سدی به نام هویت

هویت فرآیند پاسخگویی آگاهانه هرفرد یا قوم یا ملت به پرسشهایی است که از خود دارد؛ که بوده؛ کجا بوده؛ چه بوده و چه هست؛ به عبارت دیگر متعلق به کدام قوم ، ملت و نژاد است؛

کد خبر: ۱۴۰۹۶۹

خاستگاه اصلی و دائمی اش کجاست؛ دارای چه فرهنگ و تمدنی بوده؛ و چه نقشی در توسعه تمدن جهانی داشته و امروزه صاحب چه جایگاه سیاسی اقتصادی و فرهنگی در نظام جهانی است و بالاخره ارزشهای ملهم از هویت تاریخی او تا چه حد در تحقق اهداف اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی جامعه مورد بحث کارساز خواهد بود.
هویت ، پدیده ای ثابت و تغییرناپذیر نیست. هویت از نظر علم جغرافیا سرزمین و تاریخ مشترک ، از نظر علوم اجتماعی زبان و دین مشترک و از نظر علوم سیاسی ساختار سیاسی ، ملیت و ملت مشترک را شامل می گردد. هویت ایرانی در طول تاریخ پرفراز و نشیب خود با چالشهای متعددی روبه رو بوده است که بخش اعظم آن هجوم بیگانه برای بی هویت کردن پیشینیان گذشته ما بوده است.
در دوران حاکمیت مغول ها، ایرانیان برای حفظ هویت خود زبان و خط فارسی و تاریخ نگاری را وجهه همت خود قرار دادند. شاهنامه فردوسی محصول این دوران از سلطه بیگانه بر ایران است. در ادوار مختلف تاریخی این ایرانیان بودند که به تناسب زمان و شرایط حاکم از مولفه های هویتی بهره جسته اند تا ایران و ایرانی بمانند؛ خط، زبان ، نژاد، دین ، استقلال خواهی ، بیگانه ستیزی ، هنر و نقاشی از جمله مولفه های مهم هویتی ایرانیان از گذشته تاکنون بوده است . مرحوم عباس اقبال آشتیانی بر این باور بود که علت بی توجهی برخی از ایرانیان به کشورشان و بی هویتی آنان ، بی خبری از مواریث فرهنگی شان می باشد.
نمایش دو مستند «گرگها» و «به اسم دموکراسی» که با همت والای رسانه ملی اخیرا پخش گردید، گویای فقدان شناخت برخی هموطنان از میراث تمدنی و ارزشهای پایدار جامعه ایرانی و نیز عدم برداشت و درک درست بیگانگان از نقش تاثیرگذار مولفه های هویتی چون «اسلام و ایران» در این سرزمین خدایی است.
برخی جوانان سوار بر موج صرف عواطف و احساسات در آغازین سالهای پیروزی انقلاب اسلامی به نام «جامعه بی طبقه توحیدی» با ایدئولوژی التقاطی گروهی به نام مجاهدین خلق برای برقراری چنین جامعه ای از هیچ جنایتی فروگذار نکردند؛ ترور مسوولان کشور، کشتار مردم عادی کوچه و بازار، خرابکاری ، بمب گذاری ، جاسوسی و در خدمت صدام عفلقی با حمایت استکبار تجاوز به مرزهای ایران اسلامی ، فهرستی از کارنامه سیاه این گروه تروریستی وابسته بود، که مستند «گرگها» تنها روایتگری بخشی از خیانت های آن را توانست به تصویر بکشاند.
با گذشت سالیان از تداوم انقلاب اسلامی ، استکبار به دنبال ترفندهای جدیدی برای سرنگونی و نابودی انقلاب برآمد و این کار پس از آن که تحریم های اقتصادی ، سیاسی و حتی جنگ تحمیلی 8 ساله نتوانست کارگر افتد در دستور کار قرار گرفت.
غرب در زیر سایه القاب و عناوین فریبنده آزادی و دموکراسی تلاش کرد در قالب «جنگ نرم» با بهره گیری از نرم افزارهای مورد نیاز، کشورهای مستقل را هدف قرار دهد. با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و زوال کمونیسم و پایان یافتن جنگ سرد آنچه که منافع نامشروع استکبار را تهدید می کرد تنها «اسلام سیاسی و مبارزه » و در راس آن «جمهوری اسلامی» بود. «گفتمان سازی و نهادسازی» دو شیوه مهم برای مقابله با ایران تعریف شد؛ «دموکراسی خواهی ، اصلاحات ، جامعه مدنی و حقوق بشر» چهار محور در گفتمان سازی بود.
«گسترش احزاب بی هویت ، ایجاد و اشاعه N.G.O ، کمپینگ های زنان در پرتو فمنیسم ، راه اندازی پی درپی روزنامه و مطبوعات حزبی و یارگیری در محیطهای دانشگاهی» از جمله اقدامات مورد توجه برای نهادسازی در راستای تحقق اهداف مورد نظر بود.
با کمال تاسف برخی افراد و جریان ها چون تندروهای جریان دوم خرداد با این راهبرد غرب همراهی های فراوانی کردند. «18 تیر 78» تنها یک نمونه ناکام از این اقدامات براندازانه به سبک «انقلاب های مخملی» بود که با هوشیاری و حضور مقتدرانه مردم همیشه در صحنه و رهبری های داهیانه و خردمندانه رهبر فرزانه این توطئه ها عقیم ماند.
اظهارات جهانبگلو، کیان تاج بخش و هاله اسفندیاری و پرده برداشتن از توطئه های نو استعماری استکبار بار دیگر همگان را به تقویت ، پاسداشت و حفاظت از هویت ملی ایران عزیز فرا می خواند و از همین رهگذر است که دوراندیشی رهبری را در نامگذاری سال 86 به نام «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» بیش از پیش درک و باور می کنیم که چگونه استکبار و بدخواهان ، اساس و بنیان هویت ملی ما را نشانه گرفته اند. «ایران اسلامی» هویت ابدی ماست که چون چتری فراگیر این سرزمین را در بر گرفته است و تا ایران و ایرانی هستند این هویت همواره بر تارک تاریخ خواهد درخشید و استکبار و بدخواهان راه به جایی نخواهند برد.