جام جم آنلاین گزارش میدهد
دیگر به ساری رسیدهایم؛ در 5 کیلومتری ساری در ایستگاه پلیس راه؛ پلیس میدیباس را متوقف کرده است و دلیلش را ایمن نبودن جاده برای میدیباس عنوان میکنند.میگویند خودروهای بزرگتر از مینیبوس نمیتوانند در پیچهای جاده کوهستانی کیاسر دور بزنند.
گویی پس از چند رخداد در جاده کوهستانی کیاسر، پلیس راه به تازگی این محدودیت را اعمال کرده است.نزدیک به یک ساعت منتظر بودیم و بنا شد چند دستگاه مینیبوس برای ادامه مسیر هماهنگ شود؛ اما در نهایت پلیس گویی پس از اخذ تعهد اجازه تردد میدهد.از جمله اینکه مسیر بازگشت خودروها را از همین مسیر ساری تعیین میکند و همین امر در برنامه سفر تغییر ایجاد میکند، چون قرار بود در مسیر بازگشت از سمت سمنان بازگردیم؛ یک بار از جاده ساری به سمنان تردد کردهام؛ جادهای است که هر کسی حداقل یک بار باید آن را تجربه کند و اگر زمان امان داد چند بار تجربه کردن آن خیلی بهتر است؛ اما در هر صورت این بار دیگر این اتفاق نمیتواند بیفتد؛ باید منتظر یک فرصت دیگر بود.
خیلی اوقات سفر خاطره در خاطره است؛ سفر در سفر. از پلیس راه ساری که به سمت کیاسر حرکت میکنیم با 5 دقیقه فاصله، هتل و جنگلهای سالاردره قرار دارد؛ سرزمینی آرام در دامنه کوهستان با دید زیبای جنگل که تا روزهای روز میتوانی آنجا متفاوت زندگی کنی.
برای حرکت به سمت کیاسر باید وارد جاده سمنان شویم.حدود 20 دقیقه پس از خروج از ساری به دوراهی سد شهید رجایی و کیاسر میرسیم.سد شهید رجایی که بسیاری از بومیان آن را به نام سلیمان تنگه میشناسند، خودش از زیباییهای اطراف ساری است.پس از پشت سر گذاشتن سلیمان تنگه تا کیاسر کمتر از یک ساعت زمان باقی میماند و البته دلیل طولانی شدن مسیر هم کوهستانی بودن و پیچهای متعدد جاده در دل کوهستان است.
ورود به چورت
از کیاسر به سمت روستای چورت حرکت میکنیم، جاده روستایی است و به شکل روشنی از کیفیت جاده کاسته میشود.ساعت از 3 گذشته است که به روستای چورت میرسیم.چورت روستای کوچکی است در دل کوهستان.اگر میخواهید تصویر این روستا را در ذهنتان ترسیم کنید، درست یک تابلوی نقاشی با ترکیبی از کوههای سبز، جنگل و یک خانه روستایی با مردمان مهربان و یک باغچه کوچک و گلدانی پر از گلهای رنگارنگ تصور کنید و البته سایه ابرها را نیز در ذهنتان یادآوری کنید که هر ازگاهی میآیند، ستیغ آفتاب را میپوشانند؛ گاهی میروند و گاهی نیز اصلا نیستند و آسمان میماند با یکهتازی رنگ آبی در پهنه آن.
دیگر همه گرسنه هستند.ریحانه نام میزبان ماست.زنی حدودا 30 ساله که شاید رنج روزگار باعث شده سنش بیشتر نشان دهد.اولین ویژگی او که میتوانم از آن یاد کنم، مهربانیاش است.پخت غذا برعهده او بوده است.اجاق هیزمی گوشه حیاط نوید یک غذای لذیذ را میدهد.همه گرسنه هستند.خانه روستایی که برای صرف غذا انتخاب شده است، علاوه بر دو اتاق، بالکنی کوچک به سمت کوه و جنگل دارد که تا ساعتها میتواند تو را به عالم رویا ببرد.
مرغ ترش
مرغ ترش یکی از غذاهایی است که در مناطق شمالی ایران بویژه منطقه مازندران پخته میشود.دستور طبخ غذا را از یکی از کسانی که به ریحانه کمک میکند میپرسم.او توضیح میدهد که ابتدا مرغ را تفت میدهند؛ سپس سبزی معطر مثل گشنیز و جعفری را هم سرخ میکنند و پس از آن کمی آب میریزند و میگذارند غذا پخته شود و البته اندکی روغن و ترشی مثل آبغوره نیز به آن اضافه میکنند و چند دقیقه قبل از سرو غذا تخممرغ هم به آن اضافه میکنند که البته در بعضی مناطق تخممرغ به آن اضافه نمیشود.این غذا به عنوان خورش همراه با برنج خورده میشود.
غذای آن روز تنوع بیشتری هم دارد؛ قرمهسبزیای که سبزی آن از باغچه نهچندان کوچک ریحانه چیده شده و عطر معطر آن فضای خانه را پر کرده است.
حرکت به سمت دریاچه
نام اصلی دریاچه چورت، دریاچه میانشه است، ولی باتوجه به اینکه آخرین روستای مشرف به دریاچه، چورت نام دارد؛ بسیاری این دریاچه کوچک در دل جنگل را به همین نام میشناسند.از روستای چورت تا دریاچه چند راه وجود دارد.برنامه سفر برای مسیر رفت با نیسان هماهنگ شده است.
در دستههای 15نفره در نیسانها سوار میشویم؛ 5 نیسان پشت سر هم حرکت میکنند. یادم میماند که راجع به بقیه مسیرهای چورت در ادامه توضیح بدهم. نیسانسواری لطف خاصی دارد آنهم در جاده خاکی. سرشار از هیجان و شور میشوی. جاده خاکی بر حجم این شور و هیجان میافزاید. بوی درخت گردو را میتوانم تشخیص بدهم؛ هر چند نمیتوانم خود آن را ببینم، اما وقتی که مدتی را در طبیعت سپری میکنی دیگر بوی خیلی چیزها را میتوانی تشخیص بدهی. مثلاً بوی پونه را شاید از 100متری بفهمی یا آویشن آن قدر در شامهات ماندگار میشود که نمیتوانی آن را فراموش کنی.
پوستهای سبز گردو در کف نیسان نیز گویای این است که در این منطقه گردو یافت میشود و هنوز هم فصل برداشت به پایان نرسیده است. علاوه بر اینها همین طور که نیسان حرکت میکند، درختان ازگیل را میبینی که در کنار جاده فراوانند، ولی میوهها هنوز نرسیدهاند. حداقل یک ماه دیگر زمان نیاز دارند یعنی در روزهای پایانی مهر باید منتظرشان بود. دامن طبیعت برای هر فصلی نعمتی دارد.
با نیسان تا دریاچه حدود 20 دقیقه طول میکشد. وقتی به دریاچه میرسی اولین چیزی که نگاهت را به خود جلب میکند، باقیمانده تنه درختان در میان دریاچه است که سایه آن در شفافیت آب باعث عظمت دریاچه شده است.
دریاچه چورت
آنچه هماکنون به عنوان دریاچه چورت یا همان میانشه شناخته میشود، یک عارضه طبیعی به نسبت جدید است. بومیان و بویژه سالمندان میگویند کمتر از 100 سال پیش بر اثر زمین لرزه و رانش زمین مسیر آب چشمهای که در کنار دریاچه قرار دارد، بسته میشود و همین امر موجب شکلگیری این دریاچه شده است.
وسعت دریاچه حدود 5/2 هکتار است و علاوه بر طبیعتگران، ماهیگیران نیز علاقه زیادی به آن دارند. هر چند نزدیک غروب است که به دریاچه رسیدهایم، اما فرصت پیادهروی در کنار رودخانه را از دست نمیدهیم.از یکی از کسانیکه همچنان مشغول ماهیگیری است سوال میکنم که به نظر شما وقتی این دریاچه تازه شکل گرفته، چگونه ماهی وارد آن شده است.
نامش علی است. پاسخ قانعکنندهای میدهد. او میگوید یکی از مهمترین راههای انتقال این ماهیها از طریق پرندگان است بویژه پرندگان دریایی.به دلیل اینکه تخم بسیاری از ماهیها بین پرهای آنها باقی میماند و وقتی که به سایر مناطق سفر میکنند، همان تخم به جای جدید منتقل میشود.
بناست شب را در جنگل بمانیم، شبمانی در جنگل لطف خاص خودش را دارد. باید بیشتر در مورد آن بنویسم و البته از جاده نیز و از پیمودن جنگل و... .
مریم چهاربالش
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان