انسان از زندگی‌ای اجتماعی برخوردار است که بدون دیگر افراد جامعه قادر به پیشبرد آن نیست. او از همان ابتدا که به صورت بدوی زندگی می‌کرد، زندگی‌اش از ساختار اجتماعی برخوردار بود؛ ساختاری که شخصیت فرد به تنهایی اهمیت نداشت و وابسته به جامعه و قبیله بود. (ناس، 12،1379) هرچند که در این مرحله زندگی او صرفا به برآوردن غرایزش محدود می‌شد، در زندگی احساس خوشبختی می‌کرد؛ زیرا در نظر انسان بدوی آینده‌ای وجود نداشت که او را اسیر خود کند و گذشته‌ای که برایش تاسف بخورد.
کد خبر: ۵۵۲۳۹۳
اسلام و جامعه حقیقت‌گرا

آنچه برای او اهمیت داشت، اکنونی بود که ‌باید از آن حداکثر استفاده را می‌برد. اما کم‌کم که ساختار جامعه پیشرفت کرد و آدمی توانست به شناخت نسبی خویشتن نائل شود، زندگی‌اش پیچیده‌تر شد و دغدغه‌های دیگری جز خوراک و سرپناه و دیگر غرایز برایش به وجود آمد.

در این زمان فردیت فرد اهمیت پیدا کرد و انسان عادی که تمامی رنج جامعه به دوش او بود، به اهمیت کار خود برای پیشبرد منافع جامعه پی برد.

پرداختن به مردم کوچه و بازار و توصیف زندگی روزمره و پیش پا افتاده آنها اهمیت یافت و تبدیل به سبکی شد با نام واقعگرایی (رئالیسم) که در قرن نوزدهم در اروپا آغاز شد.

در واقع از این دوران بود که توجه به فردیت انسان به طور جدی آغاز شد و ادبیاتی شکل گرفت که قهرمان آن را فرد عادی تشکیل می‌داد.

اهمیت مردم عادی از آن جهت بود که واقعگرایان شخصیت و تا حدودی سرنوشت فرد را محصول اجتماعی می‌دانستند که او در آن زندگی کرده است.

به این جهت این نوع ادبیات گاه از ضدقهرمانانی با خصایل انساندوستانه برخوردار است که محیط و شرایط اجتماعی آنها را به راه خــلاف کشانده است. از این نمونه می‌توان به شخصیت اصلی رمان بینوایان ویکتور هوگو اشاره کرد.

این شخصیت به‌‌رغم آن‌که دزدی کرده و به زندان افتاده، به قهرمانی بدل می‌شود که پایان خوشی برای او رقم می‌خورد. در واقع ژان وال‌ژان نمونه شخصیتی واقعی است که شرایط و محیطی که او در آن به دنیا آمده و رشد کرده، فردیت او به عنوان دزد را به وجود آورده است. این در حالی است که ژان وال‌ژان از خصوصیات اخلاقی والایی برخوردار است و گناهکار شمرده شدن او به دلیل فقری است که شرایط جامعه بر او تحمیل کرده است.

درطول تاریخ کم نبوده و نیستند افرادی که اینچنین زندگی کرده و مرده‌اند؛ کسانی که صداقت درونشان فدای شرایط جامعه‌ای شده که گرفتار آن بوده‌اند.

تاریخ ایران آکنده از عیاران و جوانمردانی است که چنین خصوصیاتی داشته‌اند؛ افرادی که به نوعی اعمال آنها اعتراض به شرایط زندگی‌شان بوده و چه‌بسا که رفتار ژان وال‌ژان نیز اعتراض به جامعه‌ای بوده که نه فقط او را باور نداشت که نمی‌توانست به او اعتماد کند.

از میان کسانی که اشتراکات زیادی با ژان وال‌ژان داشته (هرچند که او بیشتر در زمره عیاران درمی‌آید تا صوفیان)، می‌توان به فضیل عیاض (وفات 187 هجری) اشاره کرد که در مرو (خراسان) زندگی می‌کرد. او در ابتدا راهزن بود، اما توبه کرد و پس از آن به تصوف روی آورد. اما حتی در شغل سابق خویش نیز بعضا جانب انصاف را رعایت می‌کرد.

فضیل عیاض تحت تاثیر تصوفی بود که از عراق به خراسان راه یافته بود و در خراسان به علت فعالیت‌های ابومسلم و مجاورت این شهر با حوزه فعالیت زائران بودایی رواج بیشتری یافته بود .(Arberry,1972,36) چنین جامعه‌ای که تا قبل از این تحت سیطره پادشاهان مستبد بود، درهای خود را به امید اصلاحات اجتماعی به روی مسلمانان گشود.

اما اعرابی که زمام حکومت را در دست گرفتند، خود را برتر از دیگران می‌دانستند و ایرانیان نو مسلمان را خوار می‌شمردند و آنها را هم ردیف مسلمانان عرب قرار نمی‌دادند. (زرین‌کوب، 319،1381) فضیل در اثر همین بی‌عدالتی‌ها و برای نشان دادن اعتراض خود به جامعه از راهزنی به درآمد و به کسوت زاهدی روی آورد.

او به کوفه رفت و در این شهر خود را با جامعه هزار و یک شبی رودر‌رو دید که زندگی زاهدان و صوفیان آنجا فریاد بلندی در برابر جامعه عشرت‌طلبی بود که هر روز پیش از گذشته قدرت می‌گرفت. در این جامعه بود که پشمینه پوشی گروهی از مردم اعتراض به توانگران بی‌غمی بود (زرین‌کوب، 40،1380) که روزگار را به شاد خواری می‌گذراندند و نه پروای یتیم را داشتند و نه فقیر را.

در آنجا هارون‌الرشید، خلیفه عباسی، به دیدار وی آمد و فضیل با اکراه او را که ناحق عنوان خلیفه مسلمانان را با خود داشت پذیرفت، زیرادر نظر فضیل خلیفه نسبت به مردم بی‌عدالتی می‌کرد و این بی‌عدالتی از تاثیر وزرای ایرانی او که غیر‌مستقیم تجمل‌گرایی پادشاهان ساسانی را رواج می‌دادند، نشأت گرفته بود و آن روح ساده‌گرایی‌ای را که پیامبر(ص) مروّج آن بود، از بین برده بودند.

در واقع با ظهور خلفای اموی بود که آن آرمانشهری را که پیامبر(ص) سعی در پی‌ریزی آن داشت، فرو ریخت. پیامبر که همواره شاهد بی‌عدالتی‌های اجتماع خویش بود، با قصد اصلاح اجتماعی برخاست.

با تلاش‌های او چنین اصلاحی در عربستان به‌وجود آمد اما همان‌طور که مکرر در تاریخ دیده شده، به محض آن‌که اندک زمانی از وفات مصلح می‌گذرد، تمامی اصلاحات فراموش می‌شود و اینچنین آرمانشهرها فراموش می‌گردند و جای خود را به دنیای وارونه‌ای می‌دهند که آسمان و زمین جای خود را با هم عوض کرده‌اند و ارزش‌های اخلاقی فراموش شده‌اند.

چنین دنیایی آدمی را وامی‌دارد تا دیواری را به دور خویش حایل کند و حریم خویش را حفظ کند و خویشتن خویش را از انسان‌هایی که ظاهرا اخلاق مند هستند، مصون بدارد. آن خویشتنی که کسی را پروای شناخت آن نیست. چراکه همه انسان‌ها دیگران را همانند خود تصور می‌کنند.

منابع:

تاریخ جامع ادیان، جان بی‌ناس، علی‌اصغر حکمت، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دهم 1379

تذکره‌الاولیاء، شیخ فرید‌الدین عطار نیشابوری، محمد استعلامی، انتشارات زوار، چاپ هشتم 1374

ارزش میراث صوفیه، عبدالحسین زرین‌کوب، انتشارات امیرکبیر، چاپ دهم 1380

روزگاران (تاریخ ایران)، عبدالحسین زرین‌کوب، انتشارات سخن، چاپ چهارم 1381

تفسیرهای پل برانتون از کتب مقدس، پل برانتون،‌ هما شهرام‌بخت، انتشارات حم 1383

مکتب‌های ادبی، رضا سیدحسینی، انتشارات نگاه، چاپ یازدهم 1381

 Sufism, A.J. Arberry, George Allen & Unwin LTD, Sixth Impression 1976 هما

شهرام‌بخت - جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها