چرا فرزندان با ازدواج مجدد پدر یا مادر خود مخالفت می کنند؛

در این موردجوان ها سنت گرا هستند

کد خبر: ۸۲۲

اشرف ایمانی 70 ساله می گوید: دیگر از من گذشت . فقط19 سال با شوهرم زندگی کردم و او ناگاه به مرضی مبتلا شد و برای همیشه مرا تنها گذاشت . اوایل ، نیازی به ازدواج دوباره نمی دیدم ، چون بچه ها در کنارم بودند و تنهایی را حس نمی کردم ؛ ضمن این که شاغل هم بودم و خودم را سرگرم می کردم . بعد از بازنشستگی و دور شدن بچه ها، دچار افسردگی شدم ، اما آنها هرگز به من اجازه چنین کاری را ندادند؛ به خصوص پسرم که معتقد است ازدواج دوباره من موجب سرشکستگی او میشود!مسعود احمدی 45 ساله نیز در این باره می گوید: در عرف جامعه این گونه مرسوم شده که اگر مردی بخواهد ازدواج مجدد کند، به او خرده نمی گیرند، اما در مورد خانمها قضیه کمی فرق می کند. به عنوان مثال ، پدر من سه سال پیش فوت کرد. من و برادرهایم حتی از تصور ازدواج دوباره مادرمان شرم داریم ، چه رسد به این که چنین کاری عملی شود.فاطمه حسابی می گوید: پس از درگذشت مادرم ، پدر تنها شده است و حاضر هم نیست با ما زندگی کند. همین امر موجب شده است که او همواره بی حوصله ، افسرده و غمگین باشد و ما را هم ناراحت کند. البته تا چند سال پیش اگر صحبت از ازدواج مجدد پدرم به میان می آمد، برآشفته می شدیم ، اما اکنون با رغبت به دنبال فرد مناسبی هستیم تا برای ازدواج به پدرم معرفی کنیم ، تا هم او از تنهایی بیرون بیاید و هم خیال ما راحت شود.طلعت داودی 70 ساله هم اظهار می کند: پس از درگذشت همسرم ، با فرد مناسبی آشنا شدم و تصمیم به ازدواج مجدد گرفتم ، اما با مخالفت شدید اطرافیان به ویژه دخترانم روبه رو شدم که می گفتند اگر دوباره ازدواج کنی ، بی آبرو خواهیم شد. خلاصه آن قدر عرصه را بر من تنگ کردند که از تصمیم خود منصرف شدم.دکتر اصغر کیهان نیا مشاور خانواده در مورد ضرورت ازدواج افراد مسن پس از فوت شریک زندگی شان ، می گوید: یکی از دلایلی که برخی افراد پس از درگذشت همسر خود ازدواج نمی کنند، رسوم نادرستی است که متاسفانه در برخی خانواده ها وجود دارد. شاید این مساله به خصلت های ایرانیان برگردد که به مرگ بیش از حیات اهمیت می دهند. شما در نظر بگیرید وقتی کسی می میرد، چه مراسمی برای او تدارک دیده می شود و افراد چه مدت مقید به پوشیدن لباس مشکی هستند.وی باور غلط را عامل دیگری در عدم ازدواج افرادی می داند و می افزاید: انسان با باورها، آموخته ها و شرطهایش زندگی می کند. بعضی از این باورها غلط است که باید از ذهن ما پاک شود. برای مثال ، برخی فکر می کنند هر چه بیشتر در عذاب باشند بیشتر مورد عنایت خداوند قرار می گیرند، اما این چنین نیست . خدای متعال و ائمه ما به اخلاق خوش و شاد زیستن سفارش کرده اند.وی می گوید: نگرش های احساسی هم دلیل دیگر در به وقوع نپیوستن این امر است . افراد معمولا می گویند ما قادر نیستیم جای کسی که سالها با او زندگی کرده ایم ، شخص دیگری را بگذاریم . در پاسخ به این تفکر احساسی ، باید گفت : قرار نیست کسی جای کسی را بگیرد. همسر قبلی یک بخش از زندگی بوده و زندگی با همسر دوم بخش دیگری از زندگی است.این مشاور خانواده یادآور می شود: فرزندانی که نمی توانند ساعتهای تنهایی والدینشان را پر کنند، حق ندارند نسخه "چگونه زیستن " را برای آنها بنویسند. فرزند خوب و عاقل کسی است که نه تنها مانع ازدواج والدینش نشود، بلکه آنها را به این کار تشویق کند؛ البته اگر آنان را دوست دارد.دکتر کیهان نیا می افزاید: باید پذیرفت زندگی در قرن 21 با گذشته تفاوت زیادی دارد. در گذشته زندگی براساس خانواده گسترده بنا شده بود و همه افراد خانواده با یکدیگر در خانه ای بزرگ زندگی می کردند و لذا نیازی به ازدواج مجدد پدر یا مادر نبود، اما با شروع زندگی هسته ای ، همه چیز در هم ریخته است . در فرآیند توسعه ، بسیاری از سنت ها در هم شکسته می شود و این جبر تاریخ است.وی به اطرافیان افراد مسن توصیه می کند: اجازه بدهید والدین شما آن طور که میل دارند زندگی کنند نه آن گونه که شما می خواهید و یا صلاح میدانید.ذکر این نکته خالی از لطف نیست که کارشناسان بهداشت و درمان به این مهم پی برده اند که امروزه افسردگی و ناراحتی های روحی - روانی منجر به بیماری های مهلک جسمانی می شود. آیا با وجود این ، باز هم باید سختگیر باشیم؛!