در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
کی با صدای محمد نوری آشنا شدید؟
دهه 40 خورشیدی بود که در رادیو با او آشنا شدم. آن زمان من تازه شروع به کار کرده بودم و نوری 10 سالی میشد که میخواند. از همان زمان دوست داشتم با او همکاری کنم که البته 23 سال بعد این فرصت دست داد.
منظورم این بودکه چه زمانی آواز نوری به گوشتان خورد و برای اولین بار صدایش را شنیدید؟
خب این برمیگردد به سالهای دهه 30 و ابتدای دهه?40. از همان زمان نوری سبک ویژه و زیبای خودش را داشت و بسیاری از جوانان و نوجوانان از جمله من را جذب صدایش کرده بود. در آن سالها موسیقی پاپ تازه جایش را در ایران باز کرده بود و خوانندگان انگشتشماری فعالیت میکردند. در این میان نوری چون به سراغ سبکهای جاز، بلوز یا مشابه آنها نرفته بود، با دیگران تفاوت داشت.
سبکش از کجا سرچشمه میگرفت؟
نوری به زبان انگلیسی تسلط داشت و برخلاف خیلیها آثار غربی را گوش میکرد و بخوبی میشناخت. میتوان گفت بیشتر تحت تاثیر کارهای اروپایی بود تا آمریکایی. البته این تنها یک وجه کارش بود. آنچه به ترانههای او شخصیت میداد، ریشههای ایرانیاش بود.
چه ریشههایی؟
نوری موسیقی ردیف دستگاهی را میشناخت، روی موسیقی نواحی و فولکلوریک ایران کار کرده بود و با ادبیات کلاسیک و معاصر ایران بویژه شعر آشنایی عمیق و گسترده داشت که همه اینها دست به دست هم داده و از او چهرهای خاص ساخته بود.
جدای از همه اینها، نوری همیشه تشنه دانستن بود و پیش استادان گوناگون عرصه موسیقی و ادبیات تحصیل کرده و چیزهای بسیاری یاد گرفته بود. از سوی دیگر مطالعات بسیاری در زمینههای مختلف هنری و فرهنگی داشت که به کارش عمق میداد.
هنوز این پرسش جدی هست که کار محمد نوری را در چه گروه و نوع موسیقی باید قرار داد. آیا او یک هنرمند پاپ بود؟
وقتی از پاپ صحبت به میان میآید، بیشتر وجه مردمی و عامهپسند آن است که درباره کارهای نوری صدق میکند. برای مثال ترانه جان مریم یک موسیقی مردمی است که از همان سالها شهرت پیدا کرد و امروز هم بسیاری آن را گوش و زمزمه میکنند
. دیگر کارهای او نیز چنین شرایطی دارند. اما از سوی دیگر، او موسیقی پاپ سبک و غیر علمی را نمیپسندید. کارش آنچنان قوام و استحکام هنری و فرهنگی داشت که علاوه بر عامه مردم، اساتید موسیقی و مخاطبان فرهیخته و نخبه جامعه نیز ترانههایش را دوست داشتند. در واقع او آموزههای پاپ اروپایی را با دانش موسیقی و پیشینه نغمههای فولکلور و بومی ایرانی در هم آمیخته و سبکی فاخر را پدید آورده بود.
پیش از آن که به سالهای دهههای 60 و 70 خورشیدی و همکاری شما با آن زندهیاد برسیم، بهتر است از ویژگیهای زندگی هنریاش در پیش از انقلاب بیشتر بدانیم.
یکی از ویژگیهای منحصر بهفرد نوری پیش از انقلاب این بود که هیچ علاقهای به کار در محیطهای غیر هنری مثل کافهها یا جاهای شبیه آن و مجالس آنچنانی نداشت.
با این که پول خوبی به او پیشنهاد میدادند، اما هرگز پا به این جور جاها نگذاشت. در عوض بارها برای امور خیریه روی صحنه رفت و بیهیچ چشمداشتی خواند. کسب پول هیچ جایی در هنرش نداشت. خودش میگفت که موسیقی کسب و کارش نیست و قرار نیست از آن پول در بیاورد. نوری راه خودش را در موسیقی رفت و این هم در سبک خواندن و هم شکل زندگی هنریاش دیده میشد.
کم کاری نوری در دهه 50 خورشیدی به چه دلیل بود؟
در آن سالها چون خوانندگان زیادی میخواندند و رسانهها به دنبال انواع دیگر موسیقی پاپ بودند، او بشدت کم کار شد. شاید عرصه برای موسیقی فاخر او تنگ شده بود و شرایط کار آن گونه که او دوست داشت، برایش فراهم نبود. برای همین 2 دهه کناره گرفت و سالهای 68 و 69خورشیدی بود که دوباره شروع کرد.
و اولین کارهایش با شما بود.
این افتخار را پیدا کردم که با او 2آلبوم «در شب سرد زمستانی» و «آوازهای سرزمین خورشید» را کار کنم.
در موقعیت یک همکار او را چگونه هنرمندی دیدید؟
استاد بسیار متبحری بود که کار کردن با او نشاط خاصی داشت. هنرش پدیده ویژهای بود که دیگر تکرار نمیشود. صدایش، تسلطش بر شعر و ترانه و سبک خاصش در تاکید بر حروف و واژگان مثالزدنی بود و هست. صدایش حجمی خاص و گیرایی بسیار قوی داشت.
بهترین ساز، صدای انسان است و این در نوری تجلی پیدا کرده بود. او پلی میان موسیقی پاپ غربی و محلی ایران بود و برای همین کارش رنگ و بوی اینجا را داشت.
آیا این دو کار را بر اساس سبک ویژه خواندن او آهنگسازی کردید؟
غیر از این نمیشد. نوری سنجیده، دقیق و با وسواس کار میکرد. او از آن خوانندگانی نبود که شعر، ترانه و ملودی را انتخاب کنی و از او بخواهی تا بیاید و کار را بخواند. نوری در تمام مراحل انجام یک کار حضور داشت.
در 2 آلبومیکه باهم انجام دادیم، آهنگسازی من بر اساس صدای او شکل گرفت. احساس عجیبی در آوایش بود که نمیشد بدون توجه به آن کار کرد و آهنگ ساخت.
درباره وسواس و دقت در کارش توضیح بیشتری بدهید.
روی ادای هر واژه ترانه و شعر حساس بود. برای مثال وقتی میخواستیم آهنگی ترکی را اجرا کنیم، او روی تلفظ تکتک واژهها و حرفها کار میکرد و در این راه از بسیاری کمک میگرفت. برای همین تلفظهایش همیشه صحیح بود.
در خواندن دیگر ترانههای محلی نیز همین تسلط را از خودش نشان میدهد.
درست است. او براحتی از پس خواندن ترانههای ترکی، کردی، گیلکی، شیرازی و... با لهجه درست و دقیق بر میآمد.
راز این موفقیت چه بود؟
سختکوشی، سختگیری، سواد موسیقایی، نظم و انضباط و دقت در کار. در ضبط آثارش بارها پیش میآمد که پس از اتمام مراحل فنی دوباره میآمد و میگفت آن طور که میخواسته از کار در نیامده و ترانه را تکرار میکرد.
بسیار سختکوش بود. برای مثال در آلبوم در شب سرد زمستانی که ملودی بسیار مشکلی روی اشعار نیما یوشیج داشت، هر روز ساعتها کار میکرد و خسته نمیشد. فقط 2 ماه اول سر این وقت گذاشت تا به جایی برسد که به گفته خودش احساس شعر را بتواند بخوبی بیان کند.
محمد نوری با صدای خود به اشعار نیما طنین دیگری بخشید و گویی آنها را از وادی خاموش واژهها به قلمرو باشکوه و پرفراز و نشیب اصوات رهنمون شد. این همکاری موفق در آلبوم مشترک آوای سرزمین خورشید ادامه یافت. به خاطر دارم که نوری دقت و حساسیت خاصی در کار خود داشت و گاهی ماهها کار میکرد تا لهجه ترانه را به بهترین وجهی ارائه نماید.
پس شما را به عنوان یک همکار حسابی خسته میکرد.
و چه خستگی شیرینی. چرا که علاقه و جدی گرفتن کار از سوی او، به ما هم انگیزه و توان بیشتری میداد. در تولید آن دو آلبوم، از صبح تا عصر بیوقفه کار میکردیم. کار روی این آلبومها یکی از بهترین تجربههایم است و یکی از افتخارات حرفهایام به حساب میآید که هنوز پس از گذشت سالها گویا کهنه نشده است.
و چرا این همکاری ادامه پیدا نکرد؟
از سال گذشته قصد همکاری برای ترانههای فولکلور در آلبوم جدیدی با محمد نوری را داشتم که قرار بود پس از رفع کسالت ایشان شروع شود که افسوس بخت با من یار نبود. روحش شاد و یادش گرامی باد.
مهدی یاورمنش / گروه فرهنگ و هنر
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر