ژرفای طلایی

با حضور ویتا در بازار شاهد حرکت رو به جلوی عظیمی در زمره‌ کنسول‌های دستی هستیم. در اعتماد به موفقیت این کنسول می‌توان تا حدی پیش رفت که حتی آن را بهترین و کامل‌ترین کنسول دستی قلمداد کنیم. دو آنالوگ برای بازی دستی، یک صفحه‌ نمایش فوق‌العاده با کیفیت و حساس و همچنین دو دکمه‌ لمسی پشت کنسول که غیبت چنین دکمه‌هایی سال‌هاست احساس می‌شود. فقط فکرش را بکنید اگر کنسول‌های خانگی نسل بعد در کنترلر‌های خود از این ایده بهره ببرند، انجام بازی‌های نقش‌آفرینی و مبارزه‌ای تا چه حد جذاب‌تر خواهد شد! فکر این که چنین کنترلی چه اثری روی نحوه‌ انجام بازی‌هایی مانند نینجا گایدن و شیطان هم می‌گرید خواهد گذاشت، لرزه بر تن می‌اندازد. به هر ترتیب، گفتن از فواید ویتا کافی است. به یکی از اولین عناوین انحصاری و قطعا بزرگ آن یعنی آنچارتد: مغاک طلایی می‌پردازیم. هنگام نگارش این مطلب، نسخه‌ ژاپنی بازی به بازار آمده و از مجله‌ پلی استیشن امتیاز کامل 10 از 10 گرفته است. سعی می‌کنیم گریزی هم به مطالب اشاره شده در نقد بازی بزنیم. داستان مغاک طلایی، در زمانی پیش از وقایع اقبال دریک رخ می‌دهد. ماجرا حول محور چگونگی قتل 401 ساله‌ هیات اعزامی اسپانیایی می‌گردد. ناتان دریک رد یک فرقه‌ باستانی و زیرزمینی اسپانیایی را دنبال می‌کند. در اواسط تحقیقات و جستجوهایش، میان رقابت جیسون دانته ـ دوست سابقش ـ و ماریسا چیس، نوه‌ یک باستان‌شناس که به شکلی اسرارآمیز و بدون به جای گذاردن هیچ ردی ناپدید شده است، گیر می‌افتد. اینجاست که خود را در لبه‌ مغاک طلایی می‌یابد. ماریسا در بازی نقش بانوی بی‌دفاع را ایفا می‌کند که همیشه دچار دردسر می‌شود و ناتان باید سر بزنگاه او را نجات دهد. حدود چند ساعت پس از شروع بازی، شخصیت منفی دیگری با نام گوئرو به بازی اضافه می‌شود که پیچیدگی‌های روایی را افزایش خواهد داد. نولان نورث در این قسمت نیز حضور یافته و با صدا و بازی خود به دریک جان خواهد بخشید. کریستوف بالسترا، از مدیران ناوتی داگ گفته است ارتباطی میان این قسمت و نسخه‌ سوم وجود دارد که باید انتظار کشید و دید این رابطه چیست. ناگفته نماند که استودیوهای موشن کپچر و صدابرداری ناوتی داگ در مدت ساخت بازی، در اختیار سونی بند بوده و بازی بیش از 2 ساعت میان پرده خواهد داشت. البته انتظار عمق داستانی مانند نسخه‌های قبلی را نداشته باشید. ولی مغاک طلایی به تنهایی از داستان خوبی بهره می‌برد.

بازی از کنترل‌های لمسی و حرکتی برای حرکت و هدف‌گیری استفاده می‌کند که البته برحسب سلیقه، اجباری برای استفاده از آنها نیست. می‌توانید همه‌ کارها را با دکمه‌های نمایی و آنالوگ‌ها انجام دهید. یکی از نمایش‌هایی که از بازی منتشر شده، بازیکن را در حال کنترل دریک نشان می‌دهد. پس از عبور وی از موانع محیطی با تعدادی از دشمنان روبه‌رو شدیم، سپس قابلیت عکاسی درون بازی را دیدیم. دمو با فاصله گرفتن دریک از یک جیپ و حرکت وی به داخل جنگل آغاز شد. برخی دویدن و پریدن‌ها بر فراز موانع و تاب خوردن از شاخه‌های مو، تلاش بیشتری از بازیکن طلب می‌کرد. الحاق این حرکات به کنترل‌های لمسی و حرکتی، ابتدا کمی آزمون و خطا می‌طلبد. در این میان، عظمت صحنه‌ها و گرافیک فوق‌العاده‌ بازی توجه ما را به خود جلب کرد. در اواخر دمو، توسط سیستم لمسی سلاحی را انتخاب کردیم و مقابله با دشمنان آن سوی دره آغاز شد. با حرکت دادن دستگاه و تنظیم زاویه‌ هدف‌گیری می‌شد به قدرت ژایروی ویتا پی برد. هنگامی که از حرکات آرام و منطقی استفاده می‌شد، بهترین پاسخ‌دهی را از دستگاه شاهد بودیم. نتیجه، هدف‌گیری دقیق و فوق‌العاده‌ای بود. می‌توان بعد از به دست گرفتن سلاح، با لمس آیکون آن روی صفحه، خشاب‌گذاری کرد. پس از کشتن دشمنان،عکسبرداری صورت می‌گرفت. تصویر به حالت یک منظره‌یاب دوربینی درآمد. از ژایروهای داخلی برای حرکت دادن دوربین و از صفحات لمسی جلو برای تنظیم زوم دوربین استفاده می‌شد. پس از زدن دکمه‌ مربوط، پیغام چالش دوربین کامل شد روی صفحه ظاهر شد و نمایش به پایان رسید. در این میان ایده‌ جاروبی توجه ما را جلب کرد ؛ قابلیتی که اجازه می‌دهد با انگشت مسیری را برای حرکت دریک ـ به بالای نردبان یا عبور از موانع ـ مشخص کنید و او به طور خودکار آن را طی کند. همچنین با وجود سوئیچ مداوم میان کنترل‌های متفاوت، همه چیز بخوبی با یکدیگر تلفیق شده و کار می‌کنند. شاید گرافیک بازی به پای آنچارتد 3 نرسد، اما قطعا با نسخه‌ اول آن رقابتی تنگاتنگ خواهد داشت. باید دید بعدها با این کنسول چه خواهند کرد. کیفیت تکسچرها واقعا شارپ بود و صفحه‌ با کیفیت ویتا، زیبایی آن را دوچندان می‌کرد. درجه‌ فریم و حرکت دوربین نیز هر دو بسیار نرم و روان بود. تنها مشکل را می‌توان در ضدضربه بودن برخی گیاهان و کمی تکسچرهای عجیب پیدا کرد. خارج از اینها همه چیز به زیبایی آنچارتد روی PS3 بود.

دومین نمایش که از بازی دیدیم، در ابتدا حالتی مخفیکارانه داشت. می‌توانستید با نزدیک شدن به دشمن و لمس آیکون مبارزه که بالای سمت راست صفحه‌ لمسی جلو قرار دارد، او را از بین ببرید. خوشبختانه با کمی تکان دادن شست خود، لمس این آیکون بسادگی ممکن می‌شود. آنالوگ‌های تازه اجازه‌ حملات مخفیانه‌ دقیق‌تری را می‌دهند. سلاح‌ها همان حسی را دارند که در نسخ قبلی داشتند فقط با این تفاوت که برخی از آنها برای کنسول جدید دستکاری شده‌اند. برای مثال، اسنایپر را باید توسط تکان دادن ویتا و تنظیم دوربین روی هدف استفاده کنید. زوم دوربین نیز توسط پنل پشتی تنظیم می‌شود. برای پرتاب نارنجک نیز می‌توانید یک بار آیکون آن را لمس کنید یا با نگهداشتن انگشت روی آیکون و درگ کردن آن، محل فرود نارنجک را تنظیم کنید. یک قوس کمانی، محل فرود نارنجک را نشان خواهد داد. در اینجا کار خیلی دقیق‌تر از نمونه‌ مشابه با سیکس ـ اکسیس پلی استیشن 3 انجام می‌شد. شاید همیشه با مشکل اشغال تصویر توسط شست خود مواجه باشید، اما مادامی که از قبل محل دشمنان را بخوبی ببینید، بعید است مشکل خاصی پیدا کنید. تیراندازی‌های عمودی نیز از آنچارتد 3 بازگشت خواهد داشت که به بازی تنوع بیشتری می‌بخشد. تا اینجا، با وجود آن که هنوز تاریخ عرضه‌ نسخه‌ آمریکایی بازی فرا نرسیده است، اما همه قریب به اتفاق اذعان دارند بهترین دلیل برای خرید یک ویتا، همین عنوان است.

سیاوش شهبازی