در حالی که ملت فلسطین بیش از هر زمان دیگری به یک رهبر سیاسی بزرگ جهت خروج از بحران های خود نیاز دارد ، ابومازن با عدم درک این نیاز حیاتی تا امروز نتوانسته نقش استراتژیک لازم برای پیشبرد قضیه فلسطین را ایفا کند.
کد خبر: ۱۲۳۴۷۷

از زمان به قدرت رسیدن ابومازن پس از مرگ عرفات ، پرونده فلسطین شاهد بسیاری از تحولات بوده است که متاسفانه هیچ یک از این تحولات را نمی توان مثبت ارزیابی کرد. تحلیلگران سیاسی پیش از به قدرت رسیدن ابومازن با توجه به فعالیت و موقعیت سیاسی وی ، چنین رکودی را در پیشبرد قضیه فلسطین پیش بینی می کردند زیرا ابومازن شخصی خارج از فلسطین بود و دیدگاه وی برای حل مسائل فلسطین با دیدگاه گروههای فلسطینی که در واقع ساختار اصلی فلسطین را تشکیل می دهند، متفاوت بود.یکی از برجسته ترین تفاوت ها در گرایش های سیاسی میان ابومازن و گروههای فلسطینی را می توان در توافقنامه اسلو مشاهده کرد؛ توافقنامه ای که ابومازن ، عرفات و برخی از مسوولان جنبش فتح بانی آن بودند ، در حالی که دیگر گروههای داخلی فلسطین بشدت با آن مخالف بودند. در واقع در ارزیابی دقیق می توان به این نتیجه رسید که این توافقنامه بر خلاف آنچه تشکیلات خودگردان به ریاست عرفات و شخصیت هایی چون ابومازن می پنداشتند ، پیامدهای مثبتی برای قضیه فلسطین به بار نیاورده است و بسیاری معتقدند ملت فلسطین تا به امروز تاوان مفاد این توافقنامه را می دهد. به رغم آن که گروههای فلسطینی همخوانی بیشتری با سیاست های عرفات داشتند اما این همخوانی امروز به دلیل سیاست هایی که ابومازن از زمان به قدرت رسیدن تا به امروز دنبال کرده ، از میان رفته است .از بزرگترین اشتباهات ابومازن اعتماد به سیاست های امریکا و دنباله روی از برنامه های کاخ سفید برای حل قضیه فلسطین بود، در حالی که سیاست های امریکا هیچ جایگاهی میان گروههای فلسطینی نداشت . ابومازن بر خلاف این دیدگاه ، سیاست دیگری را دنبال کرد سیاستی که تا به امروز نه تنها ثبات و امنیت را در فلسطین تامین نکرده است بلکه قضیه فلسطین را به سوی مسیر دیگری هدایت کرد مسیری که انتهای آن درگیری های داخلی و به حاشیه کشیده شدن بسیاری از اصول و مبانی اصلی فلسطین بود. به رغم آن که دولت حماس به نقض بسیاری از قوانین و تندروی ها در بسیاری از اصول فلسطینی از سوی تشکیلات خودگردان ، اسرائیل ، امریکا و برخی از کشورهای اروپایی متهم است ؛ اما این دولت برای حفظ وحدت ملت فلسطین و حمایت از اصول و مبانی اصلی قضیه فلسطین ، در راس آن بازگشت مهاجران فلسطینی و آزادسازی زندانیان فلسطینی ، از حقوق خود چشمپوشی کرده است و در برابر بسیاری از فشارهای داخلی و خارجی کوتاه آمده است .با وجود آن که دولت حماس بارها بر تمایل خود جهت تشکیل حکومت متحد ملی در فلسطین اصرار ورزیده است اما تشکیلات خودگردان نه تنها در این زمینه از خود تلاش ملموسی را نشان نداده است ؛ بلکه در هر زمانی که اوضاع داخلی فلسطین به سوی ثبات و آرامش روی می آورد، سفر یک مقام مسوول و یا دیپلمات امریکایی به منطقه این معادله را تغییر می دهد. مثلا در سفر سابق رایس به منطقه ، موضوع انتخابات زودهنگام فلسطین از سوی ابومازن مطرح شد و پیش از آن که رایس راهی منطقه شود، موضوع متوقف شدن روند گفتگوهای جاری گروههای فلسطینی برای تشکیل حکومت متحد ملی در فلسطین مطرح شد، به طوری که ابومازن رسما به بن بست رسیدن طرح تشکیل این حکومت را در کنفرانس خبری مشترکی با رایس عنوان ساخت و بار دیگر شعله ور شدن درگیری های داخلی در فلسطین را باعث شد. امروز نیز درست زمانی که دولت حماس برای آرام کردن اوضاع پیشقدم شده و ابومازن نیز همکاری هایی را در این زمینه از خود نشان داده است ، بار دیگر رایس به منطقه آمد.تاریخ فلسطین ثابت کرده است که رهبران فلسطینی به رغم تمامی وابستگی حزبی و سیاسی شان وهمچنین تمامی اختلاف نظری که با هم دارند، یک هدف و یک اعتقاد مشخص نسبت به قضیه فلسطین دارند و گرچه خطمشی سیاسی این رهبران با هم متفاوت است ؛ اما همه در تحقق یک هدف معتقد و ثابت قدم بوده اند و آن هم بازستاندن حقوق به تاراج رفته فلسطینیان از سوی اسرائیل و تشکیل کشور مستقل فلسطین به پایتختی بیت المقدس است . امروز با توجه به موقعیت حساسی که منطقه در آن به سر می برد، رهبران فلسطینی باید هوشیارتر از هر زمانی ، خطمشی سیاسی خود را در قبال تحقق اهداف قضیه فلسطین انتخاب کنند و نگذارند این قضیه مهم که بسیاری از تحولات منطقه و فراز و نشیب های آن را تشکیل می دهد، قربانی طمع قدرتهای استعمارگری چون امریکا شود. براستی که ابومازن در حساس ترین شرایط زمانی ، رهبری فلسطین را به عهده گرفته است و هرگونه تغییر یا تحولی در این قضیه بسیار حساس به ثبت خواهد رسید.

منبع : اسلام آنلاین
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها