روز پنجشنبه خبری روی تلکس ها رفت که تا این لحظه تکذیب نشده است و با توجه به آن که از سوی یکی از مقامات حزب مشارکت و در یک کنفرانس خبری اظهار شده ، بعید است تکذیب شود.
کد خبر: ۴۴۱۹۷

این خبر حضور احزاب خارجی در کنگره آتی حزب مشارکت است که موارد زیر را قابل تامل می نمایاند:
1- حزب مشارکت دیری است راه افراط و بلکه انحراف را در پیش گرفته است . تز عبور از خاتمی همزمان با دور دوم ریاست جمهوری وی ، با هدف تند کردن احساسات توده ای و تقصیر ناکارآمدی را به گردن دیگری انداختن ظاهرا اولین جلوه علنی آن بود اما تشکیل ائتلاف رسمی و درپاره ای موارد سری با گروههای بی اعتقاد به نظام این گمانه را تقویت می کند. این حزب اگرچه در جریان انتخابات مجلس هفتم تمام ظرفیت خود را به میدان آورد و با راه اندازی داستان تحصن ، مقاصدی را دنبال کرد اما توفیقی فراچنگ نیاورد؛ چه ، انتقاد جدی چهره ها و احزاب معتدل جبهه دوم خرداد را نیز متوجه خود ساخت.
2- ارتباط با بیگانه در نظر همه ملتها صفتی مذموم است ؛ این موضع بویژه در ملت ایران با خاطرات تلخی که از دخالت های بیگانه در دو قرن اخیر دارد، شدیدتر است . به خاطر داریم در انتخابات سال 76 آشنایان به فن عملیات روانی با چنین اتهامی چه برسر حریف آوردند. سخن در این نیست که چرا احزاب خارجی به کنگره یک حزب دعوت شده اند؛ این ممکن است معمول باشد. سایر احزاب وطنی در جلسات افتتاحیه کنگره های خود معمولا دبیران کل و سران احزاب رقیب را هم دعوت می کنند و کنگره های بین المللی احزاب سوسیالیست یا دست راستی به منظور اتخاذ راهکارهای مشترک نیز رواج داشته و دارد. انتقاد در نحوه ارتباط با بیگانگان است بویژه با قرائنی که از روابط و ملاقات ها و قول و قرارهای جمع افراطی با احزاب و دولتهای بیگانه در دست است.
3- امید بستن به بیگانه هیچ فایده ای ندارد. مطالعه تاریخ سیاسی ایران نیز بارها این گزاره را تایید کرده است که اتصال به بیگانه اگر چه ممکن است اقبال چند روزه را سبب شده باشد، اما هرگز عاقبت نداشته است اما با این وجود، افراطیون اصرار دارند این تجربه را باز هم بیازمایند؛ هرچند در داستان تحصن که دل به دخالت یا فشار بیگانه بسته بودند و حتی وعده هایی هم گرفته بودند، این تجربه تاریخی را مجددا آزمودند اما با ناباوری تمام میزان بی توجهی خارجی و داخلی را دیدند. البته در آن ماجرا خارجی ها محق بودند چرا که باید به آنها حق بدهیم که به گزارش های پرتوهم ما اکتفا نکنند و میزان وزن سیاسی ما را با روش های علمی دیگری بسنجند و سپس ریسک بکنند. بیگانگان ، شاید وزن سیاسی تک تک گروهها را از خودشان بهتر بدانند و در انتخابات مجلس هفتم برای چندمین بار مرکز قدرت سیاسی کشور را شناختند.
4- حزب مشارکت از یکی دو سال پیش با بحران های 6گانه (هویت ، مشروعیت ، نفوذ ، مشارکت ، یکپارچگی و توزیع) مواجه بوده است . چهره های این حزب که در مراکز حکومتی دوره های تحصیلی خوبی را گذرانده و با ادبیات روز حوزه جامعه شناسی سیاسی آشنا شده اند ، ظاهرا از تحزب ، فقط به یافتن عبارات مغلق در متون خارجی و تجربه های عملی در سایر کشورها و ترجمه به فارسی بسنده کرده اند و هر از چندی یکی از آنها را به عنوان راهبرد جدید جبهه یا حزب خود اعلام می کنند. در این میان هواداران ، گروههای هم ائتلاف و حتی رقیبان این گروه نیز با چشمانی گشاد شده و پراعجاب از تسلط غیرقابل کتمان این رهبران بر تحزب موثر، هدایت افکار عمومی و برنامه ریزی استراتژیک سخن می گویند؛ حال آن که واقعیت ماجرا همان است که گفته شد. نیم نگاهی به مصاحبه ها، یادداشت های مطبوعاتی ، نطقهای پیش از دستور و سخنرانی های چهره های موثر این گروه و خلق عباراتی چون عبور از خاتمی ، چالش نهادهای انتصابی ، چانه زنی ها از بالا فشار از پایین ، آرامش فعال ، حاکمیت دوگانه ، رفراندم ، خروج از حاکمیت ، تقویت نهادهای صنفی و آرایش جبهه ای ، تحصن و... که هر یک فضای سیاسی و مطبوعاتی جامعه را مدتی به خود مشغول داشت ، موید این ادعاست ؛ اما نیک می دانیم که در ارزیابی یک واحد سیاسی ، نگاه عملگرایانه غالب است و میزان توفیق آن واحد در اجرای اهداف و منویات ، ملاک ارزیابی قرار می گیرد نه توان تولید عبارت و اظهارات مقاله ای.
5- جبهه دوم خرداد به منظور حضور مجدد و فعال در عرصه رقابت های سیاسی کشور باید عملکرد خود را آسیب شناسی کرده ، مبادرت به بازسازی چهره خود کند و ازاین رو باید طیف معتدل تر خود را در ویترین قرار دهد و اجازه ندهد طیف تندرو همچنان خود را شاخص و نماد تمامیت این جبهه معرفی کنند. مردم نشان داده اند از هرگونه تندروی و افراط پرهیز دارند، ضمن آن که گوششان از شعارهای بدون عمل و فاقد طرح اجرایی افراطیون پر است و لذا تلاش برای به دست گیری افکار عمومی ایجاب می کند که گروه قبلی ، لااقل در ظاهر امر، کنار گذاشته شوند (یا کنار روند) در این صورت حساسیت رقیب نیز کاسته خواهد شد. جبهه دوم خرداد باید از جبهه رقیب خود (ائتلاف خط امام و رهبری و گروههای همسوی آن) درس بگیرد ؛ این جریان با باور تز گردش نخبنگان به جای انفعال و انزوا، با هوشمندی و برنامه ریزی ، چهره های جدید خود را به میدان آورد و حتی در انتخابات مجلس هفتم هیچ ابایی از خط زدن چند نام مشهور و معتبر از فهرست انتخاباتی خود نداشت و این نکته را صادقانه نیز اعلام کرد که حذف این چهره ها به دلیل برداشت غلط یا درستی است که افکار عمومی از دیدگاه ها و سوابق آنان دارد.
6- ارتباط با بیگانه و تلاش برای نقش آفرینی در حوزه های اقتصادی و مالی که کوچک ترین آن پرونده شهرام جزایری بود و امروز متاسفانه جلوه های دیگری بویژه در عرصه بین المللی رخ می نماید اتهامات کوچکی نیستند ؛ ولی عجیب آن که بر پیشانی یک گروه چسبیده است و یادآور آن لطیفه است که «عجیب آن که همسایه ما هر چیزی را که گم می کند آن را در منزل ما می جوید و عجیب تر آن که گمشده خود را در آنجا می یابد!».
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها