ندر باستانی « قلهات » که در پانزده کیلومتری شمال شهر بندری « صور » در استان شرقی عمان واقع شده است، یکی از مهمترین بنادر این کشور در طول تاریخ آن و به ویژه دوران اسلامی به شمار می آمده است .
کد خبر: ۷۸۰۳۰۰
میراث ایران در بندر « قلهات » عمان

این شهر در محدوده ای که عوارض طبیعی شامل کوه و دریا آن را به شکل مثلث درآورده به وسعت شصت هکتار شکل گرفته و از غرب به ارتفاعات « جبل الحجر » و از شمال به دره ی آبرفتی « وادی الحلم » و از شرق به دریا و از جنوب به حصارشهر محدود می گردد ( نقشه 2 ). با توجه به یافته های سطحی حاصل از بررسی های باستان شناسان هیأت ایرانی به سرپرستی نگارنده در سال 1386، قدمت اولیه ترین استفرار در این مکان به هزاره ی سوم پیش از میلاد ( عصر برنز عمان ) می رسد. مواد فرهنگی و آثار به دست آمده همچنین مؤید استمرار فعالیت ساکنان این مکان در دوره های آهن، پارت، ساسانی، صدر اسلام، قرون میانه ی اسلامی تا غروب قلهات در قرن هفدهم میلادی می باشند. بدین ترتیب، بقایای فرهنگی مؤید یک دوره ی پنج هزار ساله سکونت در این شهر می باشند.

به لحاظ سابقه ی تاریخی، در کتیبه ی داریوش هخامنشی در بیستون به سرزمینی به نام « ماکایین » به عنوان بخشی از شاهنشاهی هخامنشی اشاره شده که از نظر محدوده ی جغرافیایی به منطقه ی وسیعی از کشورهای امارات متحد عربی و عمان و حتی بخش هایی از سیستان و کرمان اطلاق می شده است (2). تاریخ عمان با مهاجرت قوم « آزد » به رهبری ملک بن فحم از یمن به آنجا آغاز می شود. قومی که پس از ورود به بندر قلهات با مقاومت شدید ساکنان پارتی شهر مواجه شدند اما بر آنها فائق آمده و در آن شر استقرار یافتند (3). از آن پس تلاش ها و جنگ های مکرر پارتیان- که بر اساس نوشته های مورخین عرب در تمامی سواحل شرقی و شمال عمان و خصوصاً در شهرهای مهمی نظیر قلهات، نِزوَه، سُحار و قوریات ساکن بوده و سپاهی مرکب از 30000 تا 40000 نفر داشتند- بی نتیجه باقی مانده و به خروجشان از عمان منجر می گردد (4). به هر حال، حضور چنین سپاهی حکایت از این دارد که:

1- تمامی سواحل شرقی و شمالی عمان در دست پارتیان و در قلمرو حکومتی شان بوده است.

2- پارتیان به اهمیت سوق الجیشی این سواحل برای کتترل تجارت دریایی ، بخصوص با هند، شرق دور و آفریقا واقف بوده اند.

به روزگار حکمرانی ساسانیان عمان مجدداً به عنوان بخشی از شاهنشاهی این سلسله به دست ایرانیان افتاد (5). در کتیبه ی شاپور اول در کعبه ی زرتشت، از این محدده با نام « مزون » یا « مَزون » یاد شده و از آن به عنوان بخشی از « ایرانشهر » نام برده شده است که امورآن به دست یک حاکم ایرانی- که « مرزبان » نامیده شده- اداره می گشته است (6). مدارک موجود نشان می دهند که حاکمان ایرانی در طی دوره ی تاریخی از دوره هخامنشی تا پایان حاکمیت ساسانیان ( 633 میلادی ) بر محدوده ی بزرگی که امروزه تمامی کشورهای عمان و امارات عربی را در برمی گیرد حکمروایی می کرده اند.

اگر چه از رویدادهای تاریخی این شهر در سده های نخستین اسلامی اطلاعی در دست نیست، لیکن از یافته های باستان شناسی به اهمیت آن در زمینه ی تجارت انواع ظروف سفالی پی می بریم. به هر حال، گزارش های تاریخی از تسلط مجدد ایرانیان بر این شهر پس از تصرف آن به سال 973 م. توسط عضدالدوله دیلمی حکایت دارند (7).

با روی کار آمد سلجوقیان، کنترل جزیره ی هرمز و عمان در اختیار « سلجوقیان کرمان » قرار گرفت و نفوذ سلاطین ایرانی بر هرمز تا زمان اشغال قلهات توسط پرتغالی ها ادامه یافت (8). در خصوص این نفوذ سیاسی مارکوپولو در سفرنامه خود می نویسد: « قلهات شهری نیکو در کنار دریا است که ساکنان آن مسلمانند. آنان فرمانبردار هرمز هستند و ملک یا حاکم هرمز در حال جنگ با یک رقیب قوی تر از خود است. او به این شهر می آید زیرا این شهر بسیار مستحکم است و به همین خاطر از کسی واهمه ندارد ... » (9).

گاه نگاری داده های باستان شناسی، و به ویژه سفال های سطحی، سابقه ی این شهر را به هزاره ی سوم قبل از میلاد ( دوره ی برنز ) می رساند. پس از آن شاهد داده های متعلق به دوره آهن و دوران تاریخی و به ویژه تراکم مواد فرهنگی همزمان با دوره ی ساسانی در این مکان هستیم.

اگر چه متون تاریخی قرون اولیه ی اسلامی نظیر انساب الاتوابی از این شهر با نام « بندر قلهات » و به عنوان یک بندر تجاری یاد نموده اند (10)، اما اوج شهرت این شهر به عنوان بندرگاه اصلی عمان توسط الادریسی بهـ.قرن 6 تا 8 هجری قمری نسبت داده شده است (11). بعلاوه از این شهر بندری و اهمیت آن در سفرنامه های افرادی چون یاقوت بن المجاور، مارکوپولو و ابن بطوطه نیز یاد شده است (12). این شهر در اوایل دوران صفوی توسط پرتغالیان اشغال شد. شایان ذکر است پرتغالیان در این زمان در راستای بسط مستعمرات خود و تسلط بر خلیج فارس، دریای عمان، دریای سرخ و اقیانوس هند و کنترل تجارت پر منفعت این مناطق، کشتی های جنگی و واحدهایی از نیروهای دریایی خود را به این مناطق گسیل کرده و بخشهایی را نیز به اشغال درآوردند که می توان از مناطقی مثل بندر « گمبرون » ( بندرعباس )، جزایر هرمز و قشم در ایران و بنادر قلهات، رأس الحد، سُحار و قوریات در عمان یاد کرد.

در سال 1693 م. در پی شورش مردم بر علیه پرتغالی ها و به چنگ آوردن دوباره ی شهر، پرتغالیهای شکست خورده با توپ های کشتی های خود، شهر را مورد حمله ی شدید قرار داده و آن را کاملاً ویران کردند، به طوری که به جز مقبره ی « بی بی مریم » و آب انبار شهر که در مجاورت آن بود، تمامی ساختارهای شهری از میان رفت (13). برخی سالم ماندن مقبره را به دلیل احترام پرتغالی ها به نام « مریم » عنوان کرده اند. در هر حال این تخریب چنان گسترده بود که به نابودی و متروک شدن قلهات انجامید.

موقعیت جغرافیایی قَلهات

شهر قلهات به لحاظ مکانی و استراتژیک موقعیت بسیار مناسبی دارد و از نظر ارتباط دریایی با عمان، اقیانوس هند، خلیج فارس و دریای سرخ در بهترین موقعیت قرار دارد ( نقشه 1 ). از سوی دیگر، از نظر دفاعی، در انتخاب مکان آن دقت خاصی به عمل آمده است به طوری که بدنه ی شمالی شهر به دیواره ی صخره ای یک مسیل به نام « وادی الحلم » و اندام غربی آن به ارتفاعات « جبل الحجر » و از تمامی جناح شرقی و بخش جنوب به دریا محدود می گردد ( تصویر1 ). بدین ترتیب از عوارض طبیعی موجود به بهترین وجه در راستای اهداف دفاعی استفاده شده است. این محوطه ی باستانی شبیه به یک مثلث متساوی الساقین است که طول دو ضلع اصلی آن به حدود 900 متر می رسد (14).

بررسی باستان شناختی قَلهات

با انجام برنامه ی بررسی باستان شناسی محوطه ی قلهات، اطلاعات درخور توجهی در خصوص این بندر قدیمی به دست آمد که در زیر به آنها اشاره می شود:

در برپایی شهر قلهات تدابیر دفاعی به خوبی مورد توجهـ.قرار گرفته است. این شهر که مساحت آن به 48 هکتار می رسد بین دو حصار دفاعی محدود شده است. به منظور دفاع از شهر در بخش های غربی، شمالی و جنوبی، حصاری با استفاده از لاشه ی سنگ و قلوه سنگ های بزرگ که با ملات اندک گل روی هم چیده شده و فاصله ی بین دو دیوار را با سنگ های ریز و خرده سنگ پر نموده اند، اقدام به تقویت بنیه ی دفاعی شهر کرده اند. عرض حصار اول در بخش های مختلف، اندازه های متفاوتی از یک تا دو متر را نشان می دهند. دروازه ی اصلی شهر در بخشی واقع بوده که در طی فصل اول کاوش های هیأت باستان شناسی ایرانی محدوده ی آن مشخص شد و بر روی نقشه منعکس گردید. یکی از ویژگی های این حصار آن است که در فواصل مختلف به برجک های دفاعی مجهز شده که از طریق آن، هم به استحکام حصار کمک می شده و هم در امر دفاع مؤثر بوده اند.

بررسی باستان شناختی قَلهات

آثار برجای مانده مؤید وجود شهری با ساختمان های متراکم محصور در حصار اول بوده که محلات مختلفی را تشکیل می داده اند. مصالح مورد استفاده در امور ساختمانی را سنگ های دریایی سبک وزن شامل انواع سنگ های مرجانی به اضافه ی قلوه سنگ و لاشه سنگ در اندازه های مختلف تشکیل می داده است ( تصویر 2 ). ابعاد و اندازه های خانه ها نشان می دهد که برخی محقر و دارای اندازه های کوچک در حد یک آلونک و برخی بزرگ با یک حیاط مرکزی و چند اطاق بوده اند. اگرچه کوچکترین اثر یا نشانه ای که مؤید چگونگی پوشش فضاهای مسکونی موجود در این شهر باشد، در دست نیست، لیکن با توجه به نوع مصالح بناها می توان حدس زد که سقف آنها به صورت تخت و با استفاده از مصالح چوبی، بخصوص درخت نخل، به صورت تیرپوش بوده است (15) که بر همین اساس می توان به گونه ای تفکیک محلات در شهر دست یافت.

یکی از محل های مورد بررسی هیأت باستانی شناسی ایرانی، بقایای مسجد جامع ویران شده ی قلهات است که در بخش جنوب شرقی شهر و مشرف به دریا قرار دارد ( نقشه2 ). این مسجد که در متون تاریخی از آن به عنوان مسجدی بزرگ و باشکوه یاد شده، با پلانی مربعی شکل و مصالحی شامل قلوه سنگ و سنگ های سبک مرجانی همانند سایر ساختمان های شهر، احداث و از آثار مکشوفه ی سطحی می توان چنین دریافت که به روزگار آبادانی اش به وسیله ی انبوهی از عناصر تزیینی وابسته به معماری مزین می شده است. با توجه به شواهد موجود، در اجرای این تزئیات از تلفیق آجر و کاشی و گچبری استفاده شده است ( تصویر 3 ). کاشی های به کار رفته در این بنا از نوع اختری و چلیپایی هستند کهـ.قطعاًدر قرن هفتم هجری ( معاصر با حاکمیت ایلخانان ) در ایران تولید و بهـ.قلهات حمل شده اند ( تصویر 4 ) (16). شایان ذکر است در هیچ یک از آثار دیگر موجود در عمان کاربرد کاشی دیده نمی شود. لذا باید آن را محصولی وارداتی دانست که در طی دوره ی مورد بحث از ایران به آنجا تجارت شده است.

مهمترین بنای موجود در این شهر، مقبره ی موسوم به « بی بی مریم » است که بنایی چهارگوش با مدفنی سردابه ای است و از حملات پرتغالی ها در امان مانده است ( تصویر 5 ). بی بی مریم، همسر ایاز، حاکم دوره ی ایلخلانی در هرموز بوده که پس از مرگ همسرش به مدت دو سال در حدود سال 1317 م. بر تخت نشست. با توجه به شواهد موجود و همچنین توصیف به عمل آمده از این بنادر متون، بخش های عمده ی داخل و خارج مقبره با کاشی پوشیده شده بوده است. در حال حاضر به جز چند قطعه ی محدود، هیچ یک از تزیینات کاشی روی این بنا باقی نمانده، اما نشانه های موجود روی سطوح از پوشیده بودن قسمت های زیادی از بنا با انواع کاشی حکایت می کند. در بررسی های اطراف بنا قطعاتی کاشی شامل کاشی های کتیبه ای و گونه ی اختر و چلیپایی و زرین فام به دست آمد که بدون تردید تولید ایران هستند و به صورت کالای تجاری بهـ.قلهات حمل شده اند ( تصویر 6 ). یکی از سیاحان اروپایی در همین خصوص خاطر نشان می کند که تزیینات کاشی بقعه « بی بی مریم » از کاشان به آنجا برده شده و کار گچبری بقعه نیز توسط یک استادکار ایرانی انجام پذیرفته است. شایان ذکر است حتی در زمان حاضر در کشور عمان به هر گونه تزیین کاشی اعم از قدیم و جدید واژه ی « کاشانی » اطلاق می گردد که ماندگاری خاطره ی این ارتباط تجاری در طول تاریخ را نشان می دهد (17).

در طی فصل دوم کاوش های باستان شناسی هیأت ایرانی در، در سال 1387، یک ساختمان جالب توجه واقع در بخش شرقی محوطه و به فاصله ی کمتر از یکصد متری جنوب مسجد و مشرف به دریا مشخص گردید که از دوازده اتاق و کریدورهای ارتباطی میان آنها تشکیل شده بود ( نقشه 4 ). با توجه به شواهد موجود ( تصویر 7 )، تعدادی از اتاق های این ساختمان دارای روکشی از گچ بوده اند و در ضمن آن در چند مورد تزیینات گچبری ( تصویر 8 ) نیز به دست آمد که مؤید انجام گچبری در آنهاست. مهمترین تزیین به دست آمده از این ساختمان، بقایای مربوط به چند کتیبه ی گچبری شده می باشد که با تکمیل شدن چند قطعه، قسمتی از آیه ی نهم سوره نور: « ... َغَضِبَ اللّهُ عَلَیْها ... » به دست آمد. این کتیبه ی قرآنی که بر اساس شواهد به دست آمده، به طور مشابه در دو اتاق وجود داشته با توجه به نصّ آن که انذاری و تبشیری است و نیز تکرار شدن آن در دو اتاق می تواند حاوی یک پیام باشد و دلالت بر کاربرد آن یعنی یک مکان عمومی برای بیتوته بنماید. باید توجه داشت که این آثار مکتوب از اهمیت خاصی برای قَلهات برخوردار است زیرا تنها اسناد مرتبط با ابنیه ی این شهر به حساب می آید. از آنجا که گچبری با این سبک و سیاق در آن محدوده کاربرد نداشته و همچنین مراجعه به متون که به حضور گچبرهایی از ایران اشاره دارند، این آثار را نیز باید دلیلی بر حضور استادکاران ایرانی در آن زمان، یعنی قرن های هفتم و هشتم هجری در این شهر قلمداد کرد. نگارنده با توجه به مدارک و شواهد به دست آمده از کاوش خود، از قبیل اتاق های مشابه متعدد و استری کردن اتاق ها با گچ و اضافه کردن گچبری به آنها، و نیز فحوای کتیبه ی به دست آمده، این ساختمان را به عنوان یک بنای عمومی با کاربردی اقامتی برای مسافران یا به عبارت دیگر کاروانسرا معرفی می نماید. بخصوص باید این نکته را در نظر آورد کهـ.قلهات یک شهر بندری مهم بوده که همواره در آن مسافرانی در تردد و اقامت بوده اند، لذا وجود چنین ساختمانی در این بندر برای بیتوته مسافران و دریانوردان ضروری می نماید.

برآمد

شهر باستانی قلهات یکی از بنادر تاریخی مهم در منطقه ی دریای عمان است که با توجه به موقعیت استراتژیک آن، از دیر باز مورد توجه به موقعیت استراتژیک آن، از دیرباز مورد توجه حاکمان ایران بوده است. مدارک تاریخی و شواهد غیر قابل انکار باستان شناسیِ به دست آمده از قلهات بر حاکمیت و سیادت تاریخی، سیاسی، فرهنگ و هنری ایرانیان در طول دوره های تاریخ پیش و پس از اسلام بر این شهر و در نتیجه چیرگی در سواحل شمالی و شرقی عمان حکایت دارند. این بندرگاه مهم نه فقط به عنوان یک جایگاه مبادله بلکه به عنوان مکانی برای صدور تفکرات و فرهنگ ایرانی به اقصی نقاط دنیا در طی دوران شکوفایی خود نقش پراهمیتی ایفا کرده است و اگر چه امروز خارج از مرزهای سیاسی ایران قرار گرفته اما بقایای آثار ایرانی در آنجا گویای عدم انفکاک فرهنگی اش با موطن اصلی خود یعنی ایران می باشد. از سوی دیگر می توان این بندر را به عنوان سند حضور ویرانگر قدرت های استعمارگر در منطقه و نماد مقاومت مردمان شجاع آن قلمداد کرد که صرفاً به دلیل عدم انقیاد و فرمانبرداری از بیگانگان، به طور کامل منهدم شده است.

میراث ایران در بندر « قلهات » عمان
نقشه 1
میراث ایران در بندر « قلهات » عمان
نقشه 2: توپوگرافی شهر قلهات
میراث ایران در بندر « قلهات » عمان
نقشه 3
میراث ایران در بندر « قلهات » عمان
تصویر 1
میراث ایران در بندر « قلهات » عمان
تصویر 3
میراث ایران در بندر « قلهات » عمان
تصویر 4: بی بی مریم
میراث ایران در بندر « قلهات » عمان
تصویر 6: زرین فام
میراث ایران در بندر « قلهات » عمان
تصویر 7
میراث ایران در بندر « قلهات » عمان
تصویر 8

پی‌نوشت‌ها:

1. سرپرست هیأت باستان شناسی ایرانی؛ استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه کاشان.

2. Bhacker M. R. & B: Qalhat in Arabian history: context and chronicles, JOmS, 2004, p. 23.

3. Al Zadjali: « Qalhat The Azdites Capital », PDO news, 1, 1997, p. 18.

4. Ibid, p. 18.

5. Bahcker, OP. cit.

6. Ibid, p. 26.

7. Ibid, p. 29.

8. Ibid, p. 30.

9. Al Zadjali: « Qalhat The Golden Age », PDO, 2, 1997, p. 8.

10. Al Atwabi: Ketab Asab al Arad, 1984, Muscat, p. 280.

11. Rougeulle, Axelle: The Qalhat Project Perliminary Report of 2007 Mission, p1, unpublished, Archive of Archeology Ministry ( AM ), Muscat.

12. Ibid, p. 1.

13. Al Zadjali: « Qalhat The portuguese Aggression », PDONews, 1, 1998, p. 6-10.

14. جاوری، محسن: گزارش اولیه بررسی محوطه.قلهات، مرکز اسناد پژوهشکده باستانشناسی سازمان میراث فرهنگی کشور، ص 3.

15. همان، ص 5.

16. همانجا.

17. همانجا.

منبع: خیراندیش، عبدالرسول، تبریزنیا، مجتبی؛ ( 1390 )، پژوهشنامه خلیج فارس ( دفتر سوم )، تهران: خانه کتاب، چاپ اول

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها