بای بسم الله ایرج صهبایی ، نقطه عطف زندگیش را بازگشتن به ایران می داند. پس از سالها دوری از وطن و آهنگسازی و رهبری ارکستر در فرانسه .
کد خبر: ۲۹۰۸۵
او از این بازگشت با عنوان «وارد فرهنگ موسیقایی ایران شدن» یاد می کند. با امیدی که بتواند کمکی اساسی برای پیشبرد موسیقی کلاسیک در ایران بکند؛ البته منظور صهبایی از کلاسیک «هم ایرانی هم غربی است فرقی نمی کند؛ الان آهنگساز ایرانی زیاد داریم» این روزها اجرای صهبایی در فضای ایرانی ، معطوف به آهنگهایی است که زمان جنگ را تداعی می کنند. آهنگهایی که به قول او «با الهام از فضای جنگ ، حتی ضدجنگ با خواست صلح» پدید آمده اند. این رهبر ارکستر می خواهد با این شیوه بار دیگر چنین آثاری را که برآیند حماسه و ستیزند در ذهن و زبان و نگره منتقدان و مخاطبان بنشاند تا بر ماندگاری این آثار یا پایدار نهاندنشان در بینش موسیقایی جامعه محکی تازه به دست داده شود.

رهبری ارکستر مهمتر است یا رهبری جهان؛
رهبری ارکستر.
کدام دشوارتر است ؛ رهبری جهان یا ارکستر؛
احتمالا رهبری کشور.
اگر سهوا حین رهبری دستتان را اشتباه حرکت دهید؛
موزیسین های قابل ، بدون اشتباه به کارشون ادامه می دن .
اگر نوازنده ها خواسته شما را برنیاورند؛
به هر طریقی سعی می کنم که برآورده کنیم .
اگر احیانا با چند نفر از اعضا، میانه خوبی نداشته باشید؛
تمام همتم اینه که میانه خوبی داشته باشم ؛ چون ارتباط دوستانه صحیح ، پایه و اساس تماس خوب بین رهبر و ارکستر است .
اگر حین اجرا کسی یا کسانی خارج بزنند؛
هیچ مهم نیست حین اجرا یعنی روی صحنه ؛ تمرین یه چیز دیگه است.
اگر هیجان اجرا، برای لحظاتی هم که شده همه چی را به هم بریزد؛
سعی می کنیم دوباره همه چی را به هر طریقی که شده رو به راه کنیم دیگه.
اهمیت جزییات در موسیقی (یک ارکستر بزرگ)؛
بسیار مهم جزییات ، کل را تشکیل می دهند و باید روش کار کرد.
نوترین دنیای موسیقایی (برای شما)؛
باید بریم تو بحث آهنگسازها یه کمی مبهمه این سوال.
آیا موسیقی از (درباره) زمان خودش اطلاعاتی به ما می دهد؛
بله .
حکمت موسیقی را به چی می شه تشبیه کرد؛
موسیقی بازتابی است از زندگی اجتماعی ، منتها همیشه آهنگسازها چند قدم جلوتر از تفکر اجتماع بوده اند.
نکته های قدیمی و همیشگی موسیقی؛
جهان بینی.
چه چیز را برای خلق یک شاهکار موسیقی می توان به عاریت گرفت؛
چیزهای مختلف ؛ مثل شعر ، داستان و غیره.
باید چه چیز به یک اثر اضافه شود تا شاهکاری پدید آید؛
فکر کنم یک اثر برای این که شاهکار بشه باید از بزرگی و وحدت عالم درس گرفت.
شیوه های بی همتا مثل؛
فلک الافلاک ؛ هر روزی یه دنیایی داره کشف می شه باز هم ستاره باز هم ماه.
ابداع دوباره جهان در موسیقی؛
(امکان دارد کدام اثر) بله هر بار هر موسیقی با ارزشی ابداع دوباره جهانه.
پدیدآوردن پی درپی آثار از دل الگوهای سنتی (از پیش بوده)؛
بهترین راه برای آهنگسازهای ایرانی ؛ منتها باید قابلیت و دانش اش را داشته باشند کاری که خودم در آهنگ هام انجام می دم .
از کدام کارتان خوشتون می یاد؛
از کاری که هنوز نساخته ام .
این کار را چطور بشنویم؛
وقتی که ساخته شد ، می شنوین .
آیا با موسیقی می توان سیارات را به چرخشی دیگر واداشت؛
نه.
می شه در جهان تصرف کرد؛
تا اندازه ای.
یا فصلهای نویی را به گردش درآورد؛
فصلهای مجازی .
آفرینش ارزشهای نو؛
کار اساسی آهنگسازه یعنی در بخش کلاسیک باید نوآوری باشه.
«کلاسیک» را از چی مجزا می کنید؛
از موسیقی های سنتی ، محلی یا موسیقی های سبک .
منبع های بالقوه صدا؛
طبیعت.
وحدت این جهان پرهرج ومرج در موسیقی؛
همیشگیه دیگه.
یک موسیقی عبوس و گرفته؛
بهتره صحبتشو نکنیم.
یک موسیقی آفتابی و مفرح؛
در هر اثر مهمی ما می توانیم پیدا کنیم این جنبه های مختلف را ؛ چون یک اثر موسیقی «یک شکل» نیست.
هیجان آمیز و دلشاد؛
بعضی موسیقی های محلی با دهل و سرنا.
یک فضای مغموم و یخ زده؛
قطب شمال.
پیش پاافتاده و ویران؛
شهرهای بعد از جنگ متاسفانه.
و ملال آور؛
از میان رفتن انسان ها.
سهم تخیل در موسیقی؛
بخش بزرگی از موسیقی را تشکیل می ده.
مقایسه رنگ آمیزی های موسیقی با نقاشی؛
نقاشی همیشه مورد توجه موسیقیدان ها بود ، بنابراین یک تماس نامرئی میان این دو هنر هست که قابل توصیف نیست .
چه وقت شور هنری ، موج زن است؛
وقتی تمام ارکستر به صدا در می یاد.
با «از پیش نقشه کشیدن برای یک اثر» موافقین؛
صد درصد ولی این نرمش را هم داشته باشیم که روش دوباره کار کنیم ، عوض کنیم .
موسیقی ، تغییر جهان است یا تفسیر یا تدوینش؛
تفسیر و تکمیل.
در موسیقی چه چیز اهمیت دارد؛
خیلی چیزها.
توصیفی از توصیف های موسیقایی؛
بستگی به نوع موسیقی داره.
لذت موسیقی؛
در سالن کنسرت.
لذت گوش کردن؛ در طبیعت.
آن موسیقی که به جای صدا ، سکوت بدهد؛
فکر کنم این سکوت را باید توی کویر پیدا کنین .
موسیقی را نباید با چه چیزی اشتباه گرفت؛
موسیقی چیز عمیقی است وقتی اصلیش باشه و عکس این گزاره.
آنچه که موسیقی را ویران می سازد؛
بی توجهی .
آیا خلاقیت یاد دادنی / یاد گرفتی است؛
نه ؛ ذاتی است.
یا کشف خویشتن است؛
بله تا اندازه ای.
در موسیقی به چه چیزی نباید اکتفا کرد؛
همیشه باید دنبال کیفیت بالا و تعالی رفت.
و به چه چیزی باید اتکا داشت؛
صداقت.
با موزارت به چه می رسید؛
به خوشبختی و شادی .
باخ چطور؛
تفکر و دیسیپلین (فارسی ش می شه نظم).
و با بتهوون؛
به تعالی و بزرگی .
چایکوفسکی؛
عشق و طبیعت .
شوپن؛
شاعریت اصلا معروفه به آهنگساز شاعر.
شوبرت؛
سادگی و زیبایی.
برامس؛
اتفاقا برامس می زنیم رمانتیسم و طبیعت .
استراوینسکی؛
کیفیت موسیقی شرقی در بخش کلاسیک .
احساس پیوندان با رهبران بزرگ ارکستر؛
راستش سعی کردم از هر رهبری یه چیزهایی یاد بگیرم واسه همین ترجیحی ندارم.
موزیسین های وطنی؛
هنوز محک زمان به کارشون نخورده .
سکوت آیا فرمانروای صداست؛
من فکر می کنم که اگر صدا نباشد ، سکوت معنی نداره .
آواز صدا؛
در قلب انسان است .
آغاز صدا؛
آغاز دنیاست من فکر می کنم با صدا دنیا شروع شده .
آنچه که ناشنیدنی است؛
حرف ناحق.
زمانی برای سکوت؛
بعد از شنیدن شاهکارها (تجربه شما را می گم).
زمانی برای شنیدن؛
کنسرت.
با تفسیر موافقید یا تغییر؛ اول تفسیر بعد تغییر.
احساس وحدت کامل با موسیقی؛
وقتی که رهبری می کنیم ارکستر را و صدای خوب از ارکستر بیرون می یاد.
هماهنگی با صدا؛
مبهمه یه کمی .
احساس فرو ریختن در خود؛
سعی در دوری از این مساله ، یعنی از پیش نباید به همچین جایی برسیم ما.
گوش سپردن به خویش؛
باید همیشه آدم ، خودش را بشنود هر لحظه .
نشنیدن جهان؛
مواقعی که چاره ای نداریم.
سکوت کامل ، کی و کجا؛
در شب .
مرگ ، چه نوع سکوتی است؛
تجربه نشده.
فرق سکوت و صدا؛
مکمل هم .
آیا موسیقی کالاست؛
هرگز.
فلسفه اساسی تولید صدا؛
ارتعاشات وجود انسان .
موسیقی تک صدایی مونولوگ؛
موسیقی سنتی ، خصوصیتش اینه ، دلیل کمبود کیفیت نیست.
موزیک چند صدایی؛
باعث پیشرفت تفکر می شه.
از میان بردن شکاف میان خود و خویشتن خویش؛
تولید هارمونی میان این دو تا بخش ، تولید هماهنگی.
چه وقت دریافتید که بخشنده اید؛
بدون جواب.
گوشهایتان را به چه کسی هدیه می کنید؛
کسانی که دوستشون دارم .
یک اسم که با حرف اول نامتان شروع شود؛
انار.
معنی صهبا در نظام عرفانی؛
شراب عشق.
کشف عشق؛
عشق را با اصوات کشف کردم.
چه چیزی رویای شماست؛
هنر.
و چه چیزی کابوستان؛
زندگی بدون هنر.
یک هنرمند به چه چیزهایی احتیاج دارد؛
فضیلت و فیض .
کلید شما؛
من می گم نظم و انضباط.
نتیجه دخالت شما در فوران جوششی یک کار؛
با دانش تویش دخالت می کنم شناسایی.
چه هنگام شور آفرینندگی و تخیل مهار می شود؛
موقعی که دانش بالا برود مهار شدن به معنی شکل دادن.
غریزه چی؛
با دانش باید بهش جون داد!
درباره بیگانگی مان با طبیعت؛
فکر کنم زندگی مدرن ، اینو به وجود آورده و ما باید بتونیم دوباره با طبیعت تماس برقرار کنیم .
چطوری؛
روزی یه ساعت پیاده روی توی طبیعت همان کاری که من می کنم .
مسیر آشنایی تان با طبیعت؛
از نیاوران پیاده می رم تا پارک جمشیدیه و بعد برمی گردم البته طبیعت دستکاری شده ! ولی شما حس می کنید؛ کوه را می بینید آب را می بینید.
درخت از چه سخن می گوید؛
از زندگی .
دریا؛
از عشق .
رود؛
از جریان زندگی ، تفکر و اندیشه چون حرکت داره .
کوه؛
استقامت و بردباری .
کویر؛
سکوت و رامش.
مارهای کویری چی؛
برای اونا باید چاره ای پیدا کرد دیگه همه کویرها مار نداره داره؛.
آیا یک اجرا ، اتفاقی است که برای نتهای نوشته شده می افتد؛
اتفاق نیست ، مشخصه .
یا اتفاقی است برای سازها؛
نه ، اتفاقی است که برای شنونده می افته .
برای انگشت ها و ذهن هنروران؛
اینها از پیش آماده شده است ، هیچ «اتفاقی» نیست .
نقش الهام در ساخت یک اثر؛
بخش بزرگ بخش بزرگیه ! فیض همون الهامه دیگه چیزی که از جایی می یاد و شما نمی تونین تفسیرش کنین .
بیشتر متفاوت هستین یا با جنبه؛
با جنبه.
خجالتی یا با شهامت؛
خجالتی ، ولی با شهامت.
موسیقی یک ضرورت است (شما بگویید)؛
موسیقی یک ضرورته که می شه ازش گذشت ؛ ولی با این حال یک ضرورته حتی من می گم نمی شه ازش گذشت .
زندگی را با وجود چه چیزهایی ترجیح می دهید؛
آرامش ، عشق و هنر.
زندگی ، بی وجود چه چیزهایی خواستنی نیست؛
همین ها.
موسیقی غیرقابل تحمل؛
بوق ماشین های تهران اگه البته اسمش را موسیقی گذاشت ، البته !
زندگی خسته کننده؛
بدون موسیقیه.
هر روز نواختن؛
حس تکامل پیدا کردن.
موسیقی بیکرانه؛
صدای دریا.
خصوصیت موسیقی کرانمند (محدود شاید)؛
آن موسیقی که بی ارزشه دیگه هست ، داریم .
اگر نتها در ذهنتان قاتی شوند و به هم بریزند؛
یعنی خسته ام ، باید استراحت کرد.
الان چی ، خسته نشدین؛
کمی (با تبسم های بسیار و لبخندهای می گوید).
لذت این گفت و شنود؛
100 درصد.

علی اکبر مظاهری
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها