شاهد حادثه از اقدام داماد کینه‌جو پرده برداشت‌

به این ترتیب، جسد مقتول برای بررسی علت مرگ به پزشکی قانونی انتقال یافت. ماموران برای فاش شدن هویت قاتل مسلح، به تحقیق از اهالی محل پرداختند که معلوم شد قاتل مسلح، داماد سابق خانواده به نام محرمعلی (48 ساله)‌ بوده که با سلاح کلاشینکف و در دست داشتن یک قبضه نارنجک وارد منزل شده و پس از مجروح کردن اعضای خانواده، متواری شده است.

با به دست آمدن هویت قاتل، در ادامه تحقیقات معلوم شد، متهم فراری چندی پیش، از زندان آزاد شده است. به این ترتیب، پرونده‌ای در این زمینه تشکیل شد و کارآگاهان جنایی اداره آگاهی شهریار جستجوی ویژه‌ای را در این زمینه آغاز کردند.

به دنبال این حادثه دلخراش، خبرنگار ما در بیمارستان شهید فیاض‌بخش تهران حضور یافت و جزئیات حادثه را در گفتگو با مجروحان حادثه جویا شد.

شهلا - یکی از مجروحان حادثه - به خبرنگار ما گفت: از 4 سال قبل از شوهرم  محرمعلی  جدا شدم، او مدام مرا کتک می‌زد و اذیتم می‌کرد؛ اما به خاطر حفظ‌ آبروی خانوادگی مجبور به سکوت می‌شدم. خانواده‌ام از من می‌خواستند به خاطر 2 پسر و یک دخترم کوتاه بیایم تا زندگی آنها تباه نشود، من هم فقط به خاطر فرزندانم و وساطت‌های پیاپی اقوام زندگی سختی را که شوهرم برایم رقم زده بود، تحمل می‌کردم. شوهرم مرد شکاکی بود و به عناوین مختلف من و فرزندانم را کتک می‌زد. مدتی کار می‌کرد و چند ماه بیکار بود، دیگر از دست او خسته شده بودم. در سال‌های آخر زندگی مشترک، بدرفتاری‌های شوهرم بیشتر شده بود، حتی چند بار تا حد مرگ کتکم زد که از او شکایت کردم؛ اما بی‌توجه به حرف‌هایم عنوان کردند همسرتان هنوز آسیب جدیدی به شما نرسانده است که او را دستگیر کنیم.

وی اضافه کرد: هنگامی که از او شکایت کردم تا طلاقم را بگیرم، شوهرم به من و پسر بزرگم امیر، در محوطه بیرونی دادگاه با چاقو حمله کرد و پس از مجروح کردن ما، از سوی پلیس دستگیر و به تحمل حبس و پرداخت دیه محکوم شد و من حضانت 3 فرزندم را به عهده گرفتم، اما یک سال و نیم قبل با سپردن وثیقه از زندان آزاد شد و مزاحمت‌هایش را شروع کرد، شوهرم مدام من و اعضای خانواده‌ام را تهدید به مرگ می‌کرد.

حادثه چگونه اتفاق افتاد؟

زن مجروح گفت: شب قبل از حادثه، با فرزندانم به منزل پدرم رفتم. پسر خاله و خواهرم با خانواده‌اش هم مهمان آنها بودند که دوست شوهر سابقم با منزل پدرم تماس گرفت و خواست که با من صحبت کند و من از ترس این که او و شوهرم توطئه‌ای در سر داشته باشند، با او صحبت نکردم و از خواهرم خواستم با او صحبت کند. در حدود نیم ساعت صحبت آنها، آن مرد اصرار می‌کرد که مرا برای رضایت دادن مجاب کند تا شوهرم متحمل پرداخت دیه نشود.
خواهرم پس از گفتن این که در صورت ادامه مزاحمت‌ها، از وی و محرمعلی شکایت می‌کنیم، تلفن را قطع کرد.

شهلا ادامه داد: تا صبح خواب نداشتم و می‌ترسیدم محرمعلی  شوهر سابق  تهدیدهایش را عملی کند. روز حادثه وقتی پدرم قصد رفتن به محل کارش را داشت، متوجه داد و فریادهای وی در حیاط منزل شدم، خودم را به او رساندم و دیدم محرمعلی با ساکی در دست و 2 قبضه اسلحه وارد منزل شده و تیری به سوی پدرم شلیک کرده و او روی زمین افتاده است، با داد و فریاد خواستم تا اعضای خانواده متوجه شوند و به پلیس اطلاع دهند که یکدفعه شوهرم وارد اتاق شد و شروع به تیراندازی به سوی من و اعضای خانواده‌ام کرد.

با فریادهایش سراغ مادرم را گرفت و بی‌رحمانه به سوی او شلیک کرد و چند نارنجک به داخل اتاق‌ها پرتاب کرد و متواری شد.

دیگر چیزی نفهمیدم، وقتی چشمانم را باز کردم متوجه شدم 5 نفر دیگر از اعضای خانواده‌ام در بیمارستان بستری شده‌اند، اما از مادرم خبری ندارم. نمی‌دانم به کدامین گناه، من و خانواده‌ام مجازات شدیم و شوهرم چرا این گونه دست به انتقام‌گیری زده است.

بنا بر این گزارش، با مرخصی یکی از مجروحان، 2 تن دیگر از آنها سر پایی درمان شده و 5 تن دیگر از مجروحان همچنان تحت درمان قرار گرفته‌اند و جستجوی گام به گام کارآگاهان جنایی برای یافتن مخفیگاه قاتل مسلح ادامه دارد.

معصومه ملکی