چندگزینه درباره موضع ضدطالبانی پاکستان
کد خبر: ۱۱۱۶
یکی از موضوعات مهمی که نقطه عطف راهبردی در تحولات جاری مربوط به بمباران موشکی و هوایی افغانستان را به وجود آورد، عبارت از تغییرات شتابنده ای است که در مواضع پاکستان در قبال گروه طالبان به وجود آمد و موجب شد با شگفتی و تعجب فراوان ناظران سیاسی و محافل خبری منطقه و جهان روبه رو شود. اگرچه اخبار و گزارش های مربوط به این دگردیسی آشکار و بنیادین پاکستان در قبال گروه ساخته و پرداخته خویش در افغانستان ، همراه با سایر تحولات مربوط به شکل گیری ائتلاف بین المللی مبارزه با تروریسم در رسانه ها انعکاس یافت ، اما تاکنون به درستی درباره ریشه ها و انگیزه های این تغییر بنیادین در نظرگاه ها و مواضع دولت پاکستان درباره سرسخت ترین متحدان افغانی خویش پرداخته نشده است و افزون بر آن ، به این پرسش قابل اعتنا پاسخ داده نشده که چرا ژنرال های پاکستان و در راس آنها پرویز مشرف ، طی حداقل 10 سال گذشته از نزدیک بر فرایند تاسیس و شکل گیری هسته های اولیه طالبان و رشد و پرورش و تغذیه مادی و ایدئولوژی آنها در مدارس دینی پاکستان نظارت داشته و سرمایه گذاری کلان به منظور قادرسازی این گروه برای تسلط بر کابل و بسط حاکمیت خود بر سراسر افغانستان و برچیدن بساط دهها گروه و دسته رقیب انجام دادند، یکشبه نسبت به قطع و متوقف کردن حمایت بی دریغ خود از ملامحمد عمر تصمیم گرفته اند و حتی از نزدیکی لحظه سقوط رژیم طالبان و شمارش معکوس روزهای واپسین حاکمیت این گروه ، سخن به میان آورده اند؛به نظر می رسد در تحلیل و بررسی این اقدام غیرمترقبه ژنرال های ارتش پاکستان باید به مجموعه ای از فرضها و گزینه ها و استدلال هایی به ظاهر متناقض بها داد تا بتوان به یک جمع بندی برای شناخت زوایای این کنش پیچیده و بغرنج نایل آمد. برخی از این گزینه ها به شرح زیر ذکر میشوند:الف : برخی از ناظران سیاسی بر این باورند که اسلام آباد به این نتیجه رسیده که تاریخ مصرف طالبان به پایان آمده و اکنون فرصت استثنایی برای همکاری در جهت امحای نقش این گروه و الحاق آن به تاریخ فراهم شده است ؛ به ویژه این که گروه طالبان در دو سال اخیر، از پذیرش برخی مشورت های ارائه شده از سوی اسلام آباد خودداری ورزیده و حتی به نظر "ژنرال های پاکستانی " در مورد ضرورت ترسیم مرزهای دو کشور و تعیین سرحدات "پشتونستان " و منطقه قابل آزاد در حد فاصل مرز افغانستان و کویته اهمیت نداده است.از این دیدگاه ، گروه طالبان پس از فارغ شدن از درگیری با مخالفان ، از طریق سرکوب آنها، این ظرفیت و توان را داشت که به یک دشمن و یا دست کم رقیب غیرقابل اعتماد پاکستان درآید. به همین دلیل ، ژنرال های ارتش پاکستان ترجیح دادند با امریکا دست به یکی کنند تا گلوی طالبان را بفشارند و ملامحمد عمر را آواره بیابانها کنند.ب: پرویز مشرف تصمیم مربوط به قطع همکاری کشورش با طالبان را در چارچوب وعده های لغوکننده شیرین واشنگتن در مورد برخورداری از کمکهای سرشار اقتصادی و مالی اتخاذ کرد. پاکستان از نظر اقتصادی ، وضع متزلزل و ناآرامی را طی می کند و معدل رشد آن با افت چشمگیری روبه رو شده است . از این رو، مشرف با درک این نکته که سرنوشت طالبان هم اینک با فرجام عملیات نظامی امریکا گره خورده است ، به امید دریافت مساعدت های فریبنده واشنگتن ، به دشمنی علیه طالبان پرداخته است . برخی می گویند پایان تحریم های امریکا علیه پاکستان که پس از انجام انفجارهای هسته ای برقرار شدند، نشانه ای از تغییر سیاست واشنگتن در قبال اسلام آباد محسوب می شود، اما باید گفت : امریکایی ها، هم دهلی نو و هم اسلام آباد را به یک اندازه مشمول لغو تحریم ها کردند؛ و این در حالی است که بهایی که پاکستان برای ورود به ائتلاف امریکایی برای مبارزه با تروریسم پرداخته است ، با حمایت لفظی هندیها از مبارزه با تروریسم ، غیرقابل مقایسه است . پاول ، وزیر خارجه امریکا اگرچه در اسلام آباد نسبت به اعطای کمک اقتصادی کشورش به پاکستان مجددا تاکید کرد؛ اما اولا وی مشخص نکرد چه نوع کمک و مساعدتی به پاکستان ارایه خواهد شد؛ ثانیا میزان و حجم آن را تعیین نکرد؛ و ثالثا این کمک را به چند ماه آینده موکول کرد. بنابراین می توان گفت در این زمینه ، مشرف صرفا به وعده های لفظی کاخ سفید در مورد حمایت مالی و کمک اقتصادی به کشورش در صورت پیوستن به ائتلاف ضد تروریستی، بسنده کرده است.ج: پاکستان نگرش ضد طالبان خود را به امید کسب حمایت واشنگتن در منازعه دامنه دارش با هند بر سر کشمیر اتخاذ کرده و امیدوار است امریکایی ها مجددا این کشور را همانند دوران جنگ سرد، به عنوان یکی از متحدان اصلی خود به حساب آورند. این بدین معنی است که پرویز مشرف اکنون می کوشد با برجسته کردن نقش اثرگذار کشورش در موفقیت و یا ناکامی هرگونه اقدام امریکا در مبارزه با تروریسم و دستیابی به بن لادن و انهدام پایگاه های "القاعده " در افغانستان ، جایگاه پاکستان را در معادلات ثابت و پایدار کاخ سفید باز یابد و از پشتیبانی های واشنگتن در مناقشه حاد و پرهزینه آن با هندیها برخوردار شود. اکنون فرصتی گرانبهاتر از تحولات افغانستان برای اثبات جایگاه حیاتی پاکستان در هرگونه محاسبه امریکا در مورد اوضاع آسیای غربی وجود ندارد و به همین دلیل ، مشرف باوجود پیش بینی حجم انبوه مشکلات ناشی از رویگردانی کشورش از طالبان و همچنین ایجاد چالشهای عمیق با جریانهای پرطرفدار اسلامگرا، به پیوستن به ائتلاف امریکاییضد تروریسم رغبت پیدا کرد. پاول در اسلام آباد به یک دغدغه خاطر اصلی پاکستان در مورد مرکزی شمردن جایگاه کشمیر در مناقشه میان این کشور و هند، پاسخ مثبت داد؛ اما وی مایل به برداشتن گامی فراتر از این که - احتمال دارد ناخرسندی دهلی نو را فراهم کند - نیست ؛ زیرا هند که از سوی مجموعه ای از احزاب ائتلافی به سرکردگی هندوهای افراطی رهبری می شود، از ابتدا پیوستن خود را به ائتلاف امریکاییضد تروریسم اعلام کرد و بدین ترتیب کوشید همزمان با ادامه شک و تردیدها در مورد موضع پاکستان ، از همان ابتدا طرفداری خود را از تلاش امریکایی ها برای جنگ با طالبان نشان دهد و مورد توجه بیشتر کاخ سفید قرار گیرد و همچنین جایگاه مهمتری در محاسبات امریکاییها احراز کند.د: مقامات امریکا چندبار در مورد احتمال بروز ناآرامی در پاکستان به دلیل مواضع مشرف ابراز نگرانی کرده اند و حاکم نظامی پاکستان نیز این خطر را رد نکرده و به همین دلیل تلاش وی برای مشارکت دادن طالبان در هرگونه نظم جدید سیاسی در افغانستان به منظور ایمن ماندن از خشم این گروه و حامیان آن در پاکستان، صورت گرفته است.در هر صورت ، در کشوری که اکنون به سلاحهای هسته ای مجهز شده است و از طرفی درگیر منازعه ای خونین با همسایه خود است ، اتخاذ تصمیمی در اندازه تبانی علیه حاکمیت یک کشور دیگر، پیامدهای چندگانه و احتمالا مخرب و ویرانگرانه را به دنبال دارد که معلوم نیست چگونه مشرف می تواند از ترکشهای متنوع آنها ایمن بماند!
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها