن برای ورود به یک اتاق و حتی حرکت‌های زیادی برای جستجو مرگبار هستند. ذخیره‌ دائم بازی توصیه می‌شود؛ گرچه ذخیره‌های خود بازی هم در تسکین درد بازیکن بی‌فایده نیستند. (ذخیره‌هایی که در درجات آسان‌تر بیشتر به یاری می‌آیند). راه برای مردن در این بازی آن قدر زیاد است که انگار سازندگان رسما یک زیربازی کامل با موضوع مرگ در این عنوان ساخته‌اند.

یکی از راه‌های مردن در این بازی از بقیه دردناک‌تر است. اوایل بازی یکی از دشمنان شما را مسموم می‌کند. بازی غیر مستقیم به بازیکن می‌فهماند که باید این مریضی را درمان کرد، اما اشاره‌ای به مدت زمان باقیمانده نمی‌کند. هر حرکتی که از آن پس بکنید، شما را به مرگ نزدیک‌تر خواهد کرد. اگر وقت زیادی را صرف حل اسرار قلعه کنید، ممکن است وسط کار به بن‌بست بخورید و زحماتتان نقش بر آب شود. عنوان SG تجربه‌ای منحصر به فرد ارائه می‌کند و در بازسازی یک عنوان کلاسیک موفق عمل کرده است. (ضمیمه کلیک)

سیاوش شهبازی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها