ما صدای او (صدام) را خفه کردیم. لحظه ای که مسوول اعدام صدام که نقاب به چهره کشیده بود ، اهرم دریچه دار را کشید، اسرار واشنگتن نیز در همان جا محفوظ ماند.
کد خبر: ۱۲۱۴۰۲

حمایت نظامی بی شرمانه تکاندهنده و پنهانی امریکا و انگلیس که بیش از یک دهه در اختیار صدام قرار داشت ، داستان هولناکی است که روسای جمهور و نخست وزیرمان نمی خواهند جهان آن را به یاد آورد و اکنون صدام که از جزییات کامل آن حمایت غربی که در زمان ارتکاب بدترین بی رحمی هایش از جنگ جهانی دوم به بعد دریافت می کرد ، مرده است . شخصی که از دنیا رفت ، مردی بود که شخصا کمک سیا را در نابودی حزب کمونیست عراق دریافت کرد. پس از آن که صدام به قدرت رسید سازمان اطلاعات جاسوسی امریکا ، آدرس کمونیست ها در عراق و دیگر شهر را در تلاش برای از بین بردن نفوذ اتحاد جماهیر شوروی در عراق به نوکران وی داد. استخبارات صدام تمامی آن خانه ها را گشت و صاحبانشان و خانواده هایشان را دستگیر و آن گروه را قصابی کرد. مخالفان رژیم ، زنان و کودکانشان در انظار عموم اعدام شدند و پیش از اعدام در ابوغریب بشدت شکنجه شدند. شواهدی رو به رشد در سراسر جهان عرب وجود دارد مبنی بر این که صدام پیش از تهاجمش به ایران در سال 1980 سری نشست هایی با مقامات عالی رتبه امریکایی داشت . او و دولت امریکا باور داشتند که جمهوری اسلامی ایران در صورتی که صدام لژیون هایش را در طول مرزهای این کشور مستقر کند، سرنگون خواهد شد و به پنتاگون دستور داده شد با ارائه اطلاعات جاسوسی درباره دستور کار نبرد ایران ، دستگاه نظامی عراق را یاری کند. در یکی از روزهای سرد و یخبندان سال 1987 در مکانی در نزدیکی کلن با آن دلال تسلیحاتی آلمانی دیدار کردم که اولین تماس های مستقیم میان واشنگتن و بغداد را به درخواست امریکا برقرار کرد. او گفت : آقای فیسک ! در آغازین روزهای جنگ در سپتامبر 1980 از من دعوت شد به پنتاگون بروم. در آنجا جدیدترین عکس های ماهواره ای خطوط مقدم ایرانی به من تحویل داده شد. در آن عکس ها می توانستید همه چیز را ببینید ، اماکن تسلیحاتی ایران در آبادان و پشت خرمشهر ، خطوط سنگرهای طرف شرقی رودخانه کارون ، حائل های تانک و تمامی راه ها در طرف ایرانی در مرز کردستان. هیچ ارتش چیزی بیش از این را نمی خواهد. من با همه این نقشه ها از واشنگتن و با هواپیما به فرانکفورت و از فرانکفورت با پرواز مستقیم عراق ایرویز به بغداد رفتم. عراقی ها بسیار بسیار قدردانی کردند. من در آن زمان با کماندوهای پیشرو صدام در زیر باران گلوله ایرانی ها بودم . سربازان عراقی با استفاده از نقشه های حاوی جزییات مفصل خطوط ایرانی ، مواضع شان را بسیار دورتر از جبهه های نبرد قرار می دادند. گلوله باران آنها علیه ایران در خارج از بصره به اولین تانکهای عراقی اجازه داد ظرف یک هفته از کارون عبور کنند. فرمانده آن واحد تانکها با خوشحالی از گفتن این مساله به من خودداری کرد که چه طور تنها رودخانه ای را برای عبور انتخاب کرده است که ایرانی ها از آن دفاع نمی کردند. دو سال قبل ما بار دیگر با هم در امان ملاقات کردیم ، افسران وی او را ژنرال می نامیدند ، درجه ای که پس از آن حمله تانکها به شرق بصره به لطف اطلاعات جاسوسی واشنگتن ، از صدام دریافت کرده بود. تاریخ رسمی ایران از جنگ هشت ساله با عراق می گوید که صدام از سلاح های شیمیایی علیه این کشور اولین بار در تاریخ 13 ژانویه 1981 استفاده کرد. محمد سلام ، خبرنگار آسوشیتدپرس در بغداد برای مشاهده صحنه پیروزی نظامی عراق به شرق بصره برده شده بود. او گفت : ما شمارش را آغاز کردیم در این بیابان لعنتی مایل ها و مایل ها راه رفتیم و فقط شمردیم به شماره 700 رسیدیم ، گیج و منگ بودیم و باید باز هم می شمردیم... عراقی ها برای اولین بار از یک ترکیب استفاده کردند ؛ همان گاز عصبی که بدن را فلج می کرد. گاز خردل آنها را با نفس خودشان خفه می کرد ؛ برای همین بود که کف خون در دهانشان جمع می شد. در آن زمان ایرانی ها می گفتند که این معجون هولناک را امریکا به صدام داده است . واشنگتن آن را تکذیب می کرد اما ایرانی ها حق داشتند. آن مذاکرات بلندمدتی که به همدستی امریکا به این بی رحمی ها منجر شد همچنان به صورت یک راز باقی ماند اگر چه بدون شک صدام از تمامی جزییات آن آگاه بود. دونالد رامسفلد یکی از افرادی بود که رونالد ریگان رئیس جمهور وقت در آن دوره منسوب کرد.اما در یک سند گزارش نشده با عنوان صادرات جنگ افزارهای شیمیایی و بیولوژیکی دارای کاربرد دوگانه امریکا به عراق و تاثیر احتمالی آن بر پیامدهای بهداشتی جنگ خلیج فارس ، آمده است که پیش از 1985 و پس از آن ، شرکت های امریکایی محموله هایی از گازهای بیولوژیکی را با تصویب دولت به عراق فرستادند. آنها شامل باسیل سیاه زخم بود که سیاه زخم و بیماری های دیگر را تولید می کرد. گزارش سنا این طور نتیجه گرفت که امریکا مواد دارای کاربرد دوگانه با مجوز را در اختیار دولت عراق قرار داد که به توسعه برنامه های شیمیایی ، بیولوژیکی و سیستم های موشکی عراق از جمله تاسیسات تولید گاز جنگی شیمیایی و تجهیزات طراحی های فنی و جنگ افزارهای شیمیایی کمک کرد. پنتاگون از مقیاس سلاح های شیمیایی که عراق به کار می گرفت ، بی اطلاع نبود. به عنوان مثال ، در سال 1988 صدام شخصا به کلنل ریک فرانکونا که یک مسوول اطلاعاتی دفاعی امریکا و یکی از 60 افسر امریکایی بود که به طور مخفیانه اطلاعات مفصل از برنامه های طراحی و فنی و ارزیابی های صدمات بمب ایرانی را در اختیار اعضای ستاد مشترک عراق قرار دادند ، اجازه داد پس از آن که نیروهای عراقی فاو را از ایرانی ها بازپس گرفتند، از این شبه جزیره دیدن کند. وی به واشنگتن گزارش کرد که عراقی ها برای رسیدن به پیروزی از سلاح های شیمیایی استفاده کردند. کلنل والتر لانگ که در آن زمان افسر عالی رتبه اطلاعات دفاعی بود بعدها گفت که استفاده از آن گاز به وسیله عراقی ها در میدان نبرد موضوع یک نگرانی عمیق راهبردی نبود. با این حال من نتایج را دیدم من در یک قطار بیمارستانی نظامی که از میدان جنگ به تهران می رفت ، صدها سرباز ایرانی را دیدم که خون سرفه می کردند و از ریه های شان ترشحات لزجی ترشح می شد. واگن حامل آنها آنقدر بوی آن گاز را می داد که من مجبور شدم پنجره را باز کنم . بازوها و صورت هایشان پوشیده از تاول بود. مدتی بعد ، تاول های جدیدی بر روی تاول های قبلی شان پدیدار شد. خیلی از آنها به شکلی بسیار وحشتناکی سوخته بودند. این گازها بعدا در حلبچه علیه کردها به کار رفت. جای تردید نیست که صدام ابتدا کوشید روستاییان شیعه را سلاخی کند ، درباره جنایاتش علیه ایران نیز جای تردید نیست. ما همچنان میزان اعتبارات امریکایی در عراق را که در سال 1982 آغاز شد ، نمی دانیم و با اعدام صدام احتمالا هرگز نخواهیم دانست . بخش مقدماتی آن که اغلب آن برای خرید سلاح های امریکایی از اردن و کویت صرف شد ، 300 میلیون دلار بود. در سال 1987 به صدام قول پرداخت اعتباری بالغ بر یک میلیارد دلار داده شد. در سال 1990 پیش از تهاجم صدام به کویت تجارت سالانه میان عراق و امریکا به سالی 3.5 میلیارد دلار رشد کرد. جیمز بیکر ، وزیر خارجه وقت امریکا تحت فشار طارق عزیز ، وزیر امور خارجه صدام برای تداوم اعتبارات امریکا قرار گرفت ، اما همان جیمز بیکری که اخیرا گزارشی را با هدف دور کردن جورج بوش از یک فاجعه در زمان حاضر در عراق ارائه کرد، برای تضمین های جدیدی به ارزش یک میلیارد دلار از امریکا اعمال فشار کرد. در سال 1989 انگلیس که یاری نظامی پنهانی به صدام داشت ، بلافاصله پس از دستگیری فرزاد بازوفت ، خبرنگار آبزرور در بغداد پرداخت 250 میلیون پوند به عراق را تضمین کرد. بازوفت درباره انفجار کارخانه ای در هیلا تحقیق می کرد که از تجهیزات شیمیایی که امریکا ارسال می کرده ، استفاده می کرد و مدتی بعد به دار آویخته شد. ظرف یک ماه پس از دستگیری بازوفت ، ویلیام والدگریو ، عالی رتبه ترین مسوول وزارت امور خارجه گفت : در صورتی که دست دیپلماتیک مان را به درستی بازی کنیم ، نمی دانم آیا هیچ بازاری در جایی در آینده با این مقیاس که انگلیس در آن جایگاه خوبی دارد ، وجود نخواهد داشت یا خیر. بازوفت های دیگر و یا حمله ای دیگر از سرکوبی داخلی آن را بسیار مشکل خواهند ساخت . سخنان جفری هاو، معاون نخست وزیر در آن زمان درباره تسهیل کنترل بر فروش سلاح های انگلیسی به عراق نفرت انگیزتر بود. او این راز را نگه داشت و نوشت : بسیار بدبینانه به نظر خواهد رسید اگر رویکردی انعطاف پذیرتر را درباره فروش سلاح ها بلافاصله پس از اعلام نفرت نسبت به رفتار با کردها تصویب کنیم. صدام هم اسرار حمله به ناو محافظ USS STARK را در تاریخ 17 می 1987 می دانست . زمانی که یک جت عراقی حمله ای موشکی علیه امریکایی ها انجام داد و بیش از شش خدمه آن را کشت و تقریبا شناور را غرق کرد. امریکا بهانه صدام را مبنی بر این که آن کشتی اشتباها به جای یک قایق ایرانی هدف قرار داده شد ، پذیرفت و به صدام اجازه داد از درخواستشان برای مصاحبه با خلبان هواپیما خودداری کند. وقتی که صدام در اتاق اعدام در بغداد اعدام شد ، تمامی حقیقت به همراه او مرد. بسیاری در واشنگتن و لندن باید نفس راحتی بکشند که این پیرمرد برای همیشه ساکت شد.

رابرت فیسک
خبرنگار روزنامه انگلیسی ایندیپندنت
31 دسامبر 2006

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها