نگاهی به سریال کلاه پهلوی

صف‌آرایی ستاره‌ها

«کلاه پهلوی» که پخش آن از جمعه 24 شهریور آغاز شده، پس از «کیف انگلیسی» دومین سریال تاریخی ضیاالدین دری است که به تهیه‌کنندگی محمدرضا تخت‌کشیان ساخته شده است. این سریال 56 قسمتی جمعه‌شب‌ها ساعت 22 از شبکه یک روی آنتن می‌رود.
کد خبر: ۵۰۶۹۴۹

یک جوان ایرانی تحصیلکرده در فرانسه به اسم فرخ، پس از ازدواج با دختر مستشارالدوله و عضویت در لژ فراماسونری به ایران مراجعه کرده و از طریق توصیه فرماندار شهرستان کوچکی چون ساوه، مامور اجرای فرمان کشف ‌حجاب در آن شهرستان می‌شود و به کمک خوانین و شخصیت‌های ذی‌نفوذ شهر طرح و برنامه‌ریزی می‌کند، ولی میرزارضا تدین، بازاری معتمد مردم مقابل او جبهه می‌گیرد و...

این سریال پس از گذشت یک دهه که کار تولید آن به طول انجامید در دو کشور ایران و فرانسه با استفاده از بازیگران و عوامل فرانسوی فیلمبرداری و ضبط شده است.

تصویربردار بخش فرانسه را تورج اصلانی و بخش ایران را حسین قلی‌زاده با همراهی سعید واثق به عهده داشته‌اند.

در این مجموعه که سریال ستاره‌ها لقب گرفته است، بیشتر بازیگران معروف سینما و تلویزیون نظیر امین حیایی، داوود رشیدی، داریوش فرهنگ، رضا کیانیان، گوهر خیراندیش، شقایق فراهانی، داریوش کاردان و... ایفای نقش می‌کنند و البته بازیگرانی چون بهاره کیان‌افشار نیز معرفی شده‌اند.

موسیقی تیتراژ این مجموعه تلویزیونی را که بسیار گوش‌نواز و متناسب با حال و هوای فیلم است، فریدون شهبازیان ساخته است.

ویژگی بارز سریال کلاه پهلوی فیلمنامه آن است که به قلم ضیاالدین دری نگاشته شده و شاید بتوان گفت وجه تشابه این سریال که به لحاظ ساختار، کیفیت، تصویر و... تفاوت‌های بسیاری با کیف انگلیسی دارد، در سناریوی آن است. در این سناریو زندگی یکی از زیردستان و چگونگی کشیده شدن او به ورطه‌ای که اتفاق اصلی فیلمنامه است، در یکی از شهرهای مجاور تهران به تصویر کشیده می‌شود.

در کیف انگلیسی چگونگی به دام افتادن، مزدور و فنا شدن شخصیت اصلی که جوانکی شهرستانی است با آرزوهای دور و دراز برای خود و آبادی میهنش دنبال می‌شود تا جایی که شخصیت اصلی وارد حادثه سرنوشت‌ساز آن دوره شده، توسط مزدوران و خائنین از هرطرف احاطه شده و دیگر راه نجاتی ندارد.

در مجموعه کلاه پهلوی، ماجرای فرخ، دانشجوی باهوش و پرتلاش اما ندار و بی‌چیز به موازات ماجرای کشف حجاب دوره رضاخان ـ که شاید بزرگ‌ترین اتفاق تاریخی، سیاسی و اجتماعی آن دوره بود ـ حرکت می‌کند تا این‌که بالاخره دو داستان در یک نقطه تلاقی می‌کنند و در آن شاهد از دست رفتن جوان نخبه و وطن‌پرستی هستیم که به خیال وطن‌پرستی، خیانت و جنایت می‌کند.

این شیوه پرداخت فیلمنامه از هوشمندی و شناخت درست نویسنده، از فضای کار نشان دارد؛ چرا که اگر داستان با کشف‌حجاب و در قصر رضاشاه آغاز می‌شد، فضای داستان به سمت گزارش مستندگونه یک اثر تاریخی محض پیش می‌رفت که قصد دارد واقعیات را خشک و بدون روح تصویر کند و یک فیلم تاریخی محض بسازد.

چنین فیلم‌هایی قابل استناد و داده‌های اطلاعاتی آنها مثال‌زدنی و افکت گونه‌ است، اما سرشار از تجملات هستند، در قوانین دنیای رئال گیرافتاده و بار دراماتیک و به فراخور آن قدرت تاثیرگذاری آنها کمتر می‌شود، چرا که این اختلاف طبقاتی و رفتارها و منش‌های متعلق به آن با زندگی واقعی مردم فاصله می‌گیرد.

کلاه پهلوی در واقع نه یک فیلم تاریخی که فیلمی برای تاریخ است و با استفاده از کاراکتری که همگون و همسان خودمان است، ما را با خود کوچ داده و به بازنگری تاریخ و قضاوت در مورد آن رهنمون می‌کند.

کلاه پهلوی اصراری بر سندیت داشتن همه اتفاقات داستانی ندارد، چرا که اگر قرار به بازنمایی موبه موی تاریخ باشد، نگاشتن یک کتاب تاریخی بهتر و بیشتر می‌تواند از عهده این مهم برآید.

کلاه پهلوی قصد دارد با تکیه بر یک واقعیت تاریخی قصه بگوید، قصه آدم‌هایی که شاید هرگز در جهان واقع نبوده‌اند، اما حضور آنها می‌تواند بار دراماتیک اثر را دوچندان کرده، ذهن و روح مخاطب را هرچه بیشتر با خود همراه کند تا واقعیت خود را به نمایش بگذارد و مخاطب را به تفکر و تعمق وادارد.

بنابراین در این فیلم نباید به دنبال رویت المان‌های رئال چه در صحنه و لباس، چه در تصویربرداری و انتخاب زاویه دوربین و چه در هرگونه از عناصر سازنده فیلم بود. (جام جم - ضمیمه قاب کوچک)

مریم رها

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها