قبل ازانقلاب موسیقی پاپ به ابتذال گرایید، تا آنجا که موسیقی صرفا به سرگرمی و مطربی تبدیل شد و حیثیت اجتماعی موسیقیدانان و خواننده های واقعی از دست رفت
کد خبر: ۱۸۱۶
علیرضا مشایخی ، آهنگساز می گوید: "باید به مردم بیاموزانیم که موسیقی می تواند تداوم تفکر باشد نه صرفا ابزار تفنن . موسیقی جز ساخت ساعتهای مفرح ، وظایف مهمتری هم دارد."چطور ممکن است از رادیو و تلویزیون یا نوار موسیقی پاپ که نماد فرهنگ موسیقی ایران در عرصه های بین المللی است ، صدای خواننده خارج از نت باشد و مجوز هم بگیرد؛ آیا ما در میان این همه فرمها و سبکهای گوناگون موسیقی پاپ ارزشمند که در جهان عرضه می شود، فقط باید به موسیقی منحط و بی هویت لسآنجلسیروی آوریم و از آنها کپی سازی کنیم ؛ آن هم از طریق مراجع مسوول کشوری؛بارها شنیده و خوانده ایم که پاپ ، مخفف کلمه Popular و به معنی مردم پسند است و می دانیم این کلمه ، ویژه موسیقی نیست ؛ به هر مقوله و زمینه یا چهره و شخصی که مورد قبول عام باشد، اطلاق میشود.کورش یغمایی ، آهنگساز، نوازنده و خواننده با سابقه می گوید: "منظور از موسیقی پاپ ، نوع بین المللی و متداول آن در همه کشورهای جهان است که همه موسیقیدانان آن را پذیرفته و طبق استانداردهایش عمل می کنند؛ نه آنچه که در ایران از چند سال پیش از انقلاب توسط اشخاص ناصالح و دست اندرکاران ناآگاه به مردم و جوانان ارائه می شده است . موسیقی پاپ متداول در جهان امروز این ویژگی را دارد که در خارج از خود کشور تولید کننده ، در عرصه بین المللی حداقل قابل گوش کردن است ؛ حتی اگر شعر و گویش آن قابل فهم نباشد. این ویژگی از آن روست که در تولید آن ، متخصصان مجرب دست اندرکارند. این افراد )آهنگساز، تنظیم کننده ، نوازنده و خواننده ( علاوه بر مهارت ها و تخصصهای ویژه ، توان تلفیق موسیقی خودی با نمادها و تکنیکها و تجهیزات موسیقی غرب را به صورت صحیح دارا هستند."کامبیز روشن روان ، آهنگساز و مدرس موسیقی ، به مردم پسندی و مصرف روزانه موسیقی پاپ اشاره می کند و می گوید: "این نوع موسیقی به لحاظ ساختار، ساده است و با مسائل روز جامعه حرکت می کند و به لحاظ شعری ، با مضامین اجتماعی سروکار دارد. نیز به دلیل داشتن ریتم های غالبا پرتحرک و شاد، می تواند نسل جوان و آنهایی را که سن زیادی ندارند، به خود جلب کند."روشن روان نتیجه می گیرد که برای فهم و درک موسیقی پاپ ، نیاز به دانش موسیقی نیست و به همین دلیل مورد اقبال عمومی قرار میگیرد.دکتر شاهین فرهت ، استاد دانشکده هنرهای زیبا و عضو آکادمی موسیقی سوئد معتقد است : این نوع موسیقی از آغاز قرن بیستم تحت عنوان folk مورد توجه مردم بوده است.ایمان وزیری می گوید: "آن نوع موسیقی ای که بسرعت تولید می شود و مردم از آن لذت می برند، تقریبا از70 سال پیش پا گرفت و بعد در سبکهای دیگری ادغام شد؛ مانند تعدادی از آثار بدیع زاده ، )یکی یه پول خروس ، و...( که با پیانو و ویولن همراهی می شدند و شعرهای ساده ای داشتند. "شد خزان " جزو اولین جرقه های تولید براساس ذائقه عمومی بود. کم کم این حالت تغییر کرد و بعد عاشور پور بر آهنگهای خارجی، اشعار ایرانی گذاشت."یغمایی اعتقاد دارد برخورد ما با رواج موسیقی غرب در ابتدا معقولانه و آکادمیک بوده و تقریبا تمامی دست اندرکاران موسیقی و شعر و ترانه ، دارای تحصیلات عالیه و آگاهی و تجربه لازم برای تالیف و تصنیف یک اثر هنری بوده اند. در آثاری که بر جا مانده ، می توان تلفیقی هنرمندانه از موسیقی و شعر ایرانی را با موسیقی بیگانه بوضوح دریافت و مهمتر این که نفوذ موسیقی غرب و سازهای غربی را استادانه مهار کرده و کورکورانه عمل نکرده اند. اما این که این مسیر چگونه منحرف شد، یغمایی می گوید: "با افتتاح تلویزیون دولتی و روی کار آمدن آهنگسازان و خوانندگان ناصالح و از طرفی معرفی مکرر چهره های جدید توسط دلالها و اشخاص کاسبکار و در مقابل با کنار رفتن هنرمندان واقعی ، این روند به بیراهه کشیده شد. با پدید آمدن چنین وضعیتی - که از میان رفتن شوراهای صالح موسیقی رادیو و تلویزیون یکی از عوامل اصلی آن بود - موسیقی پاپ به ابتذال گرایید، تا آنجا که موسیقی صرفا به سرگرمی و مطربی تبدیل شده و در این میان ، حیثیت اجتماعی هنرمندان و موسیقیدانان و خواننده های واقعی نیز که با هر بی هنری مقایسه میشوند، از دست رفت."ایمان وزیری می گوید: پس از آن احساس نیاز، شکلی از موسیقی پدیدار شد که تنها می توان نام "موسیقی پاپ مخصوص صدا و سیما" را بر آن گذارد که بسیار هم ناموفق بود. به دلایلی تکیه زیادی بر شعر داشتند و وسواس زیادی در موسیقی نشان نمی دادند. گویا وقتی شعر تصویب می شود، معمولا تصویب سایر چیزها مشکلی ندارد. در تلویزیون هم معمولا روال کار بر این است که وقتی آهنگی می سازی ، آنها بر رویش شعر می گذارند. در واقع یک عده شاعر حرفه ای در آنجا ساکن و منتظرند که بر آهنگها شعر بگذارند!به گفته وزیری ، "صدا و سیما چون نمی توانست افراد مطرح در موسیقی پاپ را دعوت کند، کسانی را به کار گرفت که یا تجربه ای در این زمینه نداشتند و یا در گذشته موفقیتی به دست نیاورده بودند. حاصل این کار، انبوه تولیدات بی محتوا و بی ارزش بود که حتی ذائقه مردم عامی را نیز ارضاء نکرد."وزیری با ابراز تعجب از ساخت ماکتهای پیش از انقلاب می گوید: "این درواقع رقابتی است با تولیدات موسیقی ایرانی که از آن طرف مرز می آید و رقابت با آثار موسیقی مردم پسندی که در تمام دنیا تسری دارد."در چند سالی که موسیقی پاپ دچار رکود و سکوت بود، ظاهرا گویا قانون نوشته شده ای برای منع آن وجود نداشت ؛ آن طور که روشن روان می گوید: "من منع قانونی اش را در مورد گوش دادن ندیده بودم ، ولی آنچه در جامعه بدان عمل می شد، حاکی از آن بود که این گونه موسیقی غیر قانونی است و اگر هم کسی در جایی از آن صحبت می کرد، به آن عناوینی چون مستهجن ، مبتذل ، کاباره ای ، تهاجم فرهنگی و... می داد. اما درباره ساخت این موسیقی یا چیزی شبیه به آن در سالهای اول پس از انقلاب ، شورای موسیقی صداوسیما در بخشنامه ای استفاده از مواردی در آهنگسازی را ممنوع اعلام کرد. از جمله ریتم های سه ضربی ، پاساژ، تریل و میزان ترکیبی حرام دانسته شد! البته این دستورالعمل بلافاصله لغو شد؛ چون عملا اشتباه ترین بخشنامه ممکن در یک تشکیلات موسیقی بود. به نظر من این جرم هنری قابل پیگیری است وامضا کنندگان آن باید در دادگاه هنرمندان محاکمه شوند."کورش یغمایی در باب کیفیت آثار می گوید: "این فرم موسیقی در بدو انقلاب در ایران حذف و ممنوع شد، ولی در خارج از ایران توسط بانیان آن با شهرت لس آنجلسی ادامه یافت . حذف و ممنوعیت موسیقی بی هویت پاپ در ایران فقط این حسن را داشت که ذهن و گوش مردم از آلودگی این فرم موسیقی نجات یافت ؛ ولی باید اضافه کرد خلاء این موسیقی )پاپ استاندارد( برای مردم و جوانان کاملا مشهود بود و به همین دلیل عده زیادی از جوانان به موسیقی غربی و ایرانی تبعیدی روی آوردند؛ لذا فقدان الگوهای صالح و متخصص در این زمینه نتیجه ای به بار آورد که اکنون شاهد آن هستیم؛ یعنی تمایل مردم به همان الگوهای مندرس و غلط".پیروز ارجمند می گوید: "موسیقی پاپ صرفه اقتصادی بالایی دارد؛ چون بیشترین آن با دستگاه های الکترونیک است و در آن کمتر از سازهای زنده استفاده می کنند؛ حال آن که موسیقی ایرانی و کلاسیک را نمی توان با سازهای الکترونیک اجرا و ضبط کرد."طبق شواهد، دستمزد خوانندگان پاپ حاضر در صدا و سیما در ابتدا چندان زیاد نیست ؛ ولی کار در صدا و سیما به منزله آماده سازی برای جای دیگری است . می دانیم که هر اداره ، ارگان ، وزارتخانه و... در مناسبت ها و اعیاد مختلف برنامه هایی خواهند داشت و البته که جلوه و نرخ خوانندگان تلویزیون بیشتر خواهد بود. در واقع صدا و سیما تخته پرشی است به سوی شهرت و پول.مهرداد قاسمفر، روزنامه نگار و فارغ التحصیل جامعه شناسی و از شنوندگان با سابقه موسیقی پاپ می گوید: "موسیقی پاپ هیچ مضمون ویژه ای را بر نمی تابد. در کشورهای مادر ، که این موسیقی به مثابه سنت در آنها به حیات خود ادامه می دهد، هم پوشش دهنده نیازهای عاطفی نسل جوان است و هم بازتابنده نیازها و اعتراضات اجتماعی و گاه سیاسی این نسلها. به همین دلیل در یک بازآفرینی خلاق ، راههای خود را به سمت مخاطبان تازه تر می گشاید. بنابراین ایجاد محدودیت در مضامین این نوع موسیقی ، خود بلیه ای است که موسیقی امروز ما از آن رنج میبرد."ارجمند با نحیف بودن نوع صدا و سیمایی موسیقی پاپ یادآوری می کند که عرضه این آثار می تواند سبب افت ذائقه مردم شود. "در بحث کارشناسی موسیقی معتقدیم اصوات پس از مدتی روی گوش و ذهن افراد تاثیر می گذارند. اگر این صداها از کودکی در ذهن بماند و مرتب شنیده شوند، به صورت حافظه گوشی درآمده و هر صدایی غیر از آنها برای فرد نامانوس خواهد بود. مثال بارز، انس ما ایرانی ها با فواصل ربع پرده در موسیقی سنتی مان است که یک اروپایی از آن لذت نمیبرد."اداره کل پژوهشهای سیما
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها