جام جم آنلاین : یک روز با همسرم به سینما رفتیم . رفتن از آفتاب درخشان به تاریکی سینما باعث شد تا مدتی نتوانم جایی را ببینم . وقتی کورمال کورمال جایی را پیدا کردم
کد خبر: ۲۹۶۸۴
و نشستم احساس کردم روی چیز نرمی نشسته ام یک کلاه شاپو بود.
کم کم که به تاریکی عادت کردم ، دیدم فقط چهارنفر در سینما هستیم : من و همسرم و دو نفر دیگری که من روی کلاه یکی از آنها نشسته بودم.
صاحب کلاه با گرفتن کلاه از من از جایش بلند شد و به همراهش گفت : برویم جای دیگری بنشینیم .
این دیوانه پانصد صندلی خالی را گذاشت و روی کلاه من نشست .

قدر گوهر...
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها