هفتم تیر ماه سال 1360دفتر حزب جمهوری اسلامی در سرچشمه تهران از سوی یکی از عوامل نفوذی سازمان منافقین منفجر شد که بر اثر آن 72نفر از شخصیت ها و مسوولان برجسته کشور شهید و تعدادی نیز زخمی شدند.
کد خبر: ۱۳۸۴۳۵

این فاجعه ، بزرگترین اقدام منافقین در ضربه زدن به نظام برخاسته از آرائ مردم در پی پیروزی انقلاب اسلامی بود. هنوز چند ماهی از آغاز جنگ تحمیلی نمی گذشت که سازمان منافقین این جنایت بزرگ را در همسویی با آغازگران جنگ ، در مرکز ایران انجام داد. شاید آنها می خواستند در کنار تهاجم زمینی ، هوایی و دریایی ارتش صدام به سرزمین های ایران ، حمله دیگری را از درون کشور علیه مرکز تصمیم گیری جمهوری اسلامی و اداره کنندگان کشور انجام دهند تا به یک باره پیروزی قاطعی برای رژیم بعثی صدام به ارمغان آورند.
فاجعه هفتم تیر از ابعاد گوناگونی قابل بررسی و ارزیابی است ؛ از سویی در این جنایت ، انسان های بزرگی که به تعبیر امام امت از «ابرار» بودند به شهادت رسیدند. یکی از آنان شهید آیت الله دکتر بهشتی بود که از متفکران و اندیشمندان و شکل دهندگان معماری نظام جمهوری اسلامی بود و نقش بی بدیلی را در تدوین قانون اساسی و ساختار دهی به نظام جدید ایران پس از فروپاشی رژیم شاهنشاهی ایفا کرد. پرداختن به هر یکی از شهدای این فاجعه عظیم و بررسی ویژگی ها و ابعاد شخصیت آنان ، فرصت و نوشته جداگانه ای را می طلبد.
از سوی دیگر به نظر می رسد طراحی این فاجعه بزرگ و انفجار محل جلسه بزرگان کشور پس از عزل بنی صدر از ریاست جمهوری از سوی نمایندگان ملت در مجلس شورای اسلامی ، به یک باره تصمیم گیری نشده و به اجرا درنیامده است ، بلکه یک برنامه از قبل طراحی شده بوده که براساس اطلاعات دقیق و نیز انتخاب مواد منفجره مناسب برای پایین آوردن سقف بتونی سالن اجلاس و همچنین وارد آوردن حداکثر تلفات ممکن به شخصیت های حاضر در این اجلاس بوده است.
نگاه دیگری که می توان به ابعاد این فاجعه عظیم داشت بررسی نتایج و پیامدهای آن است که به این شرح قابل ذکر است:الف فاجعه هفتم تیر هشدار بزرگی برای مردم ایران بود و به آنان نشان داد که انقلاب اسلامی به سادگی در جهان تحمل نخواهد شد و جرم کسانی که از امام خمینی حمایت کرده اند تا رژیم شاهنشاهی را با فریادهای مردم ، به زباله دانی تاریخ بفرستند مواجه شدن با ترور، انفجار و جنگ است .ب این فاجعه می توانست تبدیل به بحرانی عظیم تر از تسویه فیزیکی سران انقلاب اسلامی شود و کشور را با خلا مدیریت مواجه کند و باعث از هم پاشیدگی سیستم اداره کشور شود. زیرا با شهادت تعداد زیادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی ، رسمیت یافتن جلسات مجلس با کمبود نماینده مواجه می شد، از طرفی دیگر عالی ترین شخصیت نظام قضایی و عضو شورای ریاست جمهوری و نیز تعدادی از وزرای کشور به شهادت رسیده بودند که برگزاری جلسات هیات دولت را با مشکل مواجه می ساخت.
ازطرفی برای انتخاب رئیس جمهور جدید باید برنامه ریزی می شد. ولی حضرت امام خمینی (ره) در نحوه رویارویی با این مصیبت بزرگ ، آن را تبدیل به فرصتی برای مردم ایران به منظور روی کار آوردن وفادارترین افراد به انقلاب اسلامی کردند. بنابراین مشاهده می شود که پس از این فاجعه بزرگ است که بحران سیاسی آفریده شده از سوی غربگرایان در ایران خاتمه یافته و افرادی که خود را پیروان خط امام می خواندند زمام امور کشور را به دست گرفتند.ج پس از واقعه هفتم تیر چهره واقعی سازمان مجاهدین خلق برای اکثر مردم ایران روشن شد و ایرانیان آنان را به عنوان منافقین و کسانی که در خدمت دشمنان ملت هستند به شمار آوردند و آنچنان فضا را برای زندگی این سازمان مخوف تروریستی تنگ کردند که حتی آنها در خانه های تیمی خود نیز احساس امنیت نمی کردند و فرار از کشور را بر ماندن در کنار مردم ترجیح داده و به صورت رسمی در خدمت دشمنان ملت ایران درآمدند.
به هر حال پیامدها و نتایج فاجعه هفتم تیر بسیار فراتر از مطالب عنوان شده بالاست ولی نکته ای که نباید از آن غافل شد، بررسی این موضوع است که آیا سازمان مجاهدین خلق ، برای رسیدن به «قدرت» به دولتهای بیگانه از جمله رژیم بعثی صدام وصل شده و به عنوان ابزاری در خدمت اهداف آنان قرار گرفته است و یا این که از ابتدا امریکا و رژیم بعثی عراق ، سازمان منافقین را توسعه داده ، تجهیز کرده ، آموزش داده ، منابع مالی آن را تامین کرده و برای آن ماموریت های جاسوسی ، اطلاعاتی و انجام عملیات ترور و آدمکشی را تعیین می کرده اند؛ و در نهایت پس از عدم موفقیت های این سازمان در داخل ایران ، آن را به پادگان های ارتش بعثی در داخل عراق منتقل کرده و به عنوان پیاده نظام ارتش صدام ، علیه جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته اند؛ برخی معتقدند حفظ امنیت منافقین در داخل پادگان اشرف در حوالی بغداد از سوی ارتش امریکا، پس از سقوط نظام دیکتاتوری صدام ، بر این اساس ارزیابی شود؛ ولی به نظر می رسد بایستی ترکیبی از دو نظریه فوق درست باشد؛ یعنی هم امریکا و هم رژیم بعثی عراق به دنبال ابزاری برای به کارگیری آن در جهت امیال و آرزوهای خود بوده اند و هم سران مجاهدین خلق تنها راه رسیدن به قدرت را وابستگی به بیگانگان و ترور مخالفان و حاکم شدن از طریق زور و ایجاد وحشت در بین مردم می دانسته اند. ولی به هر حال مردم ایران سرنوشت منافقین را به عنوان یک عبرت تاریخی در نظر گرفته و به این نتیجه رسیده اند که بسیاری از قدرتها، برای حاکم شدن بر آنها دست به هر کاری می زنند.


حسین علایی
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها