در حمله خانمان سوز مغول به این سرزمین و آن فجایع دهشتناک که ایران و ایرانی را به ورطه فترت و خمولی سوق می‌داد(به قول مولف تاریخ جوینی از زبان شخصی که حادثه را دیده بود: آمدند و سوختند و کشتند و بردند و رفتند) فرزندان این سرزمین علم مردانگی برافراشته و دامن همت بر کمر زدند تا ایران را از این شدت و حدت برهانند و اندکی از آلام آن فجایع بکاهند؛ خواجه نظام‌الملک طوسی و رشیدالدین فضل‌الله همدانی از این جمله اند که هریک بنابر موقعیت و علم خویش کاری از پیش برده و عملی در خور برای کشور و مردم ایران انجام داده‌اند.
کد خبر: ۵۴۲۶۷۷
عالم زمان‌شناس

در این میان نقش خواجه نصیرالدین طوسی بسیار درخشان و پر فروغ است، چه هم در حوزه سیاست و هم در کیاست و بزرگی و هم در اخلاق و فضیلت و نیز در علم و درایت به حد کمال بوده و تشیع را بلند آوازه کرده است.

خواجه پس از فتح قلاع اسماعیله به دست هلاکو و از آنجا که آوازه فضل و دانش او به گوش خان مغول نیز رسیده بود به خدمت هلاکو درآمد و از این طریق و نفوذی که در وی داشت، توانست خدمات شایانی برای ایران انجام دهد.

یکی از پژوهشگران می‌نویسد: قدرت معنوی دانشمند طوسی سبب شد مغولان خونخوار و وحشی که قبلا از کشتن عالم و عارف و انهدام آثار باستانی پروایی نداشتند، در اشاعه علم و هنر و احترام دانشمندان بکوشند.1

این امر سبب شد خواجه نصیرالدین طوسی بتواند با بنای رصدخانه مراغه، علم نجوم را در وضع درخور و شایسته‌ای برای آیندگان به ارمغان آورد و در این خصوص زیج ایلخانی را تالیف کرد و نیز در جنب این رصدخانه کتابخانه‌ای بنا نمود که گویند حدود 400هزار کتاب را در آن جمع آورده بودند.

در کتاب تاریخ نجوم در ایران آمده است: طوسی به یاری دانشمندان بزرگی (که از اقصی نقاط اسلامی به این مرکز دعوت کرده بود) سال 657 قمری رصدها را آغاز کرد و تالیف زیج ایلخانی که نتیجه فعالیت‌ های او و همکارانش بود در سال 670 قمری به پایان رسید.

این زیج از مهم‌ترین زیج‌های دوره اسلامی است که تاثیر بسزایی بر زیج‌های بعدی داشته و شرح‌های متعددی بر آن نگاشته شده است.

خواجه نصیر و همکاران او الگوی بطلمیوسی حرکت سیارات و ماه را بشدت نقد کرده و الگوهای جدیدی عرضه کردند.2

اقدامات و تاثیرات نصیرالدین طوسی به همین جا ختم نمی‌شود، وی خدمات بسیاری نیز از لحاظ فکری به جامعه خویش کرده و آثار گرانبهایی در زمینه‌های گوناگون علمی همچون ریاضی، منطق، فلسفه، کلام و اخلاق از خویش به یادگار نهاده است.

وی شرحی بر اشارات ابن سینا نگاشته و در آن به پاسخگویی بر ایرادات فخر الدین رازی اهتمام نموده، همچنین تجریدالاعتقاد در کلام را تالیف کرده که آن کتاب در این موضوع از کتاب‌های دقیق و استوار است و مورد عنایت بسیاری از دانشمندان بوده و بر آن شرح کرده اند یا تعلیق زده‌اند.3

اثر دیگر خواجه طوسی، اساس الاقتباس در علم منطق است که از کامل‌ترین آثار در این علم به شمار می‌رود، تحریر اقلیدس، تحریر المجسطی، اخلاق ناصری، اوصاف الاشراف و چند رساله در علوم مختلف حاصل تلاش‌های فکری این دانشمند ایرانی است.

خواجه نصیر در آثار و تالیفات خویش کوشیده راه‌حلی جدید برای جامعه بشری عرضه دارد و صرفا ناقل علوم گذشته به آیندگان نباشد، بلکه شیوه‌ای نو و حرفی تازه برای گفتن داشته و طرحی نو دراندازد، همچنین وی تفکر شیعی (بخصوص کلام و فلسفه) را نیز اشاعه و به شاگردان و طالبان علم تعلیم می‌داده است.

همچنین وی به حکمت اشراقی نیز عطف توجه داشته و عرفان و عارفان را می‌ستوده که اوصاف الاشراف را نیز در این راستا تالیف کرده است.

دکتر محمدرضا قلی‌زاده در باره تاثیرات فکری(شیعی) خواجه طوسی در زمان ایلخانی می‌نویسد: ایجاد نزدیکی و تلازم میان فلسفه و کلام و همچنین پاسخگویی به شکوک و شبهاتی که از امام الحرمین جوینی تا امام فخر رازی امکان حل آنها پدید نیامده بود توسط اندیشمندی دوران‌ساز و شیعی به واقع نشانگر به انجام رسیدن یک دوره مهم از تحولات مذهبی در ایران و اسلام بود که براساس آن مسیر حصول به تشیع در ایران زمین هموار گردید..... امام الحرمین خواجه نصیرالدین توسی... پاسخ به پرسش‌ها و تردیدهای متراکم شده نزد امام المشککین را در قالبی شیعی ارائه کرد و از این طریق بخش مهمی از میراث فکری حلقه‌ای اصول شافعی ـ اشعری‌ها را به تملک درآورد.4

خواجه به پرورش شاگردان بسیاری همت گماشت که علامه قطب‌الدین شیرازی (شارح حکمت الاشراق) و علامه حلی (از علمای نامی شیعی) را می‌توان از مشاهیر ایشان به شمار آورد.

در کل این دانشمند ایرانی در تاریخ این سرزمین نقش بارزی ایفا نموده و تحولات شایانی را موجب گردیده است (ازجمله علل تسلیم خورشاه اسماعیلی در برابر هلاکو و نیز در بعضی منابع حمله هلاکو به بغداد و از میان برداشتن مستعصم آخرین خلیفه عباسی را از القائات خواجه نصیرالدین طوسی برمی‌شمارند که البته هر یک از این موارد به احتمال است و جمعی از تاریخ‌نگاران معاصر این امور را تردید کرده‌اند).

آخرالامر این دانشمند ایرانی در بغداد بدرود حیات گفته و در کاظمین به خاک سپرده شد. گویند علاءالدین محمد جوینی صاحب دیوان و سایر بزرگان جنازه او را تشییع کردند و شعرا در مدح او مرثیه گفتند.5

پی‌نوشت‌ها:

1ـ سرگذشت و عقاید فلسفی خواجه نصیرالدین طوسی، محمد مدرسی (زنجانی)، انتشارات امیرکبیر، 1363.

2ـ تاریخ نجوم در ایران، حمیدرضا گیاهی یزدی، دفتر پژوهش‌های فرهنگی، 1388.

3ـ تاریخ فلاسفه ایرانی، علی‌اصغر حلبی، کتابفروشی زوار، 1351.

4ـ منازعات فرقه‌ای و تحول مذهبی در ایران، دکترمحمدرضا قلی‌زاده، نشر حبیب، 1388.

5 ـ سرگذشت و عقاید فلسفی خواجه نصیرالدین طوسی، محمد مدرسی (زنجانی)، انتشارات امیرکبیر، 1363.

هوشنگ شکری - جام​جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها