منافقین ، بازهم در خدمت بیگانگان

سازمان موسوم به مجاهدین خلق ایران در جدیدترین وضعیت سیاسی نظامی خود رسما در خدمت ارتش امریکا قرار گرفت . یکی از مسوولان این سازمان با بیان این مطلب نحوه همکاری با ارتش مهاجم امریکا و استراتژی جدید سازمان در سرکوب خلق مسلمان و رنجدیده عراق را تشریح کرد.

کد خبر: ۲۳۱۷۳

بررسی سیر تطور سازمان از طرح شعارهای مترقی و ضدامپریالیستی تا استحاله کامل و قبول مزدوری امریکا به عنوان بی ارزش ترین مهره های پیاده نظام آنان ، حاوی نکات عبرت آموزی است که می تواند برای جوانان و نسل جدید بسیار مفید و آموزنده باشد. روحیه تمامیت خواهانه کادر رهبری این سازمان باعث شد از بدو پیروزی انقلاب اسلامی به جای خدمت صادقانه و حضور در کنار مردم برای سازندگی کشور، با طرح موضوعات فرعی و شعارهای عوامفریبانه روز به روز از مسیر مستقیم و بالنده انقلاب و راه مردم فاصله گرفته و عملا در مقابل ملت قرار گیرند. آنان با تکیه بر سوابق مبارزاتی مجاهدین اولیه و سوئاستفاده از خدمت صادقانه آنان به انقلاب و ادعای ادامه راه آنان ، توانستند هزاران نفر از جوانان معصوم را که شور و هیجان انقلاب وجودشان را تسخیر کرده اما فاقد شناخت لازم برای آگاهی از نیات شوم رهبران این جریان بودند در زمره هواداران خود درآورند. مبارزه بی امان با امریکا، جامعه بی طبقه توحیدی ، حکومت پابرهنگان ، جامعه مکتبی براساس ایدئولوژی ناب اسلام انقلابی ، مبارزه با سرمایه داران و طبقه خرده بورژوازی به عنوان دشمنان اصلی خلقهای محروم و تحت ستم ، تشکیل ارتش خلقی (میلیشیا) برای دفاع از آرمان های مردم و مبارزه با امپریالیسم و دهها شعار عوامفریبانه دیگر باعث شد تا هواداران ناآگاه و فریب خورده آنان با انگیزه تحقق این آرمان ها دستشان را به خون عزیزترین فرزندان این ملت آغشته کنند. در دوران دفاع مقدس هشت ساله این ملت رشید، منافقین همکاری نزدیک و صمیمانه ای با صدام داشته و در مسوولیت های مختلف بویژه «استخبارات» ارتش بعث عراق ، وظیفه شکنجه و بازجویی از اسرای مظلوم و بسیجیان شجاع را به عهده داشتند. این اقدام خائنانه و ضدملی منافقین به حدی رسوا بود که گروهک های ضدانقلاب خارج از کشور نیز همواره از آن به عنوان لکه ننگ اپوزیسیون یاد می کنند. بدون شک فساد عمیق و افکار خودخواهانه در کادر رهبری سازمان برای هواداران چند هزار نفری آنان در عراق ، امری آشکار و بدیهی است . شاید از زمانی که مسعود رجوی رسما همسر معاون خود مهدی ابریشمچی را به بهانه حفظ رده تشکیلاتی ! به عقد خود درآورد و او مغبون و سرافکنده در مراسم ازدواج همسر خود با رهبر سازمان اعلام کرد که با همه ظرفیت ایدئولوژیک خود با این تصمیم همراهی کرده ؛ کاخ شیشه ای آرمان های دروغین آنان فرو ریخت . در حال حاضر می توان ادعا کرد که عمر این سازمان تمام شده و پرونده آن به بایگانی تاریخ سپرده شده است ، هرچند جمهوری اسلامی ایران راه را برای توبه و بازگشت آنانی که اقرار به پشیمانی داشته و از گذشته خود شرمگین هستند، باز گذاشت تا به دامان پرمهر ملت بازگردند. ولی آنچه که می تواند و باید مایه عبرت نسل جدید باشد، هوشیاری نسبت به جریان های مشکوک و وابسته ای است که امروز با رنگ و لعابی تازه و طرح شعارهایی جدید و نو؛ دقیقا همان مسیر قبلی و با هدف تحقق ذلت ملت ایران را تعقیب می کنند. جریان نفاق ، مستمر و دائمی است و نسل جدید باید منافقین جدید را بشناسد. اختصاص یک سوره کامل به این نام و با همین محتوا در قرآن کریم و نزول دهها آیه با مضمون بیان ویژگی ها و ترفندهای منافقین ؛ نشان از اهمیت و حساسیت موضوع و لزوم آگاهی هر چه بیشتر مردم نسبت به این دشمن خطرناک دارد. منافقین ، در هر دوره ، شعارهای متفاوت با ظاهری عوامفریبانه و مردم پسند مطرح می کنند. آنان چهره خود را در پس نقاب زیبا پنهان کرده ، به نام آزادی ، تجددخواهی ، همگامی با تکنولوژی و جهان پیشرفته غرب ، عملا مزدوری بیگانگان را به امیدهای آینده کشور هدیه می کنند. آنان را بشناسیم و تجربه گرانبهای گذشته را در اختیار نسل جدید قرار دهیم .