حرمت شکنی در زیر آسمان شهر ممنوع
کد خبر: ۴۰۹۶
فرهنگ ما ایرانیان ، با احترام خاصی به سالمندان عجین شده است . به ما یاد داده اند از تمسخر آنها بپرهیزیم و همیشه با نگاهی متانت آمیز به آنها بنگریم و تجربه سالیان دراز زندگی و موی سپید آنها، پشتوانه زندگی ما باشد و سالمندان نیز همیشه سعی کرده اند در مقابل جوانان و کودکان خانواده مانند اهرمی محکم عمل کنند. دو پیرمرد به نامهای "خشایار" و "غلام ششلول بند" از ابتدای امسال با مجموعه "زیر آسمان شهر" به تلویزیون آمدند و محبوبیت خاصی بین مخاطبان عام تلویزیون پیدا کردند و برخی از حرفهای آنها، تکیه کلام پیر و جوان و خردسال شد. سری اول این مجموعه در حالی پایان یافت که تقدیرهای زیادی از طرف سازمان ها از گروه سازنده به عمل آمد. گروهی که سعی کرده بود مجموعه تلویزیونی با پیامهای اخلاقی تولید کند.سری دوم "زیر آسمان شهر" از ابتدای این هفته آغاز شده است و شاید برای قضاوت این که این مجموعه به قدرت سری اول است یا نه ، زود باشد؛ اما همه می دانند کودکان و نوجوانان زیادی همراه با خانواده هایشان مشتاقانه تا پاسی از شب بیدار می مانند تا خشایار، غلام و بهروز را ببینند. دوشنبه شب نیز همین اتفاق افتاد و "زیر آسمان شهر" شروع شد؛ اما دیدن این برنامه برخلاف همیشه ، خوشایند نبود. به جرات می توان گفت در این برنامه چهره مناسبی از یک پیرمرد، به هزاران مخاطب نمایش داده نشد.همه ما به این نکته واقفیم که هیچ کودک و نوجوان ایرانی جسارت این را به خود نمی دهد که نداشتن دندان پدربزرگ یا مادربزرگ خود را به مسخره بگیرد و هیچ پدربزرگ یا مادربزرگی دندان های مصنوعی خود را در مقابل دیدگاه نوه ها یا فرزندان خود از دهان خارج نمی کند و در مقابل انظار نمی گذارد. حرمتها همیشه حفظ می شود و بزرگان خانواده همیشه سعی می کنند با نوع گفتار خود، متانت و ادب را به دیگران بیاموزند.در خانواده ها، هیچ وقت کهولت سن و کمبودهایی که در جسم به وجود می آید، مانند سپید شدن مو، خمیده شدن قامت و غیره زیر ذره بین قرار نمی گیرد و زشت جلوه نمی کند. اما در برنامه دوشنبه شب "زیر آسمان شهر"، در مقابل چشمان بهت زده هزاران کودک تمام ابهت مادربزرگ ها و پدربزرگ ها شکست و تصویری شکست خورده و چروکیده از پیرمردی در صفحه تلویزیون نمایان شد که شاید هیچ وقت در ذهن کودک یا حتی نوجوان شکل نگرفته بود.این برنامه پس از نمایش چهره دگرگون شده "غلام "، او را در مقابل پیرمرد دیگری به نام خشایار گذاشت و آنها با رجزخواندن برای هم ، جملاتی را ردوبدل کردند که مردم پایین ترین قشر جامعه نیز از بیان آنها پرهیز می کنند.چندان جالب نیست پیرمردی که به دوست و همسن و سال خود بگوید: نوکرتم و او پاسخ دهد پس فکر کردی پسرخاله ات هستم و غیره . باید توجه داشت این نوع آموزش از طرف شخصیت هایی که بین مخاطبان محبوبیت پیدا کرده اند، می تواند بسیار خطرناک باشد و در این شرایط چگونه می توان توقع داشت کودکان و نوجوانان ما جسور نباشند و احترام کهنسالان را نگهدارند.یک برنامه طنز و جملات طنز مسلما با لودگی فرق می کند و نبایداطمینان و استقبال بیننده رامصادره کرد اطمینان مخاطب پشتوانه کار است ؛ این پشتوانه را نابود نکنیم.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها