زیادی ، نه تنها بر عادات و شیوه های رفتار، بلکه بر الگوهای اندیشه و احساس داشته است . از آغاز شکل گیری تجمعهای بزرگ
کد خبر: ۱۵۱۹۱
شهری در قرن هجدهم ، عقایدی که درباره اثرات شهرها بر زندگی اجتماعی ابراز شده در 2قطب مختلف قرار گرفته که امروزه نیز به همین گونه است . برخی از متفکران شهر را نشانه تمدن ، منبع پویایی و خلاقیت فرهنگی می دانند. از دید این دانشمندان ، شهرها فرصتهای توسعه اقتصادی و فرهنگی را به حداکثر می رسانند و وسایل زندگی آسوده و رضایتبخش را فراهم می سازند. برخی دیگر از متفکران ، شهر را دوزخی سیاه از دود می دانند که در آن جماعت های پرخاشگر و متقابلا بی اعتماد ازدحام کرده اند و غرق درجنایت ، خشونت و فساد است . از این دیدگاه ، شهرنشینی علت اصلی مشکلات بشر است . در کشورهای جهان سوم ، از آن جا که شهروشهرنشینی با استعمار حاکم در گذشته پیوند داشته و با نفوذ ناخواسته و مورد تنفر خارجی بر این کشورها همراه است ، گرایش ضدشهرگرایی از شدت و حدت خاصی برخوردار است .این عده عقیده دارند از آنجا که بیشتر مردم در روستاها زندگی می کنند تاکید بیشتر باید بر روی توسعه مناطق روستایی باشد، همچنین کلیه فعالیت های غیرتولیدی ساکنان شهر می بایست به فعالیت های تولیدی تبدیل شود که بهره دهی مستقیم داشته باشد، این دانشمندان اعتقاد راسخ دارند که گذار از شیوه زندگی روستایی به زندگی شهری ، عواقب نامطلوب بسیاری به بار می آورد. به گمان آنها در این گذار، روابط غیرخصوصی جایگزین روابط خصوصی می شود و در نتیجه ، جامعه دچار هرج و مرج می شود. در شهرها تعداد زیادی از مردم درمجاورت یکدیگر زندگی می کنند، بی آن که اکثر افراد دیگر را شخصا بشناسند و این تفاوتی بنیادی با جوامع کوچک سنتی است . بیشتر تماسها میان ساکنان شهر زودگذر و جزیی و بیشتر وسیله ای برای هدف های دیگر است تا این که به خودی خود رضایتبخش باشند. کنشهای متقابل با کارمندان فروش در فروشگاه ها، تحویلداران در بانک ها، مسافران یا بازرسان بلیت در قطارها، برخوردهایی گذراست که وارد شدن در آنها نه به خاطر خود آنها بلکه به عنوان وسیله ای برای هدفهای دیگر است . کسانی که در نواحی شهری زندگی می کنند، معمولا تحرک زیادی دارند و پیوندهای نسبتا ضعیفی میان آنها وجود دارد. مردم هر روز در فعالیت ها و وضعیت های گوناگون فراوانی درگیر می شوند، آهنگ زندگی سریعتر از نواحی روستایی است و رقابت بر همکاری چیره است ؛ زیرا پایگاه شخص با دستاوردهای او مشخص می شود نه با پایگاه محول که در بسیاری از جوامع روستایی متداول است . از این رو، هر کسی برای دستیابی به پایگاه بالاتر تلاش می کند و با دیگران به رقابت می پردازد. مهاجرت از روستاها به شهر باعث ازدحام و تراکم جمعیت زیادی در شهر می شود و این در حالی است که این عده با اوضاع و احوال زندگی شهری خونگرفته اند. روند سریع هجوم به شهرها و فقدان منابع کافی به این معنا بوده که روند ساختمان سازی با استانداردهای جدید به موازات رشد جمعیت شهری پیش نرفته است و ذخایر لازم برای خدمات اولیه همچون آب ، فاضلاب و برق با کمبود روبه رو بوده است . در چنین مناطقی جنایت ، فساد و فحشا، جعل اسناد و فروش مشروبات الکلی ، اخاذی ، سوئاستفاده از اعتماد دیگران و موارد مشابه آن زیاد به چشم می خورد. از همین رو، مردم تمایل دارند برای جلب کمک و حمایت به پیوندهای دوستی و اجتماعی که در همان مناطق روستایی شکل گرفته تکیه کنند. درمقابل این دسته از متفکران ، طرفداران توسعه شهری در زمینه غیرشخصی بودن روابط در شهرها می گویند: روابط اجتماعی که متضمن پیوندهای نزدیک دوستی یا خویشاوندی است در اجتماعات شهری امروزی پایدارتر از آن است که طرفداران گرایش ضدشهری تصور کرده اند. کسانی که در شهر زندگی می کنند می توانند با دیگرانی که زمینه یا علایق همانندی دارند برای به وجود آوردن ارتباطات غیررسمی همکاری کنند و به گروه های مذهبی و قومی سیاسی و خورده فرهنگهای دیگر بپیوندند. یک روستا اجازه پیدایش چنین تنوع خرده فرهنگی را نمی دهد. برای مثال ، کسانی که در شهرها اجتماعات قومی را تشکیل می دهند ممکن بود در سرزمین اصلی خود کمتر از همدیگر خبر داشته یا از یکدیگر کاملا بی اطلاع باشند. اما هنگامی که وارد شهر می شوند به مناطقی گرایش می یابند که در آن افراد دیگری با زمینه زبانی و فرهنگی مشابه زندگی می کنند و با هم گروهی را تشکیل می دهند. آنها با گرد آمدن به دور هم ، شبکه ای از روابط خویشاوندی و حمایت از یکدیگر را به وجود می آورند به طوری که بعضی از معاملات تنها در انحصار گروه های قومی خاصی قرار می گیرند که کارگزاران و عاملان خود را به یکدیگر معرفی می کنند و به طرق گوناگون می کوشند دیگران را از این مجموعه برکنار کنند و یا در صورتی که آنها نیز در این مجموعه روابط قرار گرفته اند از آنها پیشی گیرند. محله های خاصی از شهر نیز ممکن است در اختیار گروه های قومی ویژه ای قرار داشته باشد که در کنار هم زندگی و به زبان مشترکی تکلم می کنند، مذهب مشترکی دارند و از تسهیلات مشابهی استفاده می کنند. مثلا از فروشگاه هایی که از انواع مواد غذایی مورد نظر آنها را می فروشد خرید می کنند.شهر بزرگ ، دنیای بیگانگی هاست ، با وجود این روابط شخصی را ایجاد و حمایت می کند. زندگی خصوصی ، امکان تحرک ، تنوع در سبک زندگی و پیشه ها، امکان شکوفایی خلاقیت ها، امکانات گوناگون برای تحصیل ، برخورداری از مراقبت های پزشکی تخصصی ، برخورداری از فعالیت های تفریحی متنوع ، فرصت بیشتر برای تحقیق و بررسی . جامعه شناسان می گویند: بسیاری از ویژگی ها، کالاها و سبک های زندگی مراکز شهرهای بزرگ ، اکنون در حال شکل یافتن در اجتماع روستایی است . این امر به این علت امکانپذیر شده است که ساکنان اجتماع روستایی ، اکنون از طریق حمل و نقل و رسانه های ارتباطی بسهولت به شهرها دسترسی دارند. با ادامه این روند، تمایز میان ساکنان این 2اجتماع کمتر خواهد شد و در افق نزدیک جوامع نوینی ظهور خواهند کرد که آن را می توان جوامع علمی - فناورانه نامید. در چنین جامعه ای ، تفاوت زندگی روستایی و زندگی شهری ، اختلاف مشاغل فکری و جسمی ، بتدریج از میان رفته و انسان خردگرای نوینی پا به عرصه حیات خواهد نهاد که به مجموعه پدیده های مادی و معنوی با دیدی علمی و نگرشی فنی خواهد نگریست . در چنین جامعه ای ، شاخص های کمی مانند تولید ناخالص ملی و تولید سرانه ، ملاک توسعه یافتگی (یا عقب ماندگی ) جوامع قلمداد نمی شود بلکه کیفیت نیروی انسانی (یعنی سطح دانش ، بینش ، مهارت ها و توانایی های رفتاری انسان ) معیار ارزش گذاری قرار می گیرد؛ کیفیتی که قدرت مولد و بالندگی نیروی انسانی را در بر دارد.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها