• مرد یعنی بابای من

    وقتی مو‌هایم را مرتب می‌بافم و پشتم می‌بندم و هنگام آمدن بابا دم در به استقبالش می‌روم و می‌گویم: باباجون امروز من از شما پذیرایی می‌کنم، بابا گل از گلش می‌شکفد و می‌گوید: این یعنی که دختر کوچولوی من بزرگ شده. خوش به حال آن مرد خوشبختی که تو همسرش خواهی شد. من ته دلم از این‌که بابا مرا زن ایده‌آلی می‌داند به خودم می‌بالم ولی در عین حال خجالت می‌کشم و به بابا می‌گویم: بابایی! تو رو خدا از این حرفها نزن.من می‌خوام دختر کوچولوی خودت باشم.