بای بسم الله : 1- این خانه خواب ندارد این بارگاه داد/ یکسره بیدار است ... صفارزاده را پیش تر با شعرهایش می شناسیم و طنین ویژه اش
کد خبر: ۱۶۹۴۴
در دلتای منحنی این قرن ، قرنی که تشنه دیدار صبح قریب است و بیداری : من با طلوع فاتحه بیدار می شوم / و از اخلاص ، خلاص می شوم از مهجوری»
2- دختری که می توانست رشته های دانشگاهی دیگری را پی بگیرد، با التزامش به استخاره خانواده ، به تحصیل مترجمی رفت ... و اکنون خاطر خیر آن عنایت را می توان دید و سنجید، موفقیت های پیاپی حرفه ای تا... به دست کردن قرآنی که ضمن سلامت و روانی کلام پارسی اش ، متقن ، ویژه ، دقیق و در عین حال ممتنع است .
3- ترجمه قرآنی طاهره صفارزاده ، در اندک مدتی به چاپ پنجم رسید، نسخه عربی انگلیسی قران حکیم همین روزها در بیروت از چاپ بیرون می آید. گو این که نسخه عربی فارسی این قرآن دربگیر و بند اداری ارشاد، به رمضان امسال نرسید. صفارزاده شاکر است و دلتنگ ؛ از این همه چاپهای گوناگون و برداشت های رنگارنگی که در همین مدت کوتاه از قرآن حکیم بی یاد از او و نامش نشر یافته . حالا عطر فراگیر قرآن حکیم را می شود چه راحت حس کرد، چه نزدیک و صمیمی .
4- این قسمت را به کلام صفارزده می سپاریم و... شما را به خدا:... فطرت ، پرنده ای است / پیکی غریب / کز راههای دورترین آمده / رویش به پایگاه شناسا/ میلش به نوع و مرکز خویش است / و تشنگی اش ز چشمه های خدایی آب می خورد.../ او آمده که آب علم بنوشد/ خود را به عطر شکر بیاراید/ برای دولت دیدار/ برای وصل به آن اصل / اصل یقین / اصل نظارت الرحمان / و چشمه ازلی ، کلام خداوند است ... در روز آشنایی با قرآن / فطرت به احترام به پا می خیزد...
5- طاهره از اولیاء است و لطف می کند که «سلام مرا جوابگوست ». این را سیمین دانشور در سرآغاز کتابش (به کی سلام کنم ) به طاهره صفارزاده به رسم تقدیم (30/7/81) نوشته است .
6- گفتگو با او خیلی ویژه بود/ هست . اجازه بدهید بیشتر شرح بدهم .

چه دلهایی ظرف قرآن است؛
دلهای اهل یقین .
قرآن در چه دلهایی جا نمی گیرد؛
دلهایی که در اثر نداشتن مطالعه و آگاهی ذهنی با گرایش فطرت توحیدی به سوی کلام الهی مقابله می کنند.
بهترین راه انس با قرآن چیست؛
سعی در شناخت منطق الهی و تداوم مطالعه و پژوهش در مسیر این شناخت ؛ به عبارت دیگر معنی آیات و ارتباط آنها در زبان مادری باید دانسته شود.
دریافتتان از آیه «الیس صبح بقریب» چیست؛
پایان شب سیه سپید است و یا ان مع العسر یسری.
آیه ای را نام ببرید که هر بار و در هر رویکرد، معنایی تازه بر شما مکشوف کرده باشد؛
انما امره اذا ارادشیئا ان یقول له کن فیکون ، چنین آیه ای است . به نظر من خلقت کل هستی و حتی آیه ان الله علی کل شی قدیر را باید در پرتو این آیه مبارکه شناخت.
آیا واقعا دیوان حافظ، قرآن عجم است؛
خیر. نه دیوان حافظ و نه مثنوی مولوی . با این که هر دو مقام و ارزش ادبی والایی دارند، عاری از تخیلات ، اغراق های شاعرانه و شطحیات عارفانه نیستند. بنابراین معادل قرار دادن آنها با قرآن که صرفا کلام حق است ، درست نیست .
به نظرتان ظهور نزدیک است؛
من علم غیب ندارم ؛ اما روایات بر پر شدن جهان از ظلم و پیدایش هرج و مرج و فتنه به عنوان مهمترین نشانه ها تاکید دارند. به نظر می رسد که این نشانه ها کاملا خود را نشان داده اند.
آیات خاص ائمه هدی در قرآن کدامند؛
من آیاتی را که منابع موثق شیعی و اهل سنت آنها را تایید می کنند، عموما در زیرنویس قرآن حکیم شرح داده ام . آیات 3و 67مائده در باب غدیر خم سرآمد آیات مربوط به خاندان الهی است .
آیا شاهد کرامت از اولیاءالله بوده اید؛
بسیار.
همدم تنهایی هایتان؛
شکر خدا را به جا می آورم که فرصت کار بیشتری به من عنایت فرموده .
حس و دریافت شما از مرگ و میزان آمادگی ذهنی برای چنین قضیه ای؛
در شعر «از انتهای بیم» در کتاب «دیدار صبح» احساس خود را بیان کرده ام : نوبت که در رسد از پیله نگرانی بیرون خواهی رفت و آخرین فرصت طومار دلهره و عادت را درهم خواهد پیچید پس میزان آمادگی هم روشن است . این دید من نسبت به مرگ هر انسانی است . خودم هم طبعا مستثنی نیستم ؛ اما در همین شعر گفته ام که مرگ یک تغییر مکان است و حیات روح تاسرآمدی معین ادامه دارد.
مهمترین مشکلات اجتماعی مردم را در چه می بینید؛
بحران هویت نسل بعد از انقلاب ، کثرت مفاسد اقتصادی و کمبود وجدان دینی .
چه چیز می تواند درد ناراستی و حب و بغض رایج در جامعه ادبی ما را دوا کند؛
کسی که در بوستان ادبیات کار می کند، باید ادب داشته باشد. حب و بغض از نشانه های بی ادبی و بی فرهنگی است . مثلا آن که شعر می گوید باید بداند واژه شعر همبستگی بسیار نزدیکی با شعور دارد و انسان باشعور می داند که فضل از جانب خداوند است . پس حقد، حسد و فرصت طلبی نشانه کوردلی ، حقارت طبع و خدانشناسی است.
ترجمه قرآن حکیم که نشانه ادبیات خوب زمان ماست ، الان در چاپ چندم است؛
چاپ چهارم ، دو زبانه و چاپ پنجم ، یک زبانه (فارسی و عربی ، در حال انتشار).
به نظر شما انسان کامل چه کسی است؛
آن کس که در مسیر حق ، توکل به خداوند را پشتیبان پایداری و همت انسانی خویش قرار دهد.
از شعر سفر عاشقانه بگویید.
در سکوت اختناق برای عاشقان حق سروده شد. از لحاظ محتوا و فرم هم شعری محکم است و در عین حال یکی از نافذترین شعرهای قرن اخیر است . مرحوم آیت الله طالقانی به من فرمودند: «اشعار شما در زندان به ما روحیه می داد بخصوص شعر سفر عاشقانه .»
تیتر مصاحبه از این شعر انتخاب شده است از نقد عملی ترجمه بگویید و از نظریه های ترجمه که پی ریخته اید.
من مبتکر نقد عملی ترجمه و پایه گذار تدریس آن در دانشگاه های ایران هستم . می دانید ترجمه تا سال 60در مغرب زمین وجهه آکادمیک نداشت و به صورت رشته تحصیلی و حتی یک درس جدی شناخته نشده بود. برای اولین بار در اوایل دهه 60در دانشگاه آیوا در امریکا به پیشنهاد استادانی که شاعر و نویسنده بودند، درسی با عنوان «کارگاه ترجمه » در برنامه زبان و ادبیات گنجانده شد. من که در سال 67دانشجوی آن دانشگاه شدم ، واحدهای زیادی از این درس گرفتم ؛ چون که در دوره لیسانس در ایران واحد ترجمه در دانشگاه در حد انشاء در دبیرستان برگزار می شد. در حالی که من معتقد بودم که بالاترین ثمره رشته زبان و ادبیات خارجی فراگرفتن اصول ترجمه و مترجم شدن است . می خواستم توشه ای هر چه بیشتر از درس کارگاه ترجمه برگیرم . کتاب علمی مشخصی تدریس نمی شد اما حاصل نظرهای مترجمان و صاحب نظران را که در کنفرانس های بین المللی ایراد کرده بودند و مکتوب شده بود، بی آن که به صورت نظریه تدوین شده باشند، مطالعه می کردیم و برایمان مفید بود؛ اما خود کلاس یعنی کارگاه ترجمه به سبب شرکت دانشجویان با ملیت های مختلف یک زبانه و فاقد مقابله متون و نقد و بررسی همه جانبه در دو زبان بود و متن ادبی از هر زبان که ترجمه می شد از آنجا که زبان هر یک از دانشجویان برای استاد و همکلاسان ناشناخته بود، بحث و بررسی صرفا به معادل یابی و یا تصحیح متن براساس زبان انگلیسی منجر می شد. و حتی برای دانشجویان انگلیسی زبان هم فرصت مقابله با متن اصلی وجود نداشت . در بازگشت به ایران و استخدام در دانشگاه ملی «شهید بهشتی امروز» من نقد و بررسی متون ادبی را براساس مقابله همه جانبه دو زبان و با توجه به اصولی که حاوی انتخاب نظرها و نظریه ها بود به صورتی ابتکاری در کلاسهایم پایه گذاردم . شیوه تدریس شما؛ «نقد عملی ترجمه » عبارت بود از بررسی گونگی های معنا در واژگان ، عبارات و جملات ، آشناسازی با معادل یابی برای اصطلاحات دو زبان ، تطابق دستوری ، ارزیابی معادل ها و بررسی لحن بیان در متن مورد ترجمه ، دقت دانشجویان به واسطه مشارکت در نقد و بحث آثار خودشان به شیوه ای مستدل و علمی به کار گرفته می شد، آنها از این درس بسیار راضی بودند. یک بار آقای دکتر مصلایی از دانشگاه تهران تلفن کردند و گفتند دانشجویان شما که برای فوق لیسانس به دانشگاه ما می آیند از روش تدریس ترجمه تعریف می کنند و خواستند که برای آشنایی چند جلسه ای در کلاس حضور داشته باشند. من خواهش کردم که دانشجویانی بفرستند که از طرز کار یادداشت برداری کنند، از دانشگاه اصفهان هم دانشجویانی شرکت کردند. خودم در دانشگاه تهران و تربیت مدرس تدریس کردم و بتدریج در طول سالها به وسیله دانشجویان من که فارغ التحصیل و استاد ترجمه شده بودند، شیوه «کارگاه ترجمه » شناخته و فراگیر شد و البته کتاب «اصول و مبانی ترجمه » هم در معرفی نظام ترجمه برای عموم مترجمان مفید واقع گردید و در آثار بعدی مترجمانی که کارشان مورد نقد قرار گرفته ، نتیجه مشهود است.
آن نظریه ترجمه که در برخی محافل علمی مطرح شده چطور؛
بعد از انقلاب نظریه «ترجمه تخصصی » را به عنوان عامل پیشرفت در یادگیری علوم در مقدمه کتابهای زبان تخصصی مشهور به کتابهای «سمت » که زیر نظر من تالیف می شد، عرضه کردم و تمرین های «ترجمه » و «معادل یابی » به منظور تامین هدف در کتابها گنجانده شد.
لطفا بیشتر توضیح بدهید.
براساس این نظریه در اثر دقت و تمرکز روی مفاهیم علمی برای معادل یابی قدرتهای ذهنی در دانشجویان تقویت می شود و آنان به کشف و ابتکار در رشته ای که تحصیل می کنند، راغب می شوند. تربیت مترجم در کلیه رشته های دانشگاهی به شرطی که در خود گروه مربوطه و براساس تخصص باشد بدرستی تحقق می پذیرد.
چگونه؛
درک مطلب مقدم بر دانستن زبان بومی مترجم و زبان بیگانه است . یک زباندان اگر پزشکی نخوانده باشد، نمی تواند و حق ندارد که برای ترجمه متون پزشکی اقدام کند. براثر این پیشنهادهای علمی بود که در فستیوال بین المللی داکا در سال 67به عنوان یکی از 5عضو بنیانگذار کمیته ترجمه آسیا برگزیده شدم . از آنجا که ترجمه ، علم جدیدی است پژوهش های پیوسته ، جهت گستردن مبانی و اصول آن امری ضروری و راهگشاست و من در چهار دهه اخیر مطالعه و پژوهش های پیگیر را مشتاقانه ، مشغله ذهنی خود قرار داده ام و تاثیر پیشنهادهای نظری خود را هم در تایید مترجمان منصف بازیافته ام .
پس موضوع روان شناسی چه می شود؛
در لغت لاتین Psycho به معنی ذهن است و Psychology هم «ذهن شناسی » باید ترجمه شود. فرهنگ لغت لاتین هم می گوید سیکولوجی Science of mind است . ذهن از عوامل مغز است و فرمان مغز به اعصاب و قوای دیگر و کار حافظه ، اموری است که متخصصان مغز و اعصاب ، علم آن را می شناسند و می دانند که ذهن چگونه در رفتار انسان و مکتسبات مثبت یا منفی او که از محیطهای علمی و معرفتی و یا ضد آنها می آموزد، تاثیرپذیر و تاثیرگذار است . پس اگر «ترجمه تخصصی» که من پیشنهاددهنده آن هستم از آغاز در نامگذاری های علمی اهمیت یافته بود، این جنبه های فرهنگی ریشه ای پیش از تصمیم گیری درباره اصطلاح روان شناسی یا مشابه آن مورد عنایت قرار می گرفت . سوءتفاهم مشابه دیگر همین اصطلاح «جنبش عدم تعهد» است ، در حالی که عدم تعهد و مسوولیت در فرهنگ فکری انسانها زشت و مذموم است و اساسا معنی لغوی none alignmeht یعنی عدم وابستگی که ضد عدم تعهد است ! و منشا آن یک نهضت سیاسی است که به منظور احتراز از پیوستن به دو بلوک قدرت به وجود آمد. به هر حال مترجمان غیرمتخصص در رشته های علمی و سیاسی این ره آوردها را داشته اند. من در زمان همکاری با فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای تثبیت «ترجمه تخصصی » تشکل گروه هر فرهنگ تخصصی را شامل دانشمندان آن رشته بعلاوه چند ادیب و زبان شناس پیشنهاد کردم و گروههای تخصصی بر این اساس تشکیل داده شدند.
برای توفیق در ترجمه های قرآن چه پیشنهادهایی دارید؛
باید رسم ترجمه تحت اللفظی به کلی منسوخ شود. دریغ است که بیش از 90درصد مردم ما صرفا به واسطه نداشتن رغبت به ترجمه های لفظ به لفظ و نامفهوم از شناخت کتاب و کلام الهی محروم باشند. لطفا سابقه ترجمه تحت اللفظی را بیان کنید: ترجمه کلمه در برابر کلمه ، شیوه ای قرون وسطایی و متاثر از عقیده حفظ قداست لفظ در ترجمه های آغازین تورات و انجیل است . بعد از رنسانس وضع بتدریج رو به تعدیل رفته و در عصر ما نهضت مقابله با ترجمه های نامفهوم در بین اهل علم جهان اولویت خاصی دارد.
از ویژگی های ترجمه قرآن حکیم بگویید.
یکی این که تحت اللفظی نیست و هموطنان همیشه از این بابت اظهار رضایت کرده اند؛ حتی در جایی که فعل ماضی در آیه بکار رفته ؛ اما موضوع در زبان فارسی مفهوم مداومت و قاعده کلی دارد در چنین موردی من مضارع ترجمه کرده ام و در زیرنویس هم توضیح داده ام . طبعا با آشنایی به اصول و مبانی ترجمه ، اول دستور ترجمه را که انتقال پیام بویژه در مورد متون مذهبی است رعایت کرده ام . ویژگی دیگر این که برای اولین بار نامهای خداوند (اسماءالحسنی ) در ارتباط با مضامین آیات ترجمه شده اند؛ همان گونه که در کتاب «ترجمه مفاهیم بنیادی قرآن مجید» شرح داده ام با این پیوند مقصد آیاتی که مزین با نامهای خداوند هستند با نتیجه گیری شاخصی که در آیه اراده فرموده شده ظاهر می شوند. یک ویژگی دیگر در هر دو زبان فارسی و انگلیسی ارتباط آیات با علامات نقطه گذاری حفظ شده ، زیرا گاهی چند آیه دنبال هم یک موضوع را کامل می کنند و در زبان انگلیسی خواننده تصور می کند با نقطه در پایان آیه ، معنی تمام شده است . همچنین با استفاده از دانستنی های تفسیری هر جا که به درک مطلب برای خواننده کمک می شده به تعمیم معنی و توضیح پرداخته ام و در استدلال آیات معمولا از خود قرآن استمداد جسته ام .
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها