در همایش رقابت های سیاسی و امنیت ملی درتهران

خاتمی : خطرسیاست زدگی ،جامعه راتهدیدمی کند

کد خبر: ۱۲۴۱

مشارکت همه جانبه بدون رقابت سالم ناممکن است ؛ چنان که رقابت سالم هم در زمینه هایی از مشارکت فراگیر، جدی و عمیق میسر است . مشارکت بدون رقابت به دیکتاتوری اکثریت می انجامد و رقابت بدون مشارکت هم سر از زدوبندهای پشت پرده و معامله بر سر منافع مردم درمیآورد.سید محمد خاتمی ، رئیس جمهور روز گذشته در مراسم گشایش همایش رقابت های سیاسی و امنیت ملی در تهران ضمن بیان مطلب فوق افزود : ما نیازمند ارتقای فرهنگ و نظام حزبی در کشور هستیم و برای برآوردن این نیاز باید به طور جدی به ارزیابی کارکردهای جناحی و حزبی در سالهای اخیر بپردازیم.رئیس جمهوری ادامه داد: آنچه خطر برای جامعه ماست ، سیاست ورزی نیست ،سیاست زدگی است . سیاست ورزی یک ضرورت است و سیاست زدگی یک غفلت . دوری از سیاست ، مشارکت ، رقابت تحزب امروز یک افتخار نیست ؛ بلکه نادیده گرفتن یک ضرورت در جامعه جدید است ؛ چنان که نادیده گرفتن مصالح و منافع ملی ، به رسمیت نشناختن رقیبان و رقابت ، سهم خواهی از موضع اکثریت یا اقلیت و یا حتی تداخل نقشهای سیاسی و اجرایی از جمله آفتهای کار حزبی است.وی در ادامه گفت : امروز پیشرفت و پیشبرد امر رقابت سیاسی نیاز به پذیرش اصل گفتگو و بویژه آموختن مقوله شنیدن دارد شنیدن فعال یک مفهوم دینی است ، جامعه سیاسی امروز نمی تواند نسبت به دیگران ناشنوا باشد. پس احزاب و گروههای سیاسی هم نباید از شنیدن حرف دیگری احساس بی نیازی کنند. در این چارچوب می توان برای رقابت های سیاسی اهمیت و اولویت قائل شد، نه با نگرانی نسبت به تضعیف ، تهدید و یا نقض منافع و امنیت ملی بلکه در جهت تقویت وفاق ، وحدت و استقلال ملی و این مهم وقتی میسر است که رقابت های سیاسی با التزام به قانون اساسی و رعایت اصول و قواعد قانونی و در برگرفتن حقوق ملت و حریم خصوصی افراد باشد.وی در پایان گفت : باید بپذیریم که قانون اولین و آخرین کلمه در عرصه رقابت های سیاسی و مرز استوار و حریم نفوذناپذیر در فعالیت های سیاسی باشد و منفعت و خیر عمومی را تعیین و تبیین کند. امیدوارم این نشست و نشستهایی از این دست راه را بر پاسخگویی به این ضرورتها بازکند.وی گفت : من همان گونه که بارها گفته ام ، معتقد هستم که وقوع و پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی تجربه و چشم انداز جدیدی در برابر ما قرار داد که می تواند زمینه رفع بسیاری از این نقیصه ها و تناقض های تاریخی را فراهم آورد.وی خاطرنشان کرد: در صورت توفیق تجربه مردم سالاری دینی در ایران به قوت می توان گفت که برای نخستین بار مردم سالاری از وضعیت دوره گذار خود خارج شده و دایر مدار دوره استقرار شده است . استقرار مردم سالاری توام با دین در ایران بدون شک به معنای تحقق صورت استوار قابل تصور نظم ذهنی و اجتماعی در ایران است ؛ چرا که دمکراسی ، بنیاد گفتمان غالب تاریخی و بین المللی است و اسلام نیز اصلی ترین شالوده و پایه نظام فکری و فرهنگی ما ایرانیان است . پیوستگی این دو به معنای ساخته شده استوارترین و موثرترین نظم گفتاری است و اهمیت "جمهوری اسلامی " در این سرمشق و چارچوب بیشتر قابل فهم است . از این رو هم به لحاظ اعتقادی و هم به لحاظ جامعه شناختی ، تلاش در جهت تحقق و تقویت این مفهوم واقعا مسوولیتی تاریخی است.خاتمی افزود: اگر ما رابطه میانحکومتکنندگانوحکومتشوندگان را در چارچوب دین ببینیم و در همان حال با پذیرش مردم سالاری نه فقط حق را متعلق به قدرت و تکلیف را متوجه مردم بدانیم ، بلکه حق و تکلیف را هم برای حکومت و هم برای مردم قایل باشیم ، وضعیت مشارکت و رقابت روشن می شود و پایه امنیت پایدار ملی مستحکم می گردد. جمهوریت نظام اسلامی بالضروره ملازم است با انتخابات آزاد، قدرتمندی مجلس و احزاب و وجود مطبوعات منتقد و مستقل و شکل گیری نهادهای مدنی و اعمال نظارت بر حکومت ، افزایش رقابت موثر سیاسی ، نقشی مهم در گسترش مشارکت مردم دارد؛ بنابراین فراهم کردن شرایط توسعه مشارکت و رقابت سیاسی در یک نظام مردم سالار دینی گریزناپذیر است ما نه تنها با نسلی جوان و پرشور مواجه هستیم ، بلکه جامعه ای جوان و متمایز از گذشته در برابر ماست . این جامعه جوان در این جهان دایما در حال تغییر نمی تواند و نباید گسسته از گذشته نامطمئن از حال و ناامید از آینده باشد. انزوا و انفعال زمینه و بستر مناسبی برای پیدایش این مخاطره و شکل گیری بحران های هویتی است . یکی از مهمترین راههای جلب توجه جوانان به عرصه تعیین سرنوشت ، جلوگیری از غیرسیاسی کردن جامعه و ممانعت از افزایش هزینه فعالیت سیاسی است که نتیجه آن سوق دادن نسلی مستعد به سوی بیهویتی و انفعالی، سردرگمی و حتی مفاسد اجتماعی است.