دره گرجی "موسار" سر سبز و زیبا ، سالیان سال برفراز شهر تهران و در دامان مادرش البرز زندگی می کرد و هر آنچه از پاکی و زیبایی داشت در اختیار همه می گذاشت دره پر از درخت بود پر از گل و سبزه و پرنده بود دره چشمه داشت ، قنات داشت یک قنات 200 ساله
کد خبر: ۱۲۶۹۳
با چند حلقه چاه و یک جوی آب روان و بوته های تمشک پیرامون آن دره زنده بود، نفس می کشید و با هر نفسش نسیم را از خود عبور می داد دره بیچاره آرام بود و بی صدا و آزارش به کسی نمی رسید؛ اما نمی دانم چه شد که ناگاه بر سر او تاختند و با خروارها زباله و نخاله پرش کردند. نفسش را بریدند و درختها و قناتش را زنده به گور کردند و این همه نه به دست افراد بی فرهنگ و ناآگاه بلکه به دست وزارت آموزش و پرورش و مسوولان اردوگاه شهید باهنر )منظریه ( انجام شد. درختها را می برند و می سوزانند، آبها را می آلایند، زباله هایشان را روی زمین می پراکنند و اینک دره ای را که روی نظمی خدایی به وجود آمده است ، بی حساب و کتاب و غیرکارشناسانه از بین می برند تا مرز طبیعی و چندساله را مخدوش کنند و مالکیت خود را بر خانه و کاشانه دهها تن از مردم بومی همین منطقه اثبات و تحمیل نمایند و برای انجام مقاصدشان از هیچ اقدامی حتی دست یازی به طبیعت پاک نیز فروگذار نمی کنند. حال اگر قنات و درختها زیر خاک می روند، بگذار بروند؛ اگر مسیر طبیعی عبور هوا و سیلاب مسدود می شود، بگذار بشود؛ اگر روزی در آینده دور یا نزدیک دوباره سیلی آمد و مثل سیل گلابدره و هرچه خاک دستی بود روی سر اهالی جمال آباد فرو ریخت ، بگذار بریزد سازمان حفاظت از محیط زیست هم اگر صدایش در آمد، باکی نیست ؛ با کمی گپ و گفتگویی صمیمانه ضمن صرف چای در دفتر اردوگاه ، نظرشان را عوض می کنند؛ چنانچه کردن و دره ماند و کوهی از زباله و نخاله و هیچکس صدایش در نیامد و پرسش ما نیز بیجواب ماند. دره چه گناهی کرده بود؛!
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها