مقدمه ای بر نقش مجموعه های تلویزیونی سیمای جمهوری اسلامی در شرایط کنونی ارتباطات جهانی
کد خبر: ۴۵۲۲
ما در چه وضعیت زمانی و مکانی قرار داریم ؛ بهترین تصمیم در این موقعیت ، با تکیه بر داشته ها و توانایی ها چیست ؛ گاه شرایط زمانی به گونه ای است که شرایط مکانی را هم تحت تاثیر قرار می دهد؛ سرعت تحولات در حوزه های مختلف علوم و فنون و دانش اجتماعی ، نیاز به تصمیمهای آنی دارد.در عرصه ارتباطات اجتماعی و بخصوص ارتباطات تصویری از راه دور، هم از نظر فناوری و هم به لحاظ روان شناسی و جامعه شناسی ارتباطات و اطلاعات ، تغییر و تحولات متنوع و پیچیده ای در حال وقوع است.فناوری های جدید )دیجیتالی شدن رسانه ها، گسترش رایانه ها، اینترنت و توسعه ابعاد آن ، ارتباطات ماهواره ای ( و نظریه های ارتباطی ، متناسب با شرایط زمانی به وجود می آیند و جای فناوری و نظریات قبلی را می گیرند.شاید بعضی از ما سالهای ورود تلویزیون به جامعه خود را به یاد بیاوریم ؛ آن زمان این جعبه جادو تازگی خود را داشت و مردم با حیرت و شگفتی به آن نگاه می کردند و دیدن یک تصویر معمولی و ساده برای آنها ارزش زیادی داشت و آنها را به سوی خود جلب میکرد.اما بتدریج شرایط فرق کرد؛ رسانه تلویزیون عمومیت پیدا کرد، برنامه ها زیاد شد و مردم در پی تصاویر معمولی نبودند، تقاضاهای کمی و کیفی آنها دچار تغییرات اساسی شد، اولین مجموعه های تلویزیونی ایرانی ساخته شد و با استقبال نسبی مواجه گردید. این تغییر و تبدیل در عرصه های مختلف ارتباطات تلویزیونی ادامه یافت و رسید به زمان کنونی که با شبکه های بیشتر و زمان پخش زیاد و برنامه های مختلف و تقاضاهای متفاوت، در آن قرار داریم.اگر در نظریات مخاطب شناسی ، زمانی مفهوم کلاسیک مخاطب به مثابه "توده " و "بازار" رونق داشت ، دیگر تا حد زیادی اهمیت خود را از دست داده و نظریات جدیدتر، مبتنی بر فعال بودن و آفرینندگی و تاثیرگذاری مخاطب بر پیام ، جایگزین آن شده است.امروزه امکان استفاده جهانی از رسانه ها بتدریج مخاطب را تا حدی از قید نظارت بر "محتوا" و "شکل پیام " آزاد کرده است و مخاطب بنا به دلایل شخصی و اجتماعی به سوی انتخاب از رسانه )یا رسانه ای خاص ( گرایش یافته و انگیزه اصلی وی ، که دستیابی به رضایت شخصی ناشی از انتخاب رسانه و بهره گیری از آن است ، جایگزین ارتباط یکسویه سابق شده است . بر این اساس ، سلیقه انتخاب مصرف کننده رسانه ، در تنظیم محتوای پیامها تاثیر می گذارد.در دنیای "عرضه "های گوناگون و رنگارنگ فرهنگی و "تقاضا"های باانگیزه و هدف دار، می رسیم به سیمای جمهوری اسلامی که با تلاشی در خور، در صدد ارائه ارزشهای معنوی و انسانی با مقتضیات زمانی و مکانی خاص خود است . در شرایط فعلی ، بدون توجه به واقعیات جهانی و داخلی و چشم بستن به آن راه به جایی نمی بریم و تن دادن به بعضی روشها و شگردهای مرسوم مبتذل هم در شان رسانه کشور با فرهنگی چون ایران نیست . راه این است که ضمن حفظ ارزشها و هنجارهای فرهنگی خود، متناسب با شرایط زمانی و درک عمیق واقعیات ، راههای مناسبی را یافت و آزمود، که این کار صورت میگیرد و باید به طور جدی تداوم یابد.شکی نیست که سریال ها از برنامه های پرمخاطب تلویزیون است . بررسی ها نشان می دهد که مردم به این گونه مجموعه ها علاقه بیشتری نشان می دهند. کنکاش در این مساله و مطالعه در علتهای میزان توجه به مجموعه های مختلف ، در رسیدن به الگوهای مناسب مجموعه سازی تلویزیونی ، کمک شایانی می کند.به نظر می رسد که مردم ایران با ویژگی ممتاز خود، یعنی برخورداری از روحی لطیف و معنوی ، به قصه هایی عاطفی و خانوادگی ، اقبال بیشتری نشان می دهند. در مجموع ، فرهنگ شرق این برتری را - از این جنبه - بر فرهنگ غرب دارد و حتی در برهه های تاریخی ، به این وسیله در فرهنگ غرب تاثیر گذار بوده است . این خصوصیت را در فرهنگ کشورهای هند و چین ، ژاپن ، مصر نیز براحتی می شود ردیابی کرد؛ آثار ادبی سینمایی و تلویزیونی این کشورها بخوبی این موضوع را نشان می دهد.از سوی دیگر، بیشتر آثار سینمایی و تلویزیونی غرب از محتوای پلیسی و کارآگاهی برخوردار است . معمولا مردم با این گونه آثار آشنایی دارند و ماجراهای پلیسی و وسترن مجموعه های تلویزیونی غرب در خاطرشان باقی مانده است.این موضوع در تقسیم بندی نمایش های تلویزیونی و در کتابهای تخصصی آنها هم دیده میشود.در این کتابها، نمایش های تلویزیونی را از نظر محتوا به چهار نوع طبقه بندی کرده اند:نمایش های رزمی یا ماجراجویانه که خود به انواع پلیسی و وسترن تقسیم می شود.نمایش های کارآگاهی ، نمایش های تخیلی نمایش های مستند که به انواع ، زندگینامه و تاریخی تقسیم میشود.محبت ، معنویت و عواطف انسانی موضوع عمده قصه های شرقی ، و خشونت و درگیری و کشفهای کارآگاهی و پلیسی موضوع بیشتر داستان های غربی است.این واقعیت در ساخت مجموعه های جدید تلویزیونی سیمای جمهوری اسلامی دیده می شود و میزان توجه مخاطب هم بخوبی علاقه مندی آنها را به این نوع برنامه سازان نشان می دهد. در مقابل ، از مجموعه های کارآگاهی خارجی استقبال چندانی نمی شود.شبکه سوم سیمای جمهوری اسلامی ، در این میان بیشتر توانسته است نظر مردم را جلب کند. مجموعه های "به او بگویید دوستش دارم "، "پس از باران "، "برگبار"، "همسایه ها"، "جوانی "، "گمگشته "، مجموعه طنز "زیرآسمان شهر" )که سری دوم آن هم بتازگی پخش می شود( و اخیرا هم مجموعه های "پلیس جوان "، "خط قرمز"، "دردسر والدین " و مجموعه های در دست تهیه دیگر، در کارنامه این شبکه به چشم می خورد. ماهیت وجودی شبکه 3 -که شبکه ای جوان است - در طراحی این مجموعه های جوان پسند و برنامه های شادی بخش تاثیرگذار بوده است.شبکه پنجم سیما نیز در میان مردم استان تهران علاقه مندان بسیاری دارد. این شبکه با تولید و پخش مجموعه های جذابی مثل "هشدار برای کبری 11 "، "بازی پنهان "، "افعی "، "روزهای مهتابی "، "دختران " با پخش مجموعه جدید "خانه پدری " و نیز برنامه های زنده و مسابقات تلویزیونی ، توانسته است مخاطبان زیادی را به سوی خود جلب کند.شبکه اول سیما با مجموعه های "آتش دل "، "کوی دامون "، "رویای سبز"، "چراغهای خاموش " و "جاده های سبزشمالی " و مجموعه های در دست تهیه دیگر، تلاش می کند رضایت مخاطبان را فراهم کند.شبکه دوم سیما، بیشتر مختص برنامه های فرهنگی است و در عرصه ارتباطات تلویزیونی ایران حضوری ویژه دارد. این شبکه با مجموعه های ایرانی مریم مقدس )ع ( و "غریبه " و سریال های خارجی "پزشک دهکده " و "تسخیر زمین " در جلب توجه مخاطبان خود تلاش می کند. درباره زمان پخش مجموعه های تلویزیونی شبکه دو که معمولا ساعت 21 است و حتی تکرار آن که در ساعت های 9 و14 است ، مشکل تماشای برنامه ها به دلیل همزمان بودن با زمان پخش اخبار شبکه یک وجود دارد. سیمای جمهوری اسلامی با تداوم ساخت مجموعه های تلویزیونی و کسب تجربه های جدید، خواهد توانست به الگوهای مورد پسند مخاطبان دست یابد.با بررسی نقاط ضعف و قوت و سرمایه گذاری از نظر بودجه ، نیروی انسانی و تجهیزات فنی در این شکل برنامه سازی ، لازم است تولیدات مختلف از نظر محتوا و ساختار تجربه شوند. در این مسیر توجه به سه واقعیت ضروری به نظر می رسد: واقعیت فرهنگی ، واقعیت زمانی ، واقعیت رسانه ای از نظر واقعیات فرهنگی ، باید به هنجارهای جامعه توجه کرد. تولیدات فرهنگی هر جامعه با ارزشهای فرهنگی آن است ، در غیر این صورت نمی توان به الگوهای بومی دست یافت و در نتیجه ارتباطات فرهنگی کارآیی خود را از دست می دهد.لازم است هنجارهای ایرانی و اسلامی در برنامه سازی تلویزیونی همواره مورد توجه باشد و چند و چون آن آزموده شود و راههای موثر پدید آید.دوم توجه به واقعیت های زمانی است . آشنایی با واقعیات زمانی باعث می شود تا تصمیمات درست اتخاذ شود و از تنگ نظری ها و پیش داوری ها پرهیز شود. در حال حاضر تنوع و پیچیدگی رسانه ها بسیار متفاوت تر از گذشته است.لزوم توجه به روان شناسی اجتماعی در برقراری ارتباطات جمعی بسیار ضروری است . تشخیص چالشهای روز در حوزه های مختلف و نشان دادن عکس العمل مناسب در برابر آن ، به حضور ملموس رسانه در میان مردم میانجامد.مردم دوست دارند مجموعه های تلویزیونی به واقعیت های روز توجه کنند و پاسخ به سوالات روز را در قصه خود بگنجانند. آنها از این طریق آمادگی روحی و فکری لازم را در فرآیند توسعه به دست می آورند.نکته بعدی توجه به واقعیت رسانه است ؛ واقعیتی که گاه در بررسی ها فراموش می شود. واقعیت رسانه ای تلویزیون متفاوت از دیگر رسانه هاست.این انتظار که همه برنامه های تلویزیون به نمایش فیلم و مجموعه های داستانی اختصاص یابد، انتظاری غیر علمی از این رسانه است ؛ همچنین اگر توقع داشته باشیم که نوعی خاص از مجموعه ها و فیلمها و برنامه ها پخش شود، انتظاری واقع بینانه نیست . این رسانه با افراد مختلف ، با سلیقه های متفاوت و تقاضاهای گوناگون روبه روست ؛ برنامه ای که به نظر عده ای ضعیف است ، می تواند برنامه دلخواه تعدادی دیگر باشد و در واقع هر برنامه مخاطب خاص خود را دارد.نخست آفت ابتذال است که بارها به فرهنگ و هنر و ادب لطمات جبران ناپذیری وارد کرده و نتیجه زحمات طاقت فرسای هنرمندان برجسته را به هدر داده است . اگر ما نتوانیم به الگوهای مناسب در این زمینه دست پیدا کنیم و گاه به دام ابتذال در افتیم ، حرفی برای گفتن به نسل جدید نخواهیم داشت . نسل جدید، بشدت نیازمند الگوهای مناسب در تمام زمینه ها، بخصوص زمینه های فرهنگی و هنری است و کارهای سبک و فاقد ارزش فرهنگی و هنری ، و ذهنیت ناصوابی در افکار عمومی نسبت به هنر و اهل هنر ایجاد می کند.بر همه هنرمندان و دلسوزان عرصه فرهنگ لازم است که فرصتهای به دست آمده را که حاصل فداکاری های بسیار افراد متعهد است ، پاس بدارند و به ارتقای بیش از پیش فرهنگ و هنر جامعه بیندیشند و به فکر کشف و ارائه الگوهای مطابق شان ملت خود به نسل جدید باشند.دومین آفت ، آفت تجاری است . دید تجاری صرف در برنامه سازی باعث می شود اهداف فرهنگی و هنری کمرنگ و بی رنگ شود. تهیه کننده ای که فقط به فکر منافع مالی باشد و مقاصد اصلی برنامه را جدی تلقی نکند، به طور طبیعی نمی تواند آن چنان که باید پیام برنامه را به مخاطب منتقل کند؛ در انتخاب عوامل و نحوه تخصیص بودجه باید به این نکته توجه شود. در ضمن برنامه ریزی مالی و رسیدن به منافع معقول هم باید مد نظر باشد و رقابت را برانگیزد. باید دغدغه مجموعه ساز تلویزیونی ، دغدغه فرهنگی باشد تا تجاری، و این یکی از رموز موفقیت است.در بررسی مجموعه های پرمخاطب چند ماهه اخیر شبکه ها به نتایج زیر می رسیم:استقبال مردم در وهله نخست به واقعیت دراماتیک این مجموعه ها برمی گردد؛ به عبارتی این شیوه ارتباط در ماهیت خود جذابتر و تاثیر گذارتر از دیگر روشهاست.بعضی داشتن فیلمنامه ای قوی و دارای چفت و بست محکم را عامل عمده می دانند؛ فیلمنامه ای که بتواند بر یک موضوع روز و فراگیر انگشت بگذارد و آن را به شکلی تازه و جذاب طرح کند.عده ای کارگردانی خوب و حرفه ای را مهم تلقی می کنند و کار کارگردان را در عملی کردن خواسته های فیلمنامه و به کارگیری بازیگرانی مناسب و ایجاد فضایی دلخواه اصل میدانند.تعدادی به استفاده از بازیگران حرفه ای تکیه می کنند و می گویند بازیگران حرفه ای قادرند بعضی ضعفهای فیلمنامه و کارگردانی را بپوشانند و با هنر خود، تماشاگر را به درون قصه بکشند.جمعی به بکر بودن موضوع و تازگی آن توجه دارند و انتخاب موضوع را مهم می دانند؛ اینان عقیده دارند که مردم به ملودرام ایرانی و قصه های عاطفی با ساختار خوب و ملموس ، پاسخ مناسب می دهند. توجه به موضوع جوانها و زنان و مسائل و مشکلات آنان نیز از عوامل توجه به این مجموعه هاست ؛ بخصوص که ترکیب جمعیتی ایران، این ویژگی را طلب میکند.به نظر می رسد که در ساخت یک مجموعه تلویزیونی مردم پسند، همه عوامل محتوایی و ساختاری یاد شده نقش دارند. صدا و تصویر خوب ، انتخاب مکانهای مناسب ، تم داستانی ، شرایط زمانی پخش مجموعه ، اطلاع رسانی مناسب و تبلیغ معقول می تواند به اقبال مردم از مجموعه ها بینجامد.انتخاب موضوع داستان ها از اقشار مختلف اجتماعی ، باعث ایجاد تنوع در مجموعه ها می شود. توجه به مردم روستانشین و شهرهای کوچک مهم است ؛ چرا که بسیاری از مردم ایران در این مناطق زندگی می کنند؛ انتخاب قصه هایی که زندگی مردم ایران را نشان دهد و با چالشهای روز جامعه هم تناسب داشته باشد، ضروری است.امید می رود با حمایت و هدایت بیشتر مسوولان و تلاش و جدیت تهیه کنندگان و کارگردانان و برنامه سازان شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران ، شاهد مجموعه های متنوع و جذاب دیگر باشیم و این حرکت پسندیده ، سنجیده تر از پیش تداوم یابد.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها