نقدوضعیت

از همان لحظه ای که خبر حمله به برجهای نیویورک و ساختمان پنتاگون پخش شد، طبیعی ترین توجیه برای این حادثه این بود که می بایست عمدتا دنبال نقشه صهیونیست ها گشت اما تنها دلیل در دسترس ، حجم وسیع منافع سیاسی برای رژیم صهیونیستی در سرکوب فلسطینیان و تمهید افکار عمومی جهان برای حمله و فشار به دوایر بیرونی حمایت از مردم فلسطین و قیام اسلامی آنها بود از سوی دیگر، دولت امریکا و رسانه های غربی بلافاصله خبر از کشف عاملان حادثه دادند و اسم بن لادن و القاعده و تعداد زیادی )محمد( و )احمد( بر سر زبان ها افتاد. از آن جالبتر این که در فاصله کوتاهی سازمان های اطلاعاتی امریکا تفصیل فراوانی از نحوه آموزش و عمل تروریست ها را اعلام کردند. مثل این که عاملان اصلی یکدیگر را نمی شناختند و فقط با آغاز هواپیماربایی یکدیگر را یافتند و از این قبیل مطالب دیگر همواره این سوال در ذهن انسان مطرح می شد که چگونه این همه کشفیات در فاصله کوتاهی به دست آمده است ؛ آیا ماموران سازمان سیا خوابنما شده اند و یا با رمل و اسطرلاب به این نتایج رسیده اند؛ تردید در ادعاهای دولتمردان امریکایی با افزایش جنایات صهیونیست ها و حمایت های گسترده غربی بسرعت گسترش پیدا کرد. تا جایی که آقای بوش قبل از سخنرانی در سازمان ملل و پس از آن با عصبانیت از دولتها و ملتهای دنیا خواست تئوری های توطئه بی ربط را رها کنند و به بسیج امریکایی علیه تروریسم بپیوندند! سایر مسوولان امریکایی - مانند وزیر دفاع و معاون رئیس جمهور - نیز در فرصت های مختلف به طرح تئوری های مغایر با تبلیغات امریکایی اعتراض کرده اند. همه این حساسیت ها حکایت از آن داشته است که دولتمردان امریکایی شاهد رشد تردید عمومی اذهان مردم دنیا درباره ادعای امریکا بوده است. حال به تئوری دست داشتن صهیونیست ها برگردیم ، یک اشکال مهم به این نظر مساله افرادی بود که آمادگی فداکردن جان خود را جهت انجام اقدامات داشتند.طبیعی است که "مزدور" نمی تواند عامل یک اقدامی باشد که مرگ خود را در آن صریحا می بیند. اگرچه عملیات "کامی کاز" توسط ژاپنی ها سابقه داشته است اما آنها مزدور نبودند و در شرایط فعلی عمدتا از میان مسلمانان رنج دیده و "جان به لب " رسیده می توان افرادی را یافت که آمادگی فداکردن جان خود را برای هدفی که مقدس می شمارند دارند. بخصوص مساله "جهاد" و "شهادت " در ادبیات اسلامی جایگاه ویژه ای دارد، اگرچه افرادی آن را به گری معنا نمایند. با این حساب چگونه می توان فرض کرد که صهیونیست ها افراد مسلمان آماده شهادت که عمدتا دشمن اسرائیل و امریکا هستند را به کار گرفته اند؛به نظر من نوار ویدئویی که توسط وزارت دفاع امریکا اخیرا پخش شده است دقیقا این حلقه مفقوده را پر کرده است و امروز من کمترین تردیدی ندارم که تمام جریان انفجارهای امریکا توسط صهیونیست ها برنامه ریزی و تشویق و بلکه یاری شده است ! از آن مهمتر: اطلاعاتی که در ساعتهای اولیه پس از انفجار به عنوان کشفیات امنیتی امریکا مطرح شده است دقیقا چیزهایی است که همین عوامل صهیونیست به دولتمردان امریکایی رسانده اند و چه بسا از طریق عناصری هم این کار شده باشد که در سازمان های سیا و اف بی آی و غیره شاغل هستند. چرا چنین نتیجه ای را ادعا می کنم ؛ من تمام نوار را از رسانه های غربی با دقت کامل چندبار مرور کردم تردید ندارم که عوامل صهیونیست و مزدوران آنها در لباس کسانی که مدام "الحمدلله " و "سبحان الله " و "الله اکبر" در آن نوار می گویند باید جستجو شوند. تهیه این نوار و رساندن آن به عوامل امریکایی به نحوی که طبیعی به نظر آید کار مشکلی نیست مهم این است که آنچه امریکایی ها در ساعتهای اولیه پس از حوادث امروز یازدهم سپتامبر اعلام کرده اند، دقیقا در این نوار که ظاهرا چند روز و بلکه اقلا سه هفته پس از حادثه است دیده و شنیده می شود معمولا کشفهای بشری با واقع اینقدر نزدیک نیست مگر اینکه مولف هر دو متن یکی باشند!لذا با جرات می گویم : این نوار که توسط دولت امریکا پخش شد، نه تنها صحت ادعای آنان را ثابت نکرد، بلکه دلیل عمده ای است بر نفوذ صهیونیست ها در ارکان تشکیلات القاعده و از همه مهمتر: پرده از روی یک فتنه بزرگ صهیونی نه تنها علیه فلسطین مظلوم که علیه دنیای اسلام و صلح جهانی برداشته است.